معنا و مفهوم عشق به روایت نادر!


نخستین باری که نام نادر خان ابراهیمی را بر روی جلد کتابی مشاهده کردم برمیگردد به شاید قریب به هفت هشت سال پیش. زمانی که با رمان "سه دیدار" او در مورد شخصیت امام خمینی آشنا شدم. همان زمان هایی بود که "شاه بی‌شین" اثر محمدکاظم مزینانی در مورد شخصیت محمدرضا شاه را خواندم. خواندن "سه دیدار" برخلاف "شاه بی‌شین" پایدار نماند. ده بیست درصدی از کتاب را خواندم و نمیدانم چه شد که رها کردم. برخلاف شاه بی شین نثری داشت گاه پیچیده و وادارت میکرد به تامل به برگشت به خواندن دوباره.

دومین مواجهه من با نادر ابراهیمی سه چهار سال پیش بود. اوایل دانشگاه. کتاب ابوالمشاغل. که زندگی‌نامه‌ای به سبک داستان است. زندگی‌نامه خودش.

سومین مواجهه‌ام تابستان پارسال بود "چهل نامه کوتاه به همسرم". حقیقتش انتظار این قدر جذابیت را نداشتم.

و چهارمی‌اش هم زمستان پارسال؛ "یک عاشقانه آرام".

اما در مورد عاشقانه‌های نادر ابراهیمی: قطعا آن چیزی نخواهد بود که انتظارش را دارید. عاشقانه‌های نادرخان حرف های عاشقانه نیست بلکه عقاید او و ایدیولوژی اوست در مورد عشق. او عشق و سیاست را در نوشته‌هایش تلفیق کرده. اشتباه نکنید! اتفاقا کتاب های نادر ابراهیمی پر است از جملات عاشقانه و جملات مناسب استوری و بیو و این حرف‌ها اما اصل کار او در کتاب‌هایش بیان اعتقادش در مورد عشق است. او زوایای مختلف عشق را زیر سوال میبرد و پاسخ میدهد و مخاطب را به تامل وامیدارد. شاید حرف‌هایش را ارزشمند و دقیق ندانید اما حتما لازم است حرف‌هایش را بشنوید. " گیله‌مرد کوچک"ِ رمانِ "یک عاشقانه آرام" آنطور که صاحب‌نظران میگویند متاثر از شخصیت خود نادر ابراهیمی است. غالب محتوای رمان گفتگو و بحث و پرسش‌وپاسخ گیله‌مرد است با "عسل" معشوق و همسرش (به اصطلاح علما داستان، دیالکتیکی پیش میرود) نادر ابراهیمی در مقدمه کتاب، هدف این اثر را "راهنما"یی برای عاشقان میداند. عاشقانی که میخواهند یک "عاشقانه آرام" را رقم بزنند