4 مستند، 4 فیلم داستانی و 4 سریالی که مارکترها باید ببینند

در سال‌های اخیر و با گسترش انواع پلتفرم‌های پخش فیلم و سریال در دنیا و ایران، به شکل قابل ملاحظه‌ای به تعداد مخاطبان سینما و تلویزیونِ عمدتاً آمریکا اضافه شده است و همزمان تعداد فیلم‌ها و سریال‌هایی که هر روز تولید و منتشر می‌شوند نیز بیشتر و بیشتر می‌شود.

این اتفاق با همه‌ی مزایایش یک عیب بزرگ نیز داشته و آن هم سخت‌تر شدن انتخاب و پیدا کردن فیلم یا سریالی است که واقعاً شایسته وقت و توجه ما باشد؛ در این پست سعی کرده‌ام پنج فیلم مستند، چهار فیلم داستانی و سه سریال دیدنی و شایسته‌ی توجهی که به نحوی به دنیای مارکتینگ و تبلیغات مرتبط هستند را انتخاب و به شما معرفی کنم.

در این فهرست احتمالاً چند مورد تکراری با لیست‌های مشابه دیگری که در فضای وب منتشر شده‌اند خواهید دید اما فکر می‌کنم این موارد تکراری فیلم و سریال‌هایی هستند که شایستگی توصیفی دقیق‌تر و تاکید بیشتر را دارند.

این فهرست را به همان ترتیبی که در تیتر می‌بینید - فیلم مستند، فیلم داستانی، سریال - مرور می‌کنیم و پیشنهادهای هر بخش را به صورت معکوس و به ترتیب جذابیت و اهمیت قرار داده‌ایم.

4 فیلم مستند دیدنی با محوریت مارکتینگ و تبلیغات

فیلم‌های مستند بسیاری با موضوع مارکتینگ، تبلیغات، شبکه‌های اجتماعی، اینترنت و استارتاپ‌ها وجود دارند و انتخاب در میان آنها کمی دشوار است اما پنج فیلمی که در ادامه می‌بینید - به ویژه شماره‌های دو و یک - از جمله مستندهایی هستند که نباید از دست بدهید.

4. دوراهی اجتماعی (The Social Dilemma)

این مستند نتفلیکس به نقش پررنگ تکنولوژی و اثرگذاری کنترل‌گرانه‌ی آن در تبلیغات و بازاریابی نگاه می‌کند. این فیلم تقریباً تنها به جنبه‌ی منفی فناوری و نقش آن در تبلیغات و فروش تمرکز می‌کند اما با این وجود کمک می‌کند تا بیننده به درک بهتری از رابطه‌ی مصرف کننده و تکنولوژی دست پیدا کند.

3. بهترین فیلمی که تا به حال فروخته شده! (The Greatest Movie Ever Sold)

این فیلم مستند که یک مثال گل‌درشت از بازاریابی یکپارچه یا Integrated Marketing است، تصویری دقیق از روند کاری کمپانی‌ها برای قرار دادن برند و محصولات خود در آثار سینمایی و تلویزیونی را ارائه می‌کند و خود فیلم مثالی اغراق‌آمیز و بانمک از این استراتژی تبلیغاتی است.

2. لیموناد (Lemonade)

این مستند 40 دقیقه‌ای با 15 کارشناس تبلیغاتی که به تازگی از کار بیکار شده‌اند همراه می‌شود تا نشان دهد که میل به خلق و نوآوری وابسته به شغل و دستمزد نیست و البته در رویارویی با سختی‌ها نیز باید خلاق باشیم و خلاق بمانیم.

1. هنر و کپی‌رایتینگ (Art & Copy)

این مستند دلپذیر در مصاحبه با تعدادی از کپی‌رایترهای موفق و برجسته‌ی دنیای تبلیغات سعی دارد به درون ذهن مردان و زنانی ورود کند که قوه‌ی تخیل خود را در جهانی به شدت رقابتی و دشوار به کار گرفته و به موفقیت‌های بزرگ رسیده‌اند.

4 فیلم داستانی سرگرم‌کننده با محوریت بازاریابی و تبلیغات

برخلاف فیلم‌های مستند، فیلم‌های داستانی زیادی با موضوعیت مارکتینگ و تبلیغات وجود ندارند و در میان همان تعداد اندک نیز تنها چند مورد انگشت‌شمار قابل اعتنا هستند و در این بخش به دو مورد از آنها اشاره کرده‌ایم؛ موارد شماره‌ی چهار و سه نیز مستقیماً و کاملاً مرتبط با جهان تبلیغات و بازاریابی نیستند اما در ادامه توضیح داده‌ایم که چرا این دو فیلم نیز می‌توانند برای مارکترها دیدنی باشند.

4. روز موش‌خرما (The Groundhog Day)

روز موش‌خرما که که جایگاه یک فیلم کلاسیک دهه نودی در بین دوستداران سینما به خصوص در آمریکا پیدا کرده، داستان مردی است که هر روز مجبور به تجربه‌ی دوباره و دوباره‌ی یک روز تکراری است‌؛ به نظر آشنا می‌رسد، نه؟ البته درست است که فعالیت‌ها و وظایف دیجیتال مارکترها شاید به این میزان تکراری نباشد اما روز موش‌خرما کمک می‌کند با پذیرش بیشتری نسبت به چرخه‌ی تکرار در کار و زندگی خود نگاه کنیم.

3. ممنون که سیگار می‌کشید (Thank You For Smoking)

ممنون که سیگار می‌کشید حول این ایده تمرکز می‌کند که قدرت افراد در ترغیب و متقاعد کردن دیگران حتی می‌تواند حقیقت را نیز کنار بزند؛ زمانی که اوضاع مبهم است و درست و غلط مشخصی وجود ندارد، ترغیب افراد حتی راحت‌تر نیز می‌شود. این فیلم به شما آموزش می‌دهد در راه دستیابی به چیزی که می‌خواهید پا پس نکشید اما قضاوت اخلاقیات شخصیت‌های فیلم به عهده‌ی شماست!

2. مانی‌بال (Moneyball)

مانی‌بال نیز مانند روز موش‌خرما دقیقاً به تبلیغات و مارکتینگ ارتباط پیدا نمی‌کند اما روایت این فیلم خوش‌ساخت آمریکایی از مدیر اجرایی یک تیم بسیبال که در پی آشنایی با یک فارغ‌التحصیل اقتصاد سعی می‌کند شیوه‌های جدیدی از انجام امور را در فضای سنتی و کهنه‌ی مدیریت بیسبال پیاده کند، یادآور تجارب بسیاری از افراد در فضای مارکتینگ و تبلیغات است.

1. آدم‌های دیوانه (Crazy People)

آدم‌های دیوانه روایتی کمدی از فشارهای کار در یک آژانس تبلیغاتی است. آدم‌های قصه‌ی مدیر اجرایی و کپی‌رایتر یک آژانس تبلیغاتی را دنبال می‌کند که با ارائه‌ی پیشنهادهایی "صادقانه و رک" برای کمپین‌های تبلیغاتی مختلف، اطرافیانش را نسبت به سلامت روان خود به تردید می‌اندازد.

"به نیویورک بیایید، تعداد قتل‌ها از سال پیش کمتر شده!"

4 سریال تماشایی مرتبط با جهان مارکتینگ و تبلیغات

تعداد سریال‌های مرتبط با مارکتینگ و تبلیغات نیز مانند فیلم‌های داستانی انگشت‌شمارند اما چهار موردی که در ادامه‌ می‌بینید - به ویژه مورد شماره‌ی یک - هر یک می‌تواند پاسخگوی بخشی از کنجکاوی‌های مارکترها باشد.

4. ارائه (The Pitch)

سریال Pitch در هر اپیزود دو آژانس تبلیغاتی مختلف که برای همکاری با یک برند بزرگ در رقابت هستند را دنبال می‌کند و سعی می‌کند به چالش‌ها و فشارهای کار در دنیای تبلیغات در آمریکای این سال‌ها را به شکلی واقع‌بینانه به تصویر بکشد.

3. بازاریابی.رسانه.پول (Marketing.Media.Money)

این سریال که به سبک Reality TV ساخته شده به درون صنعت چند میلیارد دلاری تبلیغات سفر می‌کند و از طریق گفتگو با کارشناسان و مدیران تبلیغات برندهای بزرگ، روندها و تکامل تبلیغات و بازاریابی را مورد بحث و کنکاش قرار می‌دهد.

2. مَد مِن جهان واقعی (The Real Mad Men of Advertising)

این مینی سریال، مکمل بسیار خوبی برای انتخاب شماره‌ی یک ماست؛ بسیاری از داستان‌ها و شخصیت‌هایی که الهام‌بخش سریال مد من بوده‌اند در این مستند سریالی کوتاه معرفی می‌شوند. این مستند کمی پا را فراتر می‌گذارد و دورانی حدوداً چهار دهه‌ای از دهه‌ی پنجاه تا هشتاد میلادی را به تصویر می‌کشد.

1. مَد مِن (Mad Men)

بدون شک بهترین و جذاب‌ترین مورد در هر فهرست مشابهی است. درامی هفت فصلی که در دهه‌ی شصت میلادی رقم می‌خورد و داستان مردانی - و البته زنانی - است که در آژانس‌های تبلیغاتی خیابان مدیسون کار می‌کنند.

تمرکز این سریال بر روی زندگی دان درِیپِر، مردی موفق و همه‌فن‌حریف در دنیای تبلیغات است که پس از پشت سر گذاشتن یک کودکی سخت به یکی از مطرح‌ترین کپی‌رایترها و مدیران خلاقیت در دنیای تبلیغات نیویورک بدل می‌شود؛ موفقیتی که البته توامان با آشفتگی و فراز و نشیب‌های بسیار در زندگی شخصی‌ اوست.

جان  هَم در  صحنه‌ای از فصل هفت سریال مَد مِن
جان هَم در صحنه‌ای از فصل هفت سریال مَد مِن