نقش، وظایف و ویژگی‌های Legal Business Partner

اولین‌ باری که این عنوان به گوشم خورد سه سال قبل بود. برای پوزیشن‌های مختلفی رزومه می‌فرستادم که یکی از استارتاپ‌های بزرگ کشور برای مصاحبه دعوتم کرد و گفت ما برای دو تا از شرکت‌های زیرمجموعه‌مون دنبال لیگال بیزینس پارتنر (Legal Business Partner) می‌گردیم. «شاید معادل فارسی لیگال بیزینس پارتنر، کمک‌یار حقوقی باشه، من در ادامه از اصطلاح لیگال بی‌پی استفاده میکنم که رایج تره».
اون موقع تو جست‌و‌جوهام مطلب فارسی پیدا نکردم اما چند تا مطلب انگلیسی خوندم و تا حدودی دستم اومد چی میخوان. با شروع دورهٔ کاریم یکی از شیرین‌ترین تجربه‌هام رقم خورد. تجربهٔ کاریم توی دیوار اما جذاب‌تره، چون علاوه بر اینکه لیگال بی‌پی کارنامه و پیشگامان هستم (شرکت‌های زیرمجموعه دیوار)، از فضای کاری دیوار جدا نیستم و در جریان امور کاری همکارای دیگه هم قرار می‌گیرم، به علاوه، پروژه‌هایی که در طول فصل بهم سپرده میشه عمدتاً مربوط به دیواره. پس من با یه تیر چند تا نشون میزنم، هم تو فضای کاری شرکت مادر قرار‌ دارم و ارتباطم قطع نمیشه، هم امور حقوقی شرکت‌های زیرمجموعه رو انجام میدم و مدیریت می‌کنم و هم به واسطه این نقش، رابطی هستم بین شرکت‌های زیرمجموعه و شرکت مادر. حالا بریم ببینیم مهم‌ترین خصوصیات و موضوعاتی که به نقش لیگال بیزینس پارتنری کمک می‌کنند چیه.


اول: آشنایی کامل با بیزینس‌مدل شرکت‌ها و ارتباط با افراد کلیدی و سهام‌داران

باید نیازهای کسب‌وکاری که امور حقوقی‌اش بهت سپرده شده رو خوب بشناسی. منظورم فقط ابعاد حقوقی نیست! باید بدونی با چه ساختارها و فرایندی کار می‌کنند؟ چه جوری کسب درآمد می‌کنند؟ با چه جامعه‌ای در ارتباط هستند؟ چه ریسک‌هایی در انتظارشونه؟ مهم‌تر از اون باید با افراد کلیدی اون شرکت‌ها بتونی ارتباط موثری برقرار بکنی؛ طوری که بدونند اگر قراره فیچر جدیدی لانچ بشه، قبلش باید در مورد کم و کیفش با تیم حقوقی صحبت کنند و مشورت بگیرند. این‌ها همون آدم‌هایی هستن که بهت کمک می‌کنند از دنیای صرف حقوقی خودت بیای بیرون و با بازاریابی، محصول، پشتیبانی و همه فضاهایی که باید به عنوان لیگال بیزینس پارتنر بشناسی، آشنا بشی و ارتباط برقرار بکنی. اگر سوالی داشته باشی در کنارت هستند و از طرفی با شکل‌گیری اعتماد بینتون، میدونند که تیم حقوقی قراره بهشون کمک کنه توی مسیر هموار‌تری قرار بگیرند.

در خصوص سهامداران هم باید بدونی اون ها دغدغه‌هایی دارند که از طرف لیگال بی‌پی باید پوشش داده بشه. هر چقدر ارزش شرکت بالاتر باشه، ریسک‌های حقوقی بیشتری ازش پوشش داده بشه و مسائل حقوقیش مثل قراردادها و اسناد تعهدآور دیگه اصولی‌تر تنظیم بشه، حقوق سهامداران هم بهتر حفظ میشه.

دوم: در دسترس بودن

گاهی اوقات و تو بعضی مسائل، هیچ چیز مثل یک لیگال بی‌پی به افراد شرکت دلگرمی نمیده. این سمت برای همین در نظر گرفته شده. یعنی علاوه بر هدف در جریان قرار گرفتن شرکت مادر نسبت به مسائل کاری شرکت‌های زیرمجموعه، هدف اصلی وجود این سمت اینه که شرکت‌های زیرمجموعه شخصی رو در کنارشون داشته باشن که هر زمان مسئله‌ای پیش اومد و نیاز به مشورت حقوقی یا نوشتن سند یا شرکت در جلسه‌ای رو داشتن، بدونن که با همفکری و مشورت همکاران تیم حقوقی بهترین راه حل را ارائه می‌دن و حل کردن مسائل مهم رو به تعویق نمی‌اندازن.

سوم: فعال بودن و کمک به تعیین استراتژی

این ویژگی رو در تجربیات کاری مختلفی که داشتم، فقط توی تیم حقوقی دیوار دیدم. اینجا تیم حقوقی نه تنها از بیزینس عقب نیست، بلکه منتظر نمی‌مونه افراد مسیری رو طی‌کنند و هزینه‌ای از سوی شرکت انجام بشه و بعد به حقوقی مراجعه کنن و مشورت بخوان. این ویژگی باید در لیگال بیزینس پارتنر وجود داشته باشه. باید با بودن توی این موقعیت، خودت کندوکاو کنی و ببینی کجاها به بودنت نیازه. اگر با اپلیکیشن یا ساختار وب کار می‌کنند، باید به اموری مثل حفاظت از حقوق و اطلاعات کاربر آشنایی داشته باشی. باید بدونی تیم فنی چه دیتایی رو و به شکلی داره ذخیره می‌کنه، باید بدونی شرایط و مقررات از سوی کاربران چه جوری داره تایید میشه و آیا نیازی به احراز هویت کاربران وجود داره یا خیر. باید به فکر مالکیت نرم‌افزارهای شرکت باشی و خودت بحث ثبت و حفاظت از اونها رو مطرح کنی. وقتی قراردادی برای بررسی سمتت میاد، حتما با مدیر‌ پروژه صحبت کنی تا کم و کیف اون همکاری دستت بیاد. اینطوری شاید مسائلی به ذهنت برسه که باید در قرارداد ذکر بشه که افراد دیگه به واسطه عدم آشنایی کامل با موضوعات حقوقی سمتش نرفته باشند.

چهارم: ثبت منظم امور حقوقی

ساختار شرکت‌هایی که به سراغ استفاده از این تخصص میرن معمولا به سرعت رو به تغییره. از این تغییرات نه تنها نباید جا‌ موند، بلکه باید بهش کمک‌کرد. اگر قرار باشه در آینده هر کدوم از این شرکت‌هایی که امور حقوقی‌شون به لیگال بیزینس پارتنر سپرده شده تیم حقوقی مستقل خودشون رو داشته باشند، باید بتوانند در بدو شروع به کار، تاریخچهٔ امور حقوقی شرکت رو بررسی کنند و بدونند با چه مسائلی قراره دست و پنجه نرم كنند. اینطوری لازم نیست تمام راهی که قبلا طی شده یک بار دیگه طی بشه. بلکه قراره از مسیری که نفر قبلی رفته برای بهبود و مدیریت اوضاع در آینده کمک گرفته بشه.

پنجم: یادگیری مداوم

تو بهترین دانشگاه با کسب بهترین نمره هم که درس خونده باشی، مطمئن باش تو دنیای کار استارتاپی کلی چیز برای یادگیری هست که تازه باید حواست باشه ازشون جا نمونی! یادگیری هم از جنس فنی و تخصصیه و هم مهارت‌های نرم. یاد بگیر چطوری با افراد متفاوت از تیم‌ها و دنیاهای متفاوت بتونی ارتباط موثری برقرار کنی. منظورم از ارتباط موثر چیه؟ هم بتونی ازشون اطلاعاتی بگیری که به شکل‌گیری صحیح فکرت در خصوص فعالیتی که میکنند کمک بکنه و هم بتونی بهشون بگی به عنوان یک حقوقی چه کمکی برای هموارتر شدن مسیرشون قراره بکنی. یاد بگیری از تکنولوژی‌های روز تا جای ممکن عقب نمونی. ابزارهای مفید زیادی هستن که بهت کمک می‌کنند اطلاعات کاری‌ات رو ذخیره و به‌روز‌‌رسانی کنی. بد نیست اگر تو محیط‌های استارتاپی کار می‌کنی، با بازاریابی آنلاین هم تا حدی آشنایی داشته باشی.

ششم: گزارش‌دهی منظم

بعضی وقتا لازم نیست کاری ازمون خواسته بشه تا انجامش بدیم، گزارش‌دهی منظم برای لیگال بیزینس پارتنر مثل نون شب واجبه، چرا؟ چون کمک می‌کنه نوع کارهایی که باهاشون بیشتر سروکار داری مشخص بشه. شاید برای انجام بهتر اون ها نیاز به یادگیری مسائلی داشته باشی که مدیر یا افراد کلیدی شرکت بتونند منبع یادگیری رو در اختیارت بگذارند. علاوه بر این، با گزارش‌دهی منظم ارتباط بین شرکت زیرمجموعه و شرکت مادر رو به عنوان رابط بینشون بهتر برقرار میکنی.

یادت نره از دنیای امن خودت باید بیای بیرون و تو دنیایی قدم بذاری که فعال بودن، ارائه داوطلبانه خدمات، یادگیری مسائل جدید و بعضاً غیرحقوقی، ارتباط مستمر با افراد کلیدی شرکت‌هایی که امور حقوقی‌شون بهت سپرده شده از ارکان اصلی این دنیا هستند. باید پایه‌هاشو خودت بنا کنی و البته بدونی که تنها نیستی، تیم حقوقی رو کنار خودت داری.

این جملات، جمله‌هایی بود که من در آستانهٔ شروع مسیر کاری جدیدم از مدیر تیم قراردادهای دیوار شنیدم.