شبیه آب

نویسنده: بهاره سلمانی ورودی 95 ارشد مهندسی کامپیوتر


شبیه آب

که ساده موج می‌افتد

شبیه برگ،

سبک

شبیه تازه نهالی که با نسیم بهار

به رقص می‌آید...

به یک نگاه،

به یک جمله،

یک پیام

-شبیه برف که از شاخه، ناگهان -

هربار...

دلش برای تو میریخت...

از او سراغ نداری؟

در عکس‌ها؟

وسط شور و شعرهای قدیم؟

نگاه کردم...

نیست...

تو بیست سالگی‌ام را ندیده‌ای جایی؟