صدا مردگی
نویسنده: علیرضا پیرمرادیان زبان و ادبیات فارسی 96
در ابتدای زمستان
به سان ژاکت گرمی
دل من از آن ات
در این شب پر وحشت
به سان بالش نرمی
دل من از آن ات
برای کهنه نماندن
، برای همسفری ها
، برای قیلوله
در این قرون پر از ترس
، به سان چای ولرمی
دل من از آن ات
کمی ز سایه ی خود را
برای صبح بیاور ،
دلم گرفت از شب
برای فارغی از غم
، لبالب از نم شرمی ،
دل من از آن ات
دلم هوای تو را کرد ،
دلم صدای تو را مرد ،
دلم دعایت را
کنار سوز و شب سرد ،
به سان یک کت چرمی
، دل من از آن ات
تولد تو شروع
شیوع شعر خوشم شد
، دلیل معراجم
سرم پر است ز اسمت ،
به سان طرحی و وهمی ،
دل من از آن ات
مطلبی دیگر از این انتشارات
پاییز فراموشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادداشت پایانی....
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهار از انتهای فصل سرما میرسد