در ارتباط با چیزهایی که جدید یاد میگیرم یا فکر میکنم برای بقیه جالب هستند مینویسم
کتاب مرگ ایوان ایلیچ اثر لئو تولستوی
🔥🔥🌱خلاصه کتاب 🌱🔥🔥
كتاب مرگ ایوان ایلیچ داستان مرد موفقي است كه در زندگي حرفهاي، كاري و روزمرهاش چيزي كم ندارد. اما در زندگی شخصاش و برقراري ارتباط درست و سالم با نزديكانش بسيار مشکل دارد. در كنار اين مشكلات در همان اوايل داستان متوجه ميشويم كه او بنا به دلایلی كه تولستوي با دقت و جزئيات در داستان ذكر كرده است دچار يك بيماري سخت ميشود.
خیلی دوست داشتم کتاب رو دو سال پیش میخوندم
این کتاب! مختصر و زیبا نوشته شده. بدون اینکه متوجه زمان بشید کتاب رو میخونید.
من کلماتی ندارم که مهارت تولستوی در نوشتن این کتاب رو بیان کنه.
ایوان ایلیچ(شخصیت اصلی کتاب) مرد شایسته ای است. او تمام ویژگی های یک "زندگی موفق" را دارد: خانواده محترم، شغل محترم، خانه شیک و مدرن او با تمام نیت و مقاصد از موقعیت خود در زندگی راضی است.
اما آیا او واقعاً زندگی کرده است؟
تولستوی وضعیت نابسامان ایوان ایلیچ را به گونهای توصیف میکند که خواننده تقریباً میتواند احساس کند که برای او چگونه بوده است. دردی شدید در پهلوی او، درد... بی امان، تضعیف کننده... و غیرقابل تحمل ، بدون درمان.
بدتر اون اینکه نمی تونه ازش فرار کنه
و بعد همسرش هست! همانند درد پهلوش عذاب آوره. اصلا نمیتونه بو، صدا یا حتی راه رفتنش رو تحمل کنه.
او احساس می کنه که برای عزیزانش یک بار اضافیه.
او معتقده که همه منتظر مرگش هستند.
او با هستی مبارزه می کنه، «چرا من؟ چرا این اتفاق برای من افتاده!»
اما در پایان، او چیزی را پیدا می کند که همه ما امیدواریم پیدا کنیم. او آرامش پیدا می کند. او در می یابد که این پایان زندگی نیست، بلکه پایان مرگ است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بیشعوری اثر خاویر کرمنت
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب کشتن مرغ مقلد(مینا) اثر هارپرلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب جزء از کل اثر استیو تولتز