صحبت با کنکوریا

از وقتی کنکور عقب افتاد خوشحال شدم و گفتم خدایا شکرت

اما از اون پنجاه روز مونده به کنکور رسیدم به ۳۴ روز مونده به کنکور ! و هیچ کار خاصی نکردم :(

همیشه شب امتحانی بودم متاسفانه

شایدم یکی از دلایلی که هیچ وقت شروع نمیکنم کمالگراییم بوده ، همیشه دوست دارم بهترین اون کارو انجام بدم ، همیشه دوست دارم روزی دوازده ساعت درس بخونم و اگه یه ساعت بخونم انگیزمو از دست میدم ، همیشه دوست دارم پنج صبح بیدار بشم و اگه نه صبح بیدار شدم ... دیگه اون روز رو از دست رفته میدونم ...

درصورتی که یک ساعت هم یک ساعته

اگه نه صبح هم بیدار بشیم بازم تا شب میتونیم حداقل ده ساعت رو بخونیم !

مشکل از کمالگراییه .... کمالگرایی خوبه اما اگه بخواد اینطوری باعث روزای از دست رفته بشه خوب نیست و حتی باعث میشه نه تنها اون کار رو تمام و کمال انجام ندیم بلکه یه خورده از اون کار رو هم انجام ندیم....

من که خودم کمالگرایی گند زده به زندگیم ... اگه همیشه از اول مهر روزی یه ساعت فقط و فقط یه ساعت میخوندم حداقل وضعیتم الان بهتر از این بود که هیچی نخوندم 🤦🏻‍♀️

اما قرار نیست حالا که یه ماه مونده به کنکور همه چیو ول کنم به امان خدا

اصلا !!!

درسته خستم اما نباید دیگه رها کنم ؛ باید با حال بد هم بخونم ...

دیروز سه ساعت خوندم

روزامو تا الان به بطالت گذروندم

اما قرار نیست دیگه اینطوری پیش بره، من هنوز کلی کار دارم که باید انجامش بدم ، نباید بزارم کنکور مانعم بشه ، پس امسال به امید خدا تمومش میکنم :)

📎 صحبتم با کنکوریا 📎

ببینید بچه ها میخوام بهتون بگم که هرطور که دوست دارید و حس میکنید درسته همون‌طور بخونید ،

شما هر باوری داشته باشید همون درسته 💯

اصلا فکر کنید اگه روزی فقط یه درس بخونید بهتر یاد میگیرید پس درست فکر میکنید !

اگه فکر میکنید اگه روزانه تنوع درسی داشته باشید بازدهی بهتری دارید باید بگم بازم درست فکر میکنید ....

اگه فکر میکنید با صدای بلند بخونید بهتر یاد میگیرید پس انجامش بدید ، اینکه میگن با صدای بلند بازدهی پایین میاد و چه میدونم آدم خسته میشه اینا رو بزارید کنار ...

بعد غذا نباید درس بخونی و چه میدونم کلی از این حرفا ... که تا دیروز که مدرسه ای بودیم و درس میخوندیم بهشون توجهی نداشتیم و نتیجه هم می‌گرفتیم ، اما تا وقتی کنکوری شدیم با این حرفاشون و قانون هاشون بیچارمون کردن :/

یادمه از مدرسه که میومدم خونه ساعت سه میشد ناهار می‌خوردم و سریع میرفتم واسه امتحان روز بعد میخوندم ... با اینکه فقط نصف روز وقت داشتم ، نتیجه خوبی هم می‌گرفتم . بدون اینکه صبر کنم یک ساعت از ناهار خوردنم بگذره تا شروع کنم بخونم !

همه اینا بیشترش تلقینه ، از وقتی بهمون گفتن تا یک ساعت بعد غذا درس نخونید ، دیگه این شد یه باور ، دیگه وقتی ناهار می‌خوردیم می‌گفتیم واااای الان بیشتر خون بدنم تو دستگاه گوارشه خون به مغزم نمی‌رسه الان بخونم نمی‌فهمم :| چطور زمان مدرسه می‌فهمیدیم ؟ چون توجهی نمی‌کردیم به این چیزا


قانون های خودتونو داشته باشید ،

روش خودتونو داشته باشید

کی گفته که هر کی از اول سال بخونه اون قبول میشه اما کسی که دو ماه آخر شروع می‌کنه قبول نمیشه ؟!!

کی گفته ؟ آیا این قانون جایی نوشته شده ؟ از آسمون اومده که آره فقط و فقط کسی که چند سال کنکوری خونده قبول میشه ؟

چطور وقتی امتحان داشتید فقط شب آخر می‌خوندید یا حتی روز بعد زنک تفریح میخوندینش و حتی از کسایی که دو روز قبل واسه امتحان خوندن نتیجه بهتری میگرفتید ؟

اگه بگن سه ساعت زمان دارید که اتاقتونو مرتب کنید ، سه ساعت زمان می‌بره ؛

و اگه بگن فقط نیم ساعت زمان دارید اتاق رو مرتب کنید ، این بار تو نیم ساعت مرتب میکنید!

واسه هر کاری هر چقدر که زمان بدید همون قدر زمان می‌بره .

پس اگه فکر کنید خوندن چند تا کتاب دبیرستانی به یک ماه زمان نیاز داره ، پس تو همون تایم تموم میکنید :)

واسه خودتون بزرگش نکنید کنکور رو

باور کنید اگه دانشجو باشید باید کتاب هایی که حجمشون چندین برابر این کتاب های کنکور هستن رو تو دو روز بخونید ! و میتونید هم بخونید چرا چون که همون دو روز به خودتون فرصت دادید !

خلاصه که حتی اگه خسته اید ادامه بدید ، تلاش کنید و به هر روشی که دوست دارید درس بخونید و خودتونو باور داشته باشید 💯🤍