آیا آنچه که دیدم خود خداوند بود؟

دیدار با خدا ،در دنیا در آثار استاد علی اکبر خانجانی
دیدار با خدا ،در دنیا در آثار استاد علی اکبر خانجانی


جمال خدا

در دوران اقامت در زادگاه ییلاقی ام در دازگاره در ماه رمضان که مصادف با زمستانی بغایت سرد و طوفانی و برفی بود یک روز صبح بهنگام طلوع آفتاب از اطاقم بیرون آمدم که بناگاه مواجه با چیزی شدم که در خواب هم میسر نبود و مطلقاً قابل وصف هم نیست. کل طبیعت از خاک و صخره ها و کوهها و درختان و علفزارها و سنگریزه ها تبدیل به اقیانوس بیکرانی از طوفان انواری شده بود که چنین رنگهائی را هرگز ندیده بودم: گوئی هر ذره ای تبدیل به منشوری شده بود و ذات حیات و ماده را متبلور و منور ساخته بود. در آن لحظه به یاد آن آیه قرآن افتادم که یکی از نشانه های آخرالزمان و قیامت است که: در آن روز زمین به نور پروردگارش مشعشع و منور می شود.


آیا آنچه که دیدم خود خداوند بود؟ بی تردید حضوری از وجودش بود. همانطور که کلاً بقول قران هر چیزی در این جهان نشانه و حضوری از اوست و کل جهان هستی محضر اوست. ولی وجود او نیست.


آری این خدائی که نور مطلق است خدای ازلی است که هیچ هویت و جمالی هم ندارد ولی خدای آخرت و قیامت چنین نیست بلکه درست مثل انسان دارای چشم و گوش و جمال است منتهی دارای ذات و موجودیتی نوری است و نه خاکی. این خداوند در توصیف عارفانه برخی از عارفان واصل آمده است و عرفان ناب چیزی جز توصیف جمال او نیست. او انسان مطلق است.

از کتاب خداشناسی عرفانی ص 44 اثر استاد علی اکبر خانجانی
ایشان مولف 179جلدکتاب بکر هستند که همگی را بصورت رایگان در اختیار عموم قرار داده اند:

https://erfanalavi.site/