فصل پنجم
نام نویسنده: سیده زهرا عطاپور مقدم 97 برق مخابرات
عشق تکامل پیدا میکند
درست همان وقتیکه مهیای رفتن هستی
عشق تکامل پیدا میکند
در فصلی بین زمستان و بهار
میان تولد و مرگ
عشق نطفه میبندد
و وقتی میخواهی
پنجمین فصل خدا را، متصوّر شوی
قلبت در کنار نهایت ابدیت
آبستن میشود
درست مثل مریم
و وقتی پنجمین فصل خدا را
در خیال غصههایت، دچار میشوی
عشق متولد میشود
درست مثل عیسی
و وقتی آن را مزمزه میکنی
دلت مورمور میشود
و وقتی آن را به زبان میرانی
با نگاههای سنگی سنگسار میشوی
درست مثل منصور
اما عشق ... عشق تو را میفهمد
تبسّم سکوتش، صدایت را به صلیب میکشد
و تو سکوت را
در رمضان احساست، روزه میگیری
عشق پا میگیرد
بزرگ میشود
و تو بین زمستان و بهار
برای سنّ بلوغش، روی دلت
دوازده شمع سبز روشن میکنی
عشق تکامل پیدا میکند
اماّ تو هنوز زنانگی احساسش را
در مردانگی سکوتش متعجب ماندی
عشق تکامل پیدا میکند
بین زمستان و بهار
بین نزدیکترین فاصلهی شب و روز
بین نفسهای بریدهی شعله و باد
بین دویدنهای عطش و فریب سراب
بین زندگی و مرگ!
عشق تکامل پیدا میکند
درست وقتیکه روی بلندترین بام احساس
تداوم آفتاب تمنّا
خیال پریدن دارد
درست همان وقتیکه
پنجمین فصل خدا را معتقد میشود.
عشق تکامل پیدا میکند
درست همان وقتیکه مهیای رفتن هستی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
رقص در باد
مطلبی دیگر از این انتشارات
سمت من بیا
مطلبی دیگر از این انتشارات
«راه را که بست؟! مرگ»