کتاب توقف در مرگ اثر ژوزه ساراماگو

🔥🔥🌱خلاصه کتاب 🌱🔥🔥
داستان اصلی کتاب در مورد کشوری است که مرگ با آنها قهر کرده و دیگر کسی را با خود نمیبرد...! مشکلات عجیبی ایجاد میشه از انسانهای تکه تکه شده در تصادفات که نه زنده اند نه مرده تا شرکتهای بیمه عمر...! اما بعد از ۷ ماه مرگ تصمیم به بازگشت میگیره با یک‌ تصمیم خاص که به هرکس ۸ روز قبل از پایان مهلتش نامه ای بده و حضور خودش و اطلاع بده اما سرنوشت یک نامه عجیبه....!
نامه ای که به مرگ برگشت میخوره...!
سال 98 جایزه نوبل رو برنده شده و فکر کنم از اون کتابهایی باشه که زیاد ازش بنویسم😂

🖥تعداد صفحات:249
🔖#معرفی_کتاب
💬نام کتاب :#توقف_در_مرگ
💬نویسنده کتاب :#ژوزه_ساراماگو
💬ژانرهای کتاب : #علمی_تخیلی #رئالیسم #رمان #جامعه_شناسی #فلسفه

اهمیت مرگ در این سیاره

وقتی جوان هستیم مرگ رو چیزی دور می بینیم و ما رو چندان نگران نمی کنه، اما با بزرگتر شدن روش زندگی خودمون رو تغییر میدیم و این تغییر به ما کمک می کنه تا به تعداد موجودات جدیدی که به این سن رسیده اند فکر کنیم. موجوداتی که تازه راه خودشون رو آغاز کردند و ما اونهارو به عنوان بازتابی از گذشته خودمون میبینیم.

وقتی برای پیاده‌روی بیرون میرم، دانش آموزهای مدرسه ای رو میبینم، بچه‌های کوچکی که بدون توقف بازی میکنند، و من نمیتونم انکار کنم که اگرچه سنم بالا نیست، اما خیلی حس نوستالژیک پیدا میکنم،

چون میدونم که اینهارو تجربه کردم. خاطراتی هستند، خیلی دور، که در همون لحظه من رو متوجه سن، گذشت زمان و نزدیک شدن آرام اما مطمئن به مرگی می کنند که روزی اون رو تجربه میکنم. مرگ همیشه قهرمان هر جامعه ای در هر زمان خواهد بود، بنابراین همانطور که اجداد ما در برهه ای از پایان خود احساس عدم اطمینان داشتند، به همان ترتیب فرزندان و نوه های ما نیز در آینده نیز از ندانستن زمان خود رنج خواهند برد.
اما چه اتفاقی می‌افتد اگر روزی به شکل جادویی هیچ‌کس دوباره نمیرد؟

چگونه می توان نحوه کار جهان را تغییر داد؟

خوب، به همین دلیل است که این کتاب منو تحت تأثیر قرار داده، زیرا خلاقیت ساراماگو در تصور آن سناریو تماشایی باید باشه
جمله اسقف اعظم کشور فرضی این کتاب به نخست وزیر کشور فرضی جمله جالبیه به جای کمک به حل موضوع نگرانی اش نابودی کلیساست

بدون وجود مرگ رستاخیزی وجود نخواهد داشت و بدون رستاخیز هم دیگر نیازی به کلیسا نخواهد بود!

دقیقاً، همانطور که قبلاً اشاره کردم، در «توقف مرگ»، کشوری رو میبینیم که به‌طور مرموزی کسی در آن نمیمیرد. این باعث میشه که همه برای پیروزی بر مرگ دیوانه وار جشن بگیرند، چون هرگز از این جهان ناپدید نمیشن و دیگر نیاز نیست به مرگ فکر کنند. اما، با گذشت روزها، جامعه شروع به درک این نکته می کند که نبود مرگ آنقدرها هم که به نظر می رسد راحت نیست.

بدون مرگ پادشاهان جاودانه اند، بدون مرگ مرده شورها یا کسانی که مراسم تشیع جنازه انجام میدهند بیکار میشوند، بدون مرگ باورهای دین از بین می رود، بدون مرگ همه چیز به هرج و مرج تبدیل می شود.

وظیفه ما به عنوان خواننده این کتاب این هست که سناریوهایی رو تصور کنیم که ژوزه ساراماگو به ما ارائه می دهد،تصور جامعه ای غوطه ور در یأس ، برای اینکه نمی تواند حتی افراد مسن را خود را بکشد.

افرادی که از زندگی فقط زنده هستند و خودشان روزی هزار بار آرزوی مرگ میکنند فرض کنید ۱۰۰ساله باشید و نه میتوانید غذا بخورید و نه میتوانید حرکت بکنید فقط زنده هستید😱

تصورش هم سخته وظیفه ما همراهی با آن مردم در بدبختی‌ها و دانستن سواستفاده شرکت ها یا سیاست مدارها از این موقعیت و شرایط است
تقریبا صفحه ۱۷۰ کتاب هستم و این کتابیه که اونقدر اصیل و جالب به نظرم رسید که طبیعتاً مشتاق خوندن بیشتر آثار ژوزه ساراماگو شدم.😍 اعتراف می کنم که اولین بار هست که از این نویسنده کتابی میخونم، اما اگر همه داستانهاش مثل این اثر اینقدر جذاب باشه، نمی تونم انکار کنم که در آینده به یکی از نویسندگان مورد علاقه ام تبدیل میشه.
البته خوندن این کتاب آسون نیست. اصلاً آسون نیست چون نثری که نویسنده استفاده میکنه با چیزی که ما به بهش عادت داریم خیلی متفاوته:
ساراماگو علیرغم سبک نوشتن عجیبش، در بازی با کلمات، مسخره کردن خودش، انتقادهای ظریف و بدیع در مورد عملکرد جامعه نابغه است و این موقعیت هارو با طنز جذابی بیان میکنه که به شما این امکان رو می ده که هر از گاهی بخندید.
مورد دیگه از سبک نوشتاری ساراماگو عدم نیاز به نام بردن سخصیت های داستانه و اینم گیج تون میکنه ولی از دید من اینم یکی دیگه از جذابیت های کتابه🤓 در حقیقت، نثر ساراماگو ابتدا منو گیج کرد، اما بعداً این سردرگمی باعث تحسین نویسنده شد. نثر ساراماگو از دید من خلاقیت و نبوغ نویسنده است، و الحق جایزه نوبل حلالش باشه بخشی از کتاب نویسنده صحبت اش مسیحیت مخصوصا کاتولیک رو خطاب قرار داده:

مذاهب، همه، هر چقدر هم که به آنها فکر کنیم، جز مرگ توجیه دیگری برای وجود ندارند، مثل نانی برای دهانشان محتاجند. نمایندگان ادیان زحمت اعتراض ندارند. برعکس، یکی از آنها که یکی از اعضای مشهور بخش کاتولیک بود، گفت: شما درست می گویید آقای فیلسوف، دقیقاً به همین دلیل است که ما وجود داریم تا مردم بتوانند تمام زندگی خود را با ترس به گردنشان بگذرانند و وقتی زمان آنها فرا می رسد، آنها مرگ را به عنوان رهایی می پذیرند، بهشت، بهشت یا جهنم، یا اصلاً هیچ چیز، اتفاقی که بعد از مرگ می افتد برای ما خیلی کمتر از آن چیزی است که تصور می شود، دین، آقای فیلسوف، موضوع زمین است، هیچ "ربطی به بهشت" ندارد

راستش را بخواهید، من این کتاب را خیلی جذاب میدونم.🥰 این یکی از اون کتاب‌های هست که شما را رو وادار می‌کنه تمام شب درباره چیزهایی که خوندید فکر کنید.🤓

✅این یکی از اون کتاب هایی هست که در معنای واقعی زندگی تجدید نظر کنید.

✅این یکی از اون کتاب‌هایی هست که هیچ وقت فراموشش نمی کنی.

داستان فوق العاده است❤

نویسنده در این چند صفحه تونسته نقدهای بسیار خوبی در مورد دین، سالخوردگی، وجدان، اتانازی، فرصت طلبی و کارآفرینی (وجه کلیدی)، عشق، خودخواهی نسبت به نسل های آینده و غیره ایجاد کند.

چون به صفحات اخر کتاب رسیدم احتمال میدم یک پارت دیگه راجب کتاب بنویسم و این کتاب رو هم به لیست کتابهای خونده شده قرار بدم👍
کتاب تموم شد بسیار زیبا تموم شد

این تیکه اسپویل کتاب هست ولی نمیتونم بیانش نکنم

مرگ عاشق یک مرد میشه و دوباره در اون کشور همه دچار عمر جاویدان میشن از دید من سنگ دل تر و بیرحم تر از مرگ نداریم ولی همون هم اگر در شرایط خاصی قرار بگیره هم عاشق میشه و هم دل رحم

به طور خلاصه، اثری با کیفیتی هست که ساعت های جذابی رو باهاش میگذرونید اما نثری که درک آن در ابتدا بسیار پیچیده است. البته پاداش صبر، پشتکار و تمرکز ما کتابی پر از موقعیت های جالب برای تحلیل هست.

کتابی درباره زندگی، مرگ و عشق، که مطمئناً برای قرن‌های بسیار، در صدر کتاب‌های کلاسیک ادبیات جهانی باقی خواهد ماند.

کتاب رو بسیار توصیه میکنم بخونید

دانلود کتاب