۱۰ نکته‌ای که هر کسی باید در مورد فروش بداند

به جرات می‌توان گفت مهارت در فروشندگی یکی از ابزارهایی است که باعث پیشرفت بشر از اول خلقت شده است. فروشندگی تنها فروختن یک محصول یا خدمت نیست. وقتی تلاش می‌کنید همسر خود را قانع کنید که باید امروز شیر آب دستشویی را تعمیر کند و یا زمانی که تلاش می‌کنید برادر خود را راضی کنید که ماشینش را برای چند ساعت هم که شده به شما قرض دهد در حال انجام فروش هستید. سعی می‌کنید برای حرف خود خریداری پیدا کنید. من در کل فروش را هنری انسانی می‌دانم. هنری که در آن شما باید با انسان طرف باشید و همین نکته یعنی باید خیلی ظریف و با دقت عمل کرد. در مورد فروش منابع آموزشی بسیاری وجود دارد اما در این نوشته به ۱۰ تکته که از اهمیت زیادی برخوردار هستند و به نوعی می‌توان أنها را از نکات کلیدی در فروش دانست اشاره شده است.

۱. در فروش یک محصول تخصص پیدا کنید.

گاهی می‌شنویم که « یک فروشنده باید بتواند هر چیزی را به هر کسی بفروشد » اما باید اذعان کرد که این عبارت کاملا اشتباه است. شاید یک فروشنده با تجربه کلا به دلیل تجربه‌ای که دارد با سرعت بیشتری در کار فروش هر چیزی مهارت پیدا کند ولی قطعا یک فروشنده تخصصی در آن حوزه موفق تر عمل خواهد کرد.

۲. لیست سرنخ‌های فروش را غربال کنید.

برای فروش نیاز به یک لیست بلند بالا از سرنخ‌ها ندارید. وقتتان را روی کسانی صرف کنید که مشتری شما خواهند شد. لذا لیست خود را غربال کنید. هر چه لیست هدف شما کوچک‌تر و جمع‌وجور تر باشد موفق تر خواهید بود .

۳. اول تحقیق کنید.

هیج وقت قبل از تحقیق با مشتری تماس نگیرید. سعی کنید اطلاعاتی را از طریق رسانه‌های اجتماعی و مخصوصا LinkedIn در مورد طرف مقابل کسب کنید. در مورد شرکت و صنعت مشتری هم تحقیقات کاملی را انجام دهید و سعی کنید دست کم یک دلیل قانع کننده پیدا کنید که چرا باید او امروز با شما صحبت کند؟

۴. وارد گفتگو شوید.

هدف شما فروش نیست بلکه شروع گقتگویی است برای اینکه بدانید آیا طرف مقابل مشتری شما خواهد بود یا نه. لذا از انجام هر کاری که جلوی وارد شدن به این گفتگو را می‌گیرد خودداری کنید.

۵. انسان باشید نه یک انسان فروشنده.

فروشنده بودن و کسب درآمد هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی فرشنده فقط و فقط به فکر فروش کالای خود است مشتری احساس خوبی تخواهد داشت. باید بدانید که مشتری برای خرید کالای شما به شما مراجعه نکرده است بلکه او برای حل شدن مشکلش به دنیال راه‌کاری است. لذا شما به عنوان یک حلال مشکلات باید وارد عمل شوید و تمام فکرتان این باشد که مشکل او را حل کنید نه اینکه کالا و خدمات خود را بفروشید.

۶. مشتری‌های احتمالی را به سرعت طبقه‌بندی کنید.

زمانی که وارد مکالمه می‌شوید هدف شما این است که بدانید أیا طرف مقابل حاضر است برای استفاده از خدمات و محصولات شما هزینه‌ای پرداخت کند یا نه. اگر حاضر به پرداخت هزینه نبود او را به سرعت از لیست خود حذف کرده و وقت خود و او را تلف نکیند.

۷. روی مشتریِ مشتری تمرکز کنید.

باید بدانید که مشتریِ مشتری شما از او چه می‌خواهد و او برای موفقیت باید چه کاری را انجام دهد. حالا شما باید به او برای موفق شدن و برآورده کردن این نیاز‌ها کمک کنید.  دقت داشته باشید که خواسته‌های شما هیچ اهمیتی ندارد.

۸. فرایند خرید را دریابید.

فروش کاری نیست که شما با مشتری می‌کنید بلکه کاری است که برای مشتری انجام می‌دهید، برای حل مشکل او. این بدان معنی است که باید فرایندی را که او برای خرید انجام ‌می‌دهید را درک کرده و اگر در این فرایند به کمک نیاز داشت در اختیارش باشید.

۹. فروختن یعنی بستن معامله.

وقتی به کسی بر می‌خورید که به احتمال زیاد می‌تواند مشتری خوبی برای شما باشد شنیدن کلمه «نه» و از دست دادن معامله ضربه بزرگی به رویای یک فروش بزرگ خواهد زد. اما یادتان باشد اگر به خاطر ترس از شنیدن «نه»، از او نخواهید که با شما کار کند یا خیلی صبر کنید به هر حال کار را از دست خواهید داد. پس نترسید و زمان را از دست ندهید.

۱۰. رابطه‌ای بلند مدت بسازید.

تنها راه برای ساده‌ کردن فرایند فروش در ازتباط بودن با افرادی است که شما شخصا به آنها برای موفق شدن کمک کرده‌اید. این افراد دوستان شما هستند و به شما کمک خواهند کرد که فرایند فروش به صورت خودکار انجام شود دیگر نیازی نیست شما کاری برای فروختن انجام دهید.
این نوشته برداشت آزادی است از این منبع.