خلاصه‌ای از یک نیمچه مقاله

نگاهی به کتاب جک کنفیلد

این مطلب در شماره 412 مجله موفقیت به چاپ رسیده است
و اینجا خلاصه‌ای از آن ارائه می‌گردد
این مطلب در شماره 412 مجله موفقیت به چاپ رسیده است و اینجا خلاصه‌ای از آن ارائه می‌گردد


مقدمه‌ی خیلی طولانی:

در میان مربیان و نویسندگان انگیرشی و موفقیت، جک کنفیلد از آنانی است که تلاش کرده مطالب خود را با نمونه‌های عینی و مثالهای عملی بیان کند. او کتابهای متعددی منتشر کرده که در این میان گفته می‌شود، کتاب «سوپ جوجه برای روح» که به همراه نویسنده‌ی دیگری به نام «مارک ویکتور هانسن» به رشته تحریر درآمده، بیش از 500 میلیون نسخه فروش داشته است.

حالا به کتاب دیگر او یعنی 25 قانون حیاتی موفقیت نگاهی انداخته‌ایم تا از منظر او محتوای انگیزشی و موفقیت را مورد بررسی قرار دهیم.

1- مسئولیت پذیری

شانس و احتمالات و اینکه هرکسی ممکن است در شرایطی قرار گیرد که خودش آن را انتخاب نکرده، موضوعیت خاص خودش را دارد و افرادی مانند «رولف دوبلی» روی این امر صحه گذاشته‌اند. اما، محتوای ارائه شده توسط جک کنفیلد، روی ستون مسئولیت‌پذیری استوار است. او هر فرد را مسئول دستاوردها، سلامت جسمانی، روابط خود با دیگران، ورشکستگی و سایر امور می‌داند.


2- درونزایی و نبوغ فردی و رضایت درونی

شاید بتوان گفت کسی که قریحه نقاشی خوبی دارد، نباید خودش را به حقوق ماهانه برای کار در بخش بازرگانی یک شرکت محدود کند. یا کسی که خوب شعر می‌گوید، نباید دنبال فروش روسری باشد و چندی یکبار حفظیات و اشعار خود را برای دیگران بخواند و افسوس بخورد و بگوید «من باید شاعر میشدم؛ نه روسری فروش»!

جک کنفیلد نگاه ویژه‌ای روی نبوغ ذاتی دارد. انجام دادن کاری که برای انسان زیاد سخت نیست؛ لذت بخش است و حتی حاضر است مجانی انجامش دهد! البته به شرطی که فرد، سختی‌های جانبی آن را بپذیرد و روی آن انرژی و سرمایه‌گذاری جدی کند.

3- عملگراییِ هدفمند

نویسنده در بخشهای مختلف، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم روی عملگرایی تکیه می‌کند. شروع و انجام کاری که بر اساس نبوغ و مشورت یا هر مقدمه‌ی دیگری، به آن باور دارید و هدفگذاری کرده‌اید. این نگاه را می‌توان در شعار تبلیغاتی برند «نایکی» نیز دید و آن شعار معروف «just do it» را به یاد آورد. مفهوم کلیدیِ «فقط انجامش بده» در محتوای جک کنفیلد نیز مشهود است.

4- ارتباط موثر با دیگران

جک کنفیلد حوزه ارتباطات موثر را در پرسشگری از کسانی که میتوانند راهنمایی کنند دنبال می‌کند. اصرار فراوانی دارد که برای کسب اطلاعات سوال کنید، حتی از کسانی که ممکن است روزی رقیبشان بشوید و آنها هم همین حس را داشته باشند.

5- همنشینی با آدم حسابی‌ها

این موضوع نیز می‌تواند جذاب باشد. تاثیر همنشینی با آدمها و تاثیر گرفتن از آنها. همانی که بارها شنیده‌ایم: «کمال همنشین در من اثر کرد/ وگرنه من همان خاکم که هستم»

او حتی فراتر از «همنشینی» نگاه می‌کند و می‌گوید خود را در محاصره افراد موفق قرار دهید. نویسنده بار این مطلب را سنگین و پررنگ می‌کند تا هشدار داده باشد ساعات عمر را با چه افرادی سپری می‌کنیم.

6- عادتهای جدید

ایجاد عادتهای نو، پافشاری روی آنها و برنامه‌ریزی برای اینکه سالی چهار عادت جدید در خود ایجاد کنیم، در بیان ساده است اما در عمل کار مشکلی است. ممکن است خیلی ها کتابهای عادت محور را خوانده باشند و شاید خیلی‌ها حرفهای «دارن هاردی» در کتاب «اثر مرکب» را امتحان کرده باشند و هنوز به نتیجه مطلوب نرسیده باشند و این محتوا با زوایای پنهان هنوز جا برای کار بیشتری داشته باشد.

7- باور

باور به اینکه کاری که پیش گرفته‌اید و تخیلی که در سر دارید، شدنی است و باور به خود و توانایی‌های خود، موضوع دیگری است که نویسندگانی چون «برایان تریسی» نیز مستقلا به آن پرداخته‌اند. همانگونه که در ابتدا گفته شد این کتاب بیشتر از آنکه یک سلسله اقدامات عملیاتی را ارائه کند، فضایی نگرشی را مطرح می‌کند.