آنچه که باید قبل از ورود به دنیای کارآفرینی بدانید.

کارآفرینی این روزها بازار داغی دارد. چند سالی است که در کشور به مدد برگزاری همایش‌های مختلفی همانند استارت‌آپ ویکند، به تعداد دوستان علاقه‌مند به کارآفرینی به شدت افزوده شده است. در بخش فن‌آوری اطلاعات اوضاع به شکلی خاص پی‌گیری می‌شود و مفاهیمی مانند Lean Startup نیز معرفی شده و همایش‌های مربوط به آن نیز برگزار می‌شود. در کل، کارآفرینی برای اقتصاد کشور و پیشرفت بسیار مهم و ضروری است. نسل‌های پیش از ما نیز با توجه به زمان خود کارهایی را انجام داده‌اند که از جمله موفق‌ترین کسب‌وکارهای امروز کشور هستند. برندهایی مانند تکدانه، کیک آشنا، ماکارونی گلین، محصولات گلستان، سن‌ایچ، دیجی‌کالا، بوف، گلرنگ و صدها برند ایرانی دیگر را می‌توان در حوزه کارآفرینی نام برد. اینها نتیجه زحمات و سخت‌کوشی‌های عده‌ای کارآفرین است که سالها برای تحقق رویای خود مبارزه کرده‌اند. آیا نسل جدید -شاید بهتر باشد اسمش را بگذاریم نسل اینترنت- اصلا با مشکلات کارآفرینی آشنا است؟

برای بسیاری از ما که نسل اینترنت هستیم شاید در نگاه اول همه چیز به داشتن یک سایت یا وبلاگ ختم شود. فکر می‌کنیم با داشتن دانش کدنویسی می‌توانیم وارد عرصه کارآفرینی شده و موفق هم شویم. این روزها در دنیای نرم‌افزار یکی از معضلات بزرگ یافتن نیروی کار ماهر است. چرا؟ چون همه سودای کارآفرینی دارند. یک کدنویس فکر می‌کند که موفقیت تمام محصول نرم‌افزاری تهیه شده به دلیل دانش و توان فنی اوست پس این سوال را از خود می‌پرسد که چرا برای خودم کار نکنم؟ چرا باید تمام سود کار نصیب کارآفرینی شود که هیچ از تولید نرم‌افزار نمی‌داند؟ کار را رها می‌کند و می‌رود برای خودش کارآفرینی کند. در دنیای کسب‌وکارهای دیگر کمتر پیش‌ می‌آید کارگر فنی یا استاد کار یا حتی مهندس فنی کارخانه تصمیم به چنین کاری بگیرد زیرا دشواریهای ورود به کار بسیار بیشتر از صنعت نر‌م‌افزار است.

چرا دوست داریم کارآفرین باشیم؟

برای هر فردی پاسخ‌های متفاوتی وجود دارد ولی من به تعدای از معروف‌ترین آنها اشاره می‌کنم.

۱. دوست دارم رییس خودم باشم.

خیلی‌ها دوست دارند از کسی دستور نگیرند و برای خودشان کار کنند. تصور اینکه همه قوانین را باید خودتان وضع کنید و فقط به خودتان پاسخ‌گو باشید خیلی جالب است. دیگر لازم نیست برای هر کاری رییس را راضی کنید. خودتان همه کارها رو همانطور که دوست دارید انجام می‌دهید.

۲. کسب درآمد بیشتر.

وقتی برای کسی کار می‌کنید دست‌مزد مشخصی دریافت می‌کنید. این دست‌مزد عادلانه یا ناعادلانه بر اساس عرضه و تقاضای بازار کار تعیین شده است. خوب یا بد همین هست که هست. اما وقتی برای خودت کار می‌کنی همه درآمد حاصل را می‌توانی برای خودت برداری و میزان درآمد رابطه مستقیم با میزان درآمد دارد.

۳. محیط کار.

محیط کار را همانطور که دوست دارم درست می‌کنم. از هر جا که دوست داشتم کار می‌کنم.

۴. ساعات کار.

از هر وقت که دوست داشتم کار را شروع می‌کنم و تا هر وقت که لازم بود کار می‌کنم. دیگر لازم نیست سر ساعت ۸ در محل خاصی برای کار کردن حاضر باشم. از دست دستگاه ساعت زنی لعتنی هم خلاص می‌شوم.

 

کلا تصور اصلی از کارآفرین شدن آزادیی که به همراه می‌آورد. آزادی در ساعات کار، آزادی در میزان درآمد کسب شده، آزادی در نوع محیط کار، آزادی در تعداد ساعات کار. اما به قول حافظ « که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها ».

کارآفرینی چیزی نیست که ما فکر می‌کنیم. زندگی کارآفرین مشکلات فراوانی دارد و باید دید آیا توانایی و علاقه‌ای برای روبرو شدن با این مشکلات داریم؟

 

دنیای واقعی کارآفرینی چگونه است؟

برای گرفتن تصمیم درست باید با مختصات دنیای کارآفرینی بیشتر آشنا شویم. در ادامه به مواردی از واقعیت‌های این دنیای جذاب اشاره می‌کنم که حتما به شما در گرفتن تصمیم درست کمک فراوانی خواهد کرد.

۱. دنیای کارآفرینی یعنی دنیایی پر از عدم اطمینان

همه چیز برایتان سوال می‌شود. قیمت محصول یا خدمات من چقدر باید باشد؟ آیا باید این فرد را استخدام کنم یا نه؟ آیا این هزینه‌ای که برای اجاره دفتر پرداخته‌ام زیاد است؟ برای گرفتن مشتری بیشتر چه باید کرد؟ چگونه باید تعادل میان کار و زندگی ایجاد کرد؟

تعداد سوال‌ها کم نیست. هر روز با تعدادی بسیاری از این سوال‌ها روبرو خواهید شد و باید برای هر کدام هم معمولا با سرعت زیادی یک جواب از آستین بیرون بیاورید و دست آخر معلوم هم تیست که تصمیم درستی گرفته‌اید یا خیر. ممکن است نتیجه تصمیمی که هم اکنون گرفته می‌شود ۵ ماه بعد آشکار شود و موفقیت و یا شکست سنگینی را هم به همراه بیاورد. آیا دوست دارید یا بهتر است بپرسم آیا تحمل این همه عدم اطمینان را دارید؟ آیا می‌توانید در این شرایط کار کنید؟

۲. درآمد در شروع کار

درآمد را باید تعریف کرد. اینکه هر از گاهی کاری انجام دهید و از بابت آن پولی دریافت کنید را نمی‌توان درآمد نامید. درآمد باید میزان مشخص و قابل پیش‌بینی باشد. باید بدانید هر ماه چه میزان درآمد خواهید داشت و چه زمانی به دست شما خواهد رسید. یعنی حالا باید حقوق خودتان را معین کنید و در بازه‌های زمانی مشخص آن‌را پرداخت کنید. البته چیزی را هم نمی‌توان پیش‌بینی کرد و همین هم کار را سخت می‌کند مخصوصا در اوایل کار که هنوز چیزی مشخص نیست. هنوز مشتری ندارید و شاید اصلا چند ماهی را باید برای ساخت محصول اختصاص دهید. این در حالی است که وقتی برای کسی کار می‌کنید دست کم درآمد شما مشخص است و همیشه هم تامین می‌شود.

۳. رهبری کار

حالا تمام کسب‌وکار مستقیما به شما ربط دارد و این شما هستید که سکان کشتی را در دست دارید. هر تصمیم شما تاثیر مستقیم در پیشرفت کار دارد. فرد دیگری برای کسب‌وکار شما تصمیم نخواهد گرفت. آیا توانایی گرفتن این تصمیمات را دارید؟ آیا می‌توانید بر روی موضوع کارتان تمرکز کنید و کار را پیش‌ببرید؟

۴. خوشی و ناخوشی

زندگی پستی و بلندی‌های خودش را دارد. گاهی حال خوشی داریم و گاهی هم اصلا حوصله نفس کشیدن نداریم. اما کسب‌وکار این چیزها حالیش نمی‌شود. دنیا در حال حرکت است و منتظر حال خوب شما نمی‌شود. باید حرکت کنید. با خود فکر کنید ببینید آیا در شرایط ناخوشی هم می‌توانید همچنان سکان کشتی را در دستان خود نگاه دارید؟

۵. موانع

دنیای کسب‌وکار پر است از موانع بزرگ و کوچک. از گرفتن مجوزهای قانونی تا شکست پروژه‌های مختلف. وظیفه شما این است که با این مشکلات دست و پنجه نرم کنید و برای حل هر کدام راه‌کاری پیدا کنید. آیا دوست دارید زمان خود را برای این کار صرف کنید؟ حوصله و خلاقیت لازم برای حل مشکلات و عبور از موانع را دارید؟

موفقیت در کارآفرینی یعنی درگیر شدن با تمام این موارد. یعنی هر روز و هر ساعت درگیر کار و موضوعات مربوط به آن بودن. من معتقد هستم موفقیت در این کار تنها زمانی ممکن می‌شود که با واقعیت‌های آن روبرو شویم. داستان موفقیت کسب‌وکارهای مختلف را با دقت بخوانیم و بدانیم که پشت هر کسب‌وکار موفقی کوهی از تلاش و پشت‌کار خستگی ناپذیر وجود دارد. در این راه ممکن است با مواردی آشنا شوید که این مشکلات را نداشته‌اند. ممکن خیلی ساده‌تر از این حرفها کسب‌وکارشان را راه‌انداخته باشند اما باید بدانید که این موارد استثنا است و از روی آنها نمی‌توان نتیحه کلی گرفت.

برای ورود و ادامه این راه باید با اطلاعات کامل تصمیمی محکم و خدشه ناپذیر بگیرید و فقط در این صورت است که موفق خواهید شد.