رمان فریب

دمنوش پونه که مقداری داخلش زنجبیل ریختم رو گذاشتم رو میز،کتاب فریب و دفترچه ای که داخلش از کتاب های که میخونم مینویسم مثلا کلماتی که معنی هاشو نمیدونم یا جمله های که بنظرم جالبه رو مینویسم با یه خودکار پنتر ریز‌نویس،این کتاب که رمان هست بر اساس واقعیت،واقعیتی که توی زندگی منم بوده قبلا یعنی قبلا اتفاق افتاده که درباره یه فرقس تا اینجا که خوندمش دیدم اعه چه شباهت های که نداریم با این رمان مثلا همین که قانون های الهی رو نادیده میگیریم و برامون چیز پیش‌پاافتاده‌ای هست ولی عجیب چوبش رو میخوریم و جالبه متوجش نمیشیم،تو خانواده ما یعنی فامیل ها کسایی هستن که روابط دختر و پسر براشون چیزی نیست و میگن نباید اسکل بود و سخت ضربه‌اش رو میخورن! تو این کتابم میگه که خانواده های که درگیر دین نبودن و چقدر راحت تسلیم فرقه‌بهایی شدن،قشنگ برام قابل ملموسه چون سوالاتی میپرسن که جوابش واضح است یا چیزای میگن که اصلا ربطی نداره به اسلام و به خاطر اینکه مطالعه ندارن تسلیم میشن،مثلا همین شراب،طرف میگفت اگه بده چرا این خارجیا میخورن چیزیشون نمیشده؟خب باید بپرسم تو از کجا میدونی چیزیشون نمیشه؟ مگه تو داخل کشور و شهر و یا خانواده اون طرفی که بدونی چقدر مشکلات داره،منم نیستم ولی خب مطالعه دارم مثل کتاب"دختری در قطار" که اسیر مشروب بود.

الان که دارم به اطرافم نگاه میکنم خاله زهرام از بین دوخاله دیگه ای که دارم قابل اعتماد تر و بهتره بنظرم که چونکه نماز میخونه،بعضی ها اعتقاد بر این دارن که نماز دلیلی نمیشه ولی بنظرم تا حد زیادی طرف رو ادم خوبی میکنه(منطورم قابل اعتماد)چونکه بلاخره طرف هر روز توی سه وعده به یاد خداست و نماز میخونه و همون نماز اون رو پایبند میکنه که خطا نره،کاری نکنه که این همه سال نمازش رو بی ارزش کنه،ولی دیدم کسای که نماز نمیخونن و به همچی هم بی اعتنا هستن چون چیزی رو از دست نمیدن ولی کسی که نماز میخونه کاری هم کنه میگه وای من نماز میخوندم و...

حالا اینارو گفتم بزار اینم بگم که همه نمازخون هارو نمیگم ها هستن کسایی که فقط عادت کردن به نماز و بعد نماز هزاران گناه میکنن یا خیلیا خشک مذهبن و غیره...

رمانی که میگه همجا باید یاد خدا باشه

خداست که همه مشکلات رو حل میکنه بندهاش وسیلن

خدایی که خیلیی بزرگه و حلال مشکلاته

برآورده کننده ارزوهاست

"تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم"

"فاصله بین حُرّیت تا خَریت فقط یه نقطس خیلی از ادم ها یک شبه حر میشوند و خیلی از ادم ها هم یک شبه خر"