تاریخچه کاراته

انسان از زمان تولد مجبور به مبارزه براي ادامه زندگي ميباشد، پس تاريخ قطعی برای پيدايش اين فكر كه آدمی بدن و اعضاي بدن را به وسيله مبارزه تبديل نمايد نميتوان يافت.

کاراته (به ژاپنی: 空手) نوعی هنر رزمی متعلق به جزایر ریوکیو است، جایی‌که امروز در اوکیناوای ژاپن قرار دارد. این رشته از ترکیب روش‌های جنگی بومی و محلی این منطقه معروف به ته (معنی تحت‌اللفظی: دست) با هنرهای رزمی چینی که در ژاپن به کنپو معروف است، پدید آمده‌ است.

کاراته یک هنر رزمی مبتنی بر ضربه زدن است که از ضربات مشت، لگد، زانو، آرنج و تکنیک‌های دستِ بازمانند دست چاقویی تشکیل می‌شود. در برخی سبک‌ها فنون گلاویزی، قفل مفصل، مهاری، پرتابی و ضربه به نقاط حساس نیز آموزش داده می‌شود. هنرجویان این رشته کاراته‌کا نامیده می‌شوند.

كاراته تنها هنر مبارزه و دفاع شخصي نيست بلكه فلسفه مخصوص به خود را دارا ميباشد كه با ذن (zen) ارتباط تنگاتنگ دارد، ذن فرقه ای از مذهب بودايی است كه اساس آن جستجوی حقيقت از طريق خويشتن است، پيروان ذن، ذهن خود را از هر قيد وبند دنيايی خالی ميكنند همانطور كه يک كارآموز كاراته خود را از قيد تجهيزات می رهاند و با دستان خالی به نبرد با حریف يا حريفانش ميپردازد.

كاراته علاوه بر فنون رزمی شامل تفكر وفلسفه مربوط به خود هم ميباشد.

کاراته دارای قدمتی پنج هزار ساله‌است و یکی از استادان اولیه و مبتکران این فن بودیدهاراما است که حدود ۵۲۵ سال قبل از میلاد مسیح می‌زیسته‌است. وی که از پیشوایان مذهبی بودایی بود، به تنهایی از هند به راه افتاد و پس از راهپیمایی چند هزار کیلومتری خود و با پشت سر گذاشتن موانع طبیعی بسیار مشکل موجود در آن زمان به چین رسید و در ایالت هون نان و معبد شائولین اقامت گزید. تعالیم بودیدهاراما شامل تمرینات شدید انضباطی و رعایت پرهیزکاری بود. وی ۹ سال رنج و ریاضت همراه با تفکر و برای این که شاگردانش نیز بتوانند در مقابل ساعت‌های طولانی تفکر و اندیشه تاب مقاومت بیاورند و نیز با زورگویانی که تعالیم مذهبی و مردان دین را سد راه خود می‌دیدند به مبارزه و مقابله برخیزند ۱۸ حرکت تمرینی را ابداع نمود که در حقیقت زیر بنای حرکات کاراته امروزی است.

کاراته امروزی شکل تکامل یافته‌ای از کمپوی چینی (بوکس چینی) می‌باشد که در ابتدا اوکیناواته نامیده می‌شد. از هنگامی که حکومت‌های استبدادی در چین سلسله کینک ۱۶۴۴ سلسله ساتسوما در اوکیناوا به منظور جلو گیری از ورزیده شدن مخالفان و نیز تحت کنترل درآوردن مردم قانون منع استفاده از شمشیر را به مورد اجرا گذاشتند و به جمع‌آوری سلاح‌های رزمی اقدام نمودند مردم به سوی آموزش هنر مبارزه با دست خالی روی آوردند که همین امر باعث شکوفایی هرچه بیشتر کاراته شد.

شوشین ناگامینه نیز معتقد است «کاراته را می‌توان یک نبرد درونی یا ماراتونی توصیف کرد که تمام عمر طول می‌کشد و موفقیت در آن تنها از مسیر خویشتن‌داری، تمرین سخت و ابتکارات خلاقانه میسر است.

تکامل کاراته تا سدهٔ نوزدهم در جزایر ریوکیو پیش از آن که به قلمرو ژاپن ملحق شود، اتفاق افتاد. در اوایل سدهٔ بیستم در پی دورانی از تبادلات فرهنگی بین ریوکیو و ژاپن به سرزمین اصلی ژاپن معرفی شد. در ۱۹۲۲ وزارت آموزش ژاپن گیچین فوناکوشی (بنیان‌گذار کاراته مدرن) را برای نمایش کاراته به توکیو دعوت کرد. در ۱۹۲۴ دانشگاه کیو نخستین باشگاه دانشگاهی کاراته را تأسیس کرد و تا سال ۱۹۳۲ در تمام دانشگاه‌های اصلی ژاپن باشگاه‌های کاراته بر پا شده بود. در این دوران که نظامی‌گرایی ژاپنی اوج گرفته بود، نام این رشته از واژه‌ای با معنی تحت‌اللفظی «دست‌چینی» به واژه‌ای هم‌نوا با معنی «دست خالی» تغییر کرد. البته هر دو کلمه کاراته تلفظ می‌شوند.

این تغییر نشانگر اشتیاق ژاپنی‌ها به معرفی این رشته به عنوان یک هنر رزمی ژاپنی بود. پس از جنگ جهانی دوم اوکیناوا یک قرارگاه نظامی مهم ایالات متحده آمریکا شد و تمرین کاراته در میان نظامیان ساکن این جزیره محبوبیت یافت.