هرآنچه درمورد ساختارهای جادویی دنیاهای فانتزی باید بدانیم

دنیای فانتزی
دنیای فانتزی

مدت ها است که فانتزی، جزء جدایی ناپذیر تمام جوامع بشری بوده است. برای قرن ها مردم سراسر جهان، قصه هایی از اتفاقات شگفت انگیز و فراتر از زندگی انسان ها، خدایان، قهرمانان و ضدقهرمانان نقل کرده اند. اما جذاب ترین عنصر در دنیا های فانتزی جادوست. موجودیتی جذاب و ناممکن در دنیای واقعی که در داستان های فانتزی به وفور یافت می شود. قهرمان های داستان های فانتزی با یک ورد قوانین عادی را دور می زنند و اتفاقات ناممکن رو به وجود می آورند. اما دسته بندی داستان ها بر اساس این عنصر خارق‌العاده به چه صورت است؟ آیا تفاوتی بین منطق پشت جادویی وجود دارد که رولینگ در هری پاتر به کاربرد و جادویی که تالکین دوست داشت؟یا جادو داستان در جست و جوی دلتورا از قاعده خاصی پیروی می کند؟در این مطلب ما قواعدی که یک ساختار جادویی را تشکیل می دهد بررسی می کنیم.

ساختار جادویی چیست و از کجا می آید؟

ساختار جادویی قاعده‌ای هست که در داستان توضیح می دهد که چه کسی در چه زمانی و در چه صورتی می تواند از جادو استفاده کند. جزئیات این عملیات از رمانی به رمان دیگر متفاوت است. برخی از نویسندگان جادو را در هاله ای از رمز و راز به خواننده معرفی می کنند که تنها شاخه ها و برگ ها و یا در بهترین حالت، ساقه های آن مشخص است. بعضی آن را به صورت زبانی باستانی و گم شده. بعضی دیگر علومی خاص و عرفانی و بعضی نیز فنّاوری ای انحصاری در دست کیمیاگرانی جستجوگر. اما تقریبا تمام نویسندگان برای استفاده از جادو قوانینی طرح می کنند و به ندرت از منطقه قوانین خود خارج می شوند ، زیرا اگر این کار رو بکنند منطق تشکیل دهنده داستان رو از بین می برند. تقسیم بندی این ساختار را برای اولین بار براندن سندرسون مطرح کرد و آن را به دو دسته سخت و نرم تقسیم نمود. در عین حال وی سه قانون جادویی برای ساخت یک ساختار جادویی در یک داستان فانتزی نوشت تا نویسنده و خواننده بتواند این ساختار ها را بهتر درک کند.

سه قانون جادویی سندرسون:

1. توانایی یک نویسنده در حل تعارض با جادو مستقیماً با درک خوب خواننده از جادوی گفته شده متناسب است.

2. نقاط ضعف ، محدودیت ها و هزینه ها مهمتر از اختیارات هستند.

3. نویسنده باید قبل از اینکه چیز کاملاً جدیدی اضافه شود ، آنچه را که در حال حاضر بخشی از سیستم جادویی است ، گسترش دهد ، زیرا در غیر این صورت ممکن است کاملاً نحوه قرارگیری سیستم های جادویی در جهان داستانی را تغییر دهد.

ساختار جادویی سخت: ساختار جادویی سخت دارای قوانین و چهارچوبی صریح است. در داستان جادویی روایت می شود که مکانیسم خاصی دارد و روش کنترل اون به صورت کامل توضیح داده می شود. درواقع اگر بخواهیم دقیق‌تر نگاه کنیم جادو به یک نوع زبان یا فنّاوری معلوم و بعضاً بی‌انتها در نظر گرفته می‌شود و خواننده اجازه پیدا می‌کند تا ذات عناصر ماورا طبیعی در جهان داستانی درک کند. ساختارهای سحر و جادو سخت باید به یک خط منطقی سفت‌وسخت پایبند باشند. وقتی منطق جادو تأسیس شد ، کاملاً در محدوده‌ای بسته قرار می‌گیرد و در چارچوب رمان ریشه می دواند، به شکلی که داستان با حذف این قوانین تمام پایه هایش فرو می ریزد و یکپارچگی سیستم جادوی سخت را زیر سوال می برد. به همین دلیل ، توانایی های غیر طبیعی تصادفی خود به خودی و بدون دلیل منطقی برای تهیه نسخه پشتیبان ، نمی توانند از هیچ جا سر بر آورند.

به عنوان نمونه برای جادو سخت می شود به مجموعه های، وراثت، کیمیاگر تمام فلزی و دریای زمین و همچنین مجموعه برنگت لایت اشاره نمود. در این رمان ها جادو دارای چهارچوبی معلوم است و در عین حال برای اعمال جادو هم مرزهایی در نظر گرفته شده و هم محدودیت هایی که باعث می شود تا جادو نتواند در تمام نقاط داستان معجزه به بار بیاورد و جلوی بار داستانی را بگیرد. به عنوان مثال ، در یک سیستم جادویی سخت فرضی ، کاربران جادویی فقط می توانند نیروی خود را از منابع نزدیک آب بگیرند. اگر قهرمان داستان با وضعیتی تهدید کننده زندگی روبرو شود که آبی در آن دیده نشود ، جادو در این نوع سیستم جادویی گزینه مناسبی نیست. این بدان دلیل است که حضور جادو در این شرایط از یک استدلال منطقی پیروی نمی کند .

برای وضوح بیشتر موضوع، در برنگت لایت از برنت ویکس که البته در ایران به صورت رسمی منتشر نشده است. برینگ لایترها از قدرت نور قدرت می گیرند و می توانند جادو کنند. اما اندازه و رنگی که از نور می گیرند هم محدودیت دارد . همچنین میزانی که هر جادوگری می تواند قدرت استفاده کند نیز محدود است. هر استفاده از جادو ، کمی سلامت عقل را از سازنده تخلیه می کند. هرچه جادوگری جادوی بیشتر تولید کند ، بیشتر سلامتش به خطر می افتد. یا در وراثت جادو از گفتن اسم حقیقی اشیا می آید و هر جادوگری میزان محدودی قدرت جادویی درون بدنش دارد اگر جادویی را به اشتباه یا به اندازه ای بیش از اندازه ای که می تواند بکار ببرد جانش را از دست می دهد.

مزایا و معایب سیستم سخت

مزیت

1-عنصر اضافی رمز و راز هیبت به روایت می دهد

2-امکاناتی محدود به نویسنده می دهد تا از جادو به هر طریقی صلاح بداند استفاده کند

3-خواننده را تشویق می کند تا هدف بالقوه سیستم جادویی را کشف کند.

معایب

1- دست و بال نویسنده را می بندد و جلوی هر تخطی را می گیرد

2- به چالش کشیدن مفهوم انتزاعی جادویی که خواننده در نظر دارد

3-ساخت یک سیستم باعث می شود احتمال سوتی دادن نویسنده بیشتر بشود.

ساختار جادوی نرم : در جادوی نرم نویسنده هیچ قانون صریح حاکم بر جادو را بیان نمی کند. به طورکلی جادو در این ساختار معلومیت ندارد و لزوما قوانین خاصی هم ارائه نمی شود. ساختار جادوی نرم می تواند محدودیت داشته باشد. اما جادو هست چون که هست. مانوری روی ایجاد جادو داده نمی شود بلکه روی حسی که برای مخاطب ایجاد می کند مانور داده می شود. می توان گفت جادو در این نوع داستان ها دست مایه است. در حالی که در داستان های جادوی سخت موضوع هست. ایدئولوژی جادوی نرم بیشتر مفهومی است و هدف از این نوع سحر و جادو این است که چشم انداز احتمالات جادویی آینده را به پایان نرساند. از این طریق جادو غیر قابل پیش بینی بوده و بیشتر عرفانی است.

یک نمونه استاندارد از یک سیستم جادوی نرم ساختار جادویی دنیای نام باد پاتریک روتفوس است. رافتوس دو نوع جادو در رمانش معرفی می کند. یکی به عنوان جادوی واقعی و دیگری به عنوان علم. بخش جادوی واقعی رافتوس سیستمی مبهم دارد که بر پایه شناخت نام اصلی عناصری مثل باد آب آتش سنگ و.. است و اطلاعات کمی در مورد این قلمرو این مدل جادو به خواننده داده می شود. آنچه از نامگذاری شناخته شده است این است که هر شی در جهان یک اسم واقعی دارد. هنگامی که این نام واقعی توسط یک کاربر جادویی گفته می شود ، آنها قادر به اعمال قدرت بی اندازه بر روی این شی خاص هستند. حال چگونه این نام بدست می آید نیاز به نوعی سلوک و عرفان است .و کسی نمی تواند نام ها را به دیگری بیاموزد. این رهنمودهای مبهم و متعالی درها را برای احتمالات جادویی بی پایان باز می گذارد، از طرفی استفاده از این قدرت چه مضراتی برای استفاده کننده دارد نیز به وضوح بیان نمی شود. در مورد جادوی دوم می توان گفت نوع دوم جادوی داخل داستان رافتوس نوعی جادوی سخت به حساب می آید. رافتوس آن را به چیزی شبیه به علم تعریف می کند. در این مدل جادو هرچیزی از چیز دیگه ساخته شده است در نتیجه همه چیز به هم اتصال دارند به عنوان مثال همه سکه ها از یک شمش ساخته شده اند، پس می توان همانطور که یک شمش را از روی میزی بلند کرد، تمام سکه های روی میز را نیز با بلند کردن یکی از آنها، بلند کرد چرا که همه از یکی هستند و فرد یکی را به جای همه بلند می کند. البته در مقابل همان یکی وزن همه را پیدا می کند.

مزایا و معایب سیستم نرم

مزایا

1- توسعه قدرت شخصیت ها راحت‌تر است.

2- استفاده از کاربرهای مختلف جادو سریعتر و ساده تر است

3- خوانندگان احساس می کنند درک کاملی از سیستم جادویی پیدا کرده اند.

معایب

1. احتمالات جادویی به علت نبود قوانین کم می شود.

2. از آنجایی که قوانین محدود است، مرزهای آن هم زیادی محدود می شود

3. هر استفاده ای از جادو به یک بهانه نیاز دارد.

4- اگرچه این رمز و راز فواید خود را دارد ، اما عدم جهت گیری قاطعانه باعث نا امیدی خواننده از فهمیدن ماهیت آن می شود.

در کل دو سیستم جادویی در استدلال ارائه شده برای ایجاد و استفاده جادویی متفاوت هستند اما شباهت هایی نیز به هم دارند ، در هر دوی این ساختار ها صریحاً به افرادی پرداخته می شود که کاربران جادویی هستند. این یک نکته مهم برای بحث است زیرا پیش زمینه ای را برای چگونگی و چرا شخصیت های خاص در داستان جادوی را بیان می کند. نویسندگان باید به طور واضح به این نکته توجه داشته باشند که کاربران جادویی در یک روایت حضور دارند ، در غیر این صورت خواننده به راحتی دنباله های مهم داستان را از دست می دهد.

در آخر نکته ای که نویسندگان در هنگام انتخاب ساختار جادویی باید در نظر بگیرند: چگونه جادو استفاده می شود؟ آیا شخصیت ها برای حل مشکلات به آن احتیاج دارند یا بیشتر در پس زمینه زندگی می کنند؟

اگر شخصیت داستان به طور منظم برای حل مشکلات از جادو استفاده می کند ، یک سیستم جادویی سخت باید در نظر گرفته شود. مخاطبان با یادگیری قوانین، قادر به حل مشکلات در کنار شخصیت ها می شوند. مهمتر از همه ، وقتی شخصیت ها با استفاده از جادو مسئله پیچیده ای را حل می کنند ، احساس نمی شود که دستی از بیرون داستان به آنها کمک کرده است. مخاطبان می توانند منطق نحوه استفاده از جادو را دنبال کنند. در یک سیستم جادویی سخت ، می تواند برای حل بیشتر مسئله ها استفاده گردد.

در نتیجه اگر شخصیت های یک داستان نیاز به حل بسیاری از مشکلات با جادو دارند ، نویسنده نباید از سیستم جادوی نرم استفاده کند. اگر شخصیت ها دائماً بدون هیچ توضیحی پاسخ مشکلات را حدس بزنند ، این فرمول برای مخاطب راضی کننده نیست. البته این بدان معنا نیست که نویسنده هرگز نمی تواند با جادوی نرم مشکلات را حل کند. این فقط به این معنی است که باید سعی کند از آن اجتناب کند. یک بار یا دوبار استفاده از آن و ساخت معجزه ای برای از بین بردن تنش های درون داستان، می تواند برای خواننده بسیار جذاب باشد، اما هر بار استفاده از جادویی که از ساختار نرم استفاده می کند باعث می شود تا مخاطب انتظارش را از ماجرایی مهیج از دست بدهد. و مخاطب انتظار پیدا می کند که جادوی ناشناخته قرار است هر بار قهرمان های داستان را نجات دهد و معما را حل کند ، در نتیجه دیگر هیچ یک از صحنه های داستان جذابیتی نخواهند داشت.