خوشنویسی ترکمانان قرا قویونلو و آق قویونلو

خوشنویسی ترکمانان قرا قویونلو و آق قویونلو
خوشنویسی ترکمانان قرا قویونلو و آق قویونلو


ترکمانان قرا قویونلو و آق قویونلو
پس از مرگ شاهرخ، یکپارچگی ایران از میان رفت. فرزندان و بستگان تیمور به نزاع و جنگ‌های پی‌درپی با یکدیگر پرداختند و موجب شد تا قدرت‌های دیگر به عرصه بیایند و یکی از آنان ترکمانان بودند.

دوره حکومت قراقویونلوها وآق‌ قویونلوها دوره کوتاهی از تاریخ ایران بوده و همواره با جنگ‌ها و درگیری‌های مختلفی رو به رو بوده است.

معنای قرا قویونلو و آق قویونلو
ترکمانان قرا قویونلو به معنای «دارندگان گوسفندان سیاه» و آق قویونلو، به معنای «دارندگان گوسفندان سفید» می‌باشد.

قرا قویونلوها، طایفه‌ای چادرنشین، دارای مذهب تشیع، از حکمرانان ترکمن بودند که برای مدت نزدیک به یک سده بر مناطقی از غرب و شمال غربی ایران فرمانروایی کردند.

آق‌ قویونلوها اهل تسنن بودند و مثل همه ترکمانان زندگی شبانی و کوچرو داشتند.

در هنگام لشگرکشی مغول به آسیای میانه در اوایل قرن هفتم عده‌ای از ترکمنان صحرا نورد آسیای میانه ساکن شرق دریای خزر به آسیای غربی کوچ کردند و در نواحی شمال بین النهرین حوالی دریاچه وان و حدود آناطولی شرقی به دامداری پرداختند.

آنها در اواخر دوره سلطنت ایلخانان و با فترت قدرت ابوسعید بهادرخان از فرصت استفاده کرده و به سرزمین‌های اطراف یورش برده و به تصرف آن سرزمین‌ها پرداختند. 

مشهورترین این طوایف چادرنشین، دو طایفه "قرا قویونلو" و "آق قویونلو" بودند که به معنی گوسفندان سیاه و گوسفندان سفید می‌باشند.

در منشا این نامگذار‌ی‌ها چند نظر وجود دارد؛ بعضی محققان گفته‌اند شاید به نوعی «توتم یا اجسامی نمادین» دلالت دارد و برخی هم گفته‌اند بدلیل تصویر پرچم‌های آنها که نقش گوسفند سیاه یا سفید داشت. 

مذهب طوایف
قراقویونلوها تقریباً نیم قرن زودتر از آق قویونلوها روی کار آمدند و پیرو مذهب شیعه و آق قویونلوها سنی مذهب بودند.

هنر خوشنویسی و کتاب آرایی قراقویونلوها
یکی از دوران مهم رشد هنر کتاب آرایی، بعد از جلایریان و تیموریان دوره قراقویونلوهاست که متأسفانه کمتر بدان پرداخته شده است.

قراقویونلوها وارث مراکز کتاب آرایی حکومت های پیشین جلایری و تیموری بودند و خود نیز به توسعه و رونق آن کمک کردند.

علاوه بر جهانشاه قراقویونلو، ولیعهد او پیربوداق در دوره‌ی کوتاه حکومت خود تا پیش از مرگ، باعلاقه‌ی مثال زدنی موجب رشد و اعتلای کتاب آرایی شده است.

هنر کتاب آرایی به ویژه کتابت و صفحه آرایی با معرفی نسخ خطی و کاتبان، در محدوده ی زمانی فرمانروایی پیربوداق در شیراز و بغداد موردتوجه است.

پیربوداق با ایجاد زمینه ی تبادل هنرمندان، باعث انتقال مرکز کتاب آرایی از شرق به غرب ایران شده است و مکتب غربی ایران را با گونه‌ای از سلیقه‌های مختلف هنرمندان رونق داده و ضمن انتقال هنرمندان، به حمایت از آن ها در کتابت انواع نسخی خطی و هنر کتاب آرایی پرداخت.

ابوالفتح میرزا پیربوداق
پیربوداق، ابوالفتح میرزا، ملقب به عضدالدولة والدین، پسر ارشد جهانشاه قراقویونلو، حاکم فارس و بغداد می‌باشد.

وی در ۸۵۷ق به فرمان پدر به همراه تنی چند از امرا برای تسخیر عراق عجم، بغداد را ترک کرد؛ پس از تسخیر ساوه، به قم رفت و پس از محاصره آنجا، سرانجام شهر را گشود. آن‌گاه روی به کاشان و گلپایگان نهاد و آنجاها را گرفت. 

در همین سال، جهانشاه پسران خود، پیربوداق و محمدی میرزا را که در شیراز و اصفهان اقامت داشتند، فرا خواند. پس از آن‌که بابر میرزا، شیراز را به سنجر، و یزد را به خلیل، نوادگان شاهرخ تیموری سپرد، پیربوداق از سوی پدر به شیراز رفت و در اواخر شعبان ۸۵۷ با سنجر جنگید که به پیروزی پیربوداق و تسخیر شیراز انجامید. 

جهانشاه در همین سال پیربوداق را به حکومت شیراز گماشت. 

او نیز دامنه قلمرو خود را از فارس تا خوزستان، بغداد و حدود لار و جرون (بندرعباس) گسترش داد، آن‌گاه برای سرکوب امیرزاده خلیل راهی یزد شد. اما خلیل میرزا با شنیدن این خبر به خراسان گریخت. 

پس پیربوداق شهر را گرفت، آن‌گاه به ابرقو رفت. هم در این ایام، امیر خواجگی از مخالفان بابر که عَلَم استقلال برافراشته بود، پس از دریافت خبر آمدن پیربوداق به فارس، از فرصت استفاده کرد و به اندیشه تسخیر یزد افتاد، اما امیرمحمود، حاکم گماشته پیربوداق به مقابله او پرداخت. 

فعالیت هنری پیربوداق قراقویونلو
پیربوداق، گروهی از هنرمندان نقاش و خوشنویس و شاعر را به همراه خود به شیراز و دربارش آورد. از این حیث می‌توان او را تا اندازهای هدایتگر و میراث‌دار کتابخانه بایسنقر و شاهرخ دانست.

پادشاهان قراقویونلو نیز سهم قابل توجهی در گسترش ادب و فرهنگ فارسی داشتند.

آنان در پایتخت خود در تبریز و شیراز نویسندگان و منشیان و مورخان صاحب‌نامی را گرد هم می‌آوردند و با شاعران و استادان علم و ادب مجالست و معاشرت داشتند و این توجه به متون فارسی تا زمان به قدرت رسیدن صفویان باقی ماند.

مجموعه‌ای دست کم مشتمل بر ۳۰ نسخه دست‌نوشت مصور که برای امیران دو قوم ترکمن آق قویونلو و قرا قویونلو، تولید شده، گواه صادقی است بر کوشش بلیغ امیران ترکمان در راه این مقصود؛ خصوصاً امیران قرا قویونلو به نام پیربوداق که در شیراز و سپس در بغداد فرمانروایی کرد.

اهتمام به امور فرهنگی، توجه به نویسندگان و شاعران و هنرمندان خوشنویس و معماران از امور دیوانی و از ارکان حکمرانی بود که توسط حامی هنر در طی سال‌ها سنتی مهم به شمار می‌رفت.

نسخه‌های متعددی منتسب به پیربوداق موجود می‌باشد که با حمایت وی درکتابخانه‌های شیراز و بغداد زمانی که او در شیراز و سپس در بغداد حاکم وقت بود، تهیه و تولید شده است.

پیر بوداق، علاوه بر لیاقت و شجاعت در جنگ‌ها و امور مملکتی و حکمرانی، در پیش بردن امور فرهنگی و هنری با همکاری هنرمندان دربار خود توانست جایگاه ممتازی به دست آورد.

وی در مدت کوتاهی آثار قابل توجهی را به وجود آورد و نسخه‌های کتابخانه او از نظر کتاب آرایی از جایگاه ارزشمندی برخوردار گشت و همین امر موجب اقتدار و قدرت یافتن حکمرانی قراقویونلوها شد.

پیر بوداق از حامیان هنر خوشنویسی و ادبیات بود و بر همین اساس در سفارش نسخه‌ها مانند جُنگ و غزلیات شعر همراه با آرایه‌ها و خوشنویسی‌های ارزنده اشتیاق فراوانی داشت.

وی خبره و هنرشناسی متخصص در هنر کتاب آرایی فاخر بود. آثار کتابخانه او از چنان ظرافتی برخوردار بودند که او را از سایر حامیان متمایز می‌نماید.

دیوانهای مصور و غیرمصور فاخر این دوره امروزه از نظر نگارگری، تذهیب‌ها و کتاب آرایی جزء شاهکارهای دوران هستند. این آثار گنجینه‌ایی از یک دوره از تاریخ هنر ایران است.

سلیقه ناب پیر بوداق در تهیه کتاب، خصوصاً در به کارگیری مواد و مصالح ازجمله کاغذ مرغوب و رنگ‌های خالص مانند آبی و طلایی و نیز اجرای تذهیب‌ها و جلدسازی‌های فاخر با ترکیبی از طرح‌های هرات و شیراز، مطابق سلیقه خاص خود، نسخه‌هایی متمایز از دوران پیشین به‌ وجود آورد.

زیبایی شناسی نسخه های شعری، به ویژه جُنگ‌های ادبی مستطیل‌شکل با آرایه مخصوص، که برای پیر بوداق فراهم شده‌اند، جلوهای از سلیقه هنر ایرانی را بازتاب می‌دهند که کمتر سراغ داریم.

کارهای این حامی زمینه خوبی برای روشن‌تر شدن فرهنگ و هنر این دوران است.

حمایت‌ها و ذوق هنری پیر بوداق از خوشنویسی
بدون تردید حمایت‌ها و ذوق هنری پیر بوداق نقش مهمی در انتقال شیوه‌های هنر خوشنویسی و نقاشی به دربار ترکمانان آققویونلو، سلطان خلیل و یعقوب داشت و نیز میراث هنری قابل توجهی برای کتابخانه‌های صفویان و حکمرانان نواحی جنوب دریای خزر باقی گذاشت. لذا میتوان نقش پیربوداق را در دوره گذار هنر تصویر از شرق به غرب ایران اساسی دانست.

مجموعه ترجیعات
مجموعه ترجیعات ازجمله نمونه‌های ارزشمند و یادگاری از عصر قراقویونلوهاست که در دربار پیر بوداق ابن جهانشاه در شوشتر و بغداد تهیه و تدوین شده است. این کتاب از نظر وضع خوشنویسی، خوشنویسان شاهی و شاعرانی که اشعارشان آمده و نیز از نظر کتاب آرایی بسیار حائز اهمیت است.

دربار آق قوینلوها 
همزمان با خوشنویسان دربار سلطنتی تیموریان در خراسان، گروهی از کاتبان هم در دربار آق قوینلوها در شیراز و تبریز کتابت می‌کردند. 

یعقوب بیگ آق قوینلو و مهارت در خط تعلیق
یعقوب بیگ آق قوینلو و وزیرش، شیخ نجم الدین مسعود، هر دو در خط تعلیق مهارت داشتند و عبدالحی بن شیخ محمد بخاری از تعلیق نویسان وابسته به دربار ایشان بود.

سلطانعلی قائنی، که گویا فرزند همین خوشنویس بود، نخست در هرات نستعلیق نویس دربار سلطان حسین بایقرا بود؛ اما آن‌جا را به قصد پیوستن به پدر در دربار آق قوینلوها ترک کرد. 

زین العابدین بن محمد شیرازی
یکی از شیوه‌های رایج در مصحف نویسی این دوره استفاده از اقلام مختلف و گاه هر شش قلم با رنگ‌های مختلف در کتابت صفحه ای واحد بود. یکی از این مصحف‌ها (با تاریخ ۸۸۸) کار زین العابدین بن محمد شیرازی، کاتب دربار یعقوب بیگ است.

او در کتابت صفحه‌ای از این مصحف انواع خفی و جلی از هر شش قلم را به کار برده، به گونه ای که دو سطر خفی به قلم های نسخ و رقاع را در بین دو سطر به اقلام جلی محقق و ثلث آورده، سپس نام خود را با قلم ریحان خفی نوشته و در پایان صفحه به قلم توقیع جلی بر پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم درود فرستاده است. 

رواج خط نستعلیق در دستگاه آق قوینلوها
خط نستعلیق هم به واسطه حضور عبدالرحمان خوارزمی و دو فرزندش، عبدالرحیم خوارزمی مشهور به انیسی و عبدالکریم خوارزمی مشهور به پادشاه، در دستگاه آق قوینلوها رواج داشت.

خاندان خوارزمی علاوه بر نُسخ متعدد، بیش از یکصد قطعه خط در مرقعات آق قوینلوها از خود به یادگار گذاشتند. 

دو شیوه مختلف از خط نستعلیق
دو شیوه مختلف از خط نستعلیق شکل گرفت:
1) شیوه جعفر و اظهر تبریزی که در بین کاتبان خراسان رواج داشت و سلطانعلی مشهدی آن را به اوج رساند و به شیوه خراسانی یا شرقی معروف شد؛

2) شیوه عبدالرحمان خوارزمی، فرزندان و پیروانش که در دربار ترکمانان در غرب و جنوب ایران (تبریز و شیراز) رایج بود و آن را شیوه غربی می‌خواندند.

الف‌های کشیده و دوایر بزرگ و حروف تند و تیز از ویژگی های شیوه غربی است که در بین ایرانیان چندان دوامی نداشت و خوشنویسان هندی آن را بیش‌تر پسندیدند.

شیوه شرقی، که با اعتدال و تناسب بیشتری همراه بود، تا امروز در بین خوشنویسان تداوم یافته است. 

تفاوت این دو سبک در نستعلیق
تفاوت این دو سبک شاید به سبب طرز تراشیدن قلم بوده باشد؛ چرا که پیروان شیوه خراسانی قلم‌ها را محرف می‌تراشیدند، اما عبدالرحمان خوارزمی و پیروانش قَطِ قلم را جزم می‌زدند. 

براساس برخی اسناد، خوشنویسان در دوره تیموریان و ترکمانان سهمیه کتابت موظف روزانه داشتند و چنان‌که آمده است سلطانعلی مشهدی هر روز سی بیت برای امیر علی‌شیر و بیست بیت برای سلطان حسین می‌نوشت. 

کتابت پانصد بیت در روز
شیخ محمود، سرپرست کارگاه پیربوداق در شیراز، نیز از سختی کتابت روزانه هشتاد بیت مثنوی و پنجاه بیت غزل که او و شاگردانش عهده دار آن بودند، شکایت کرده است. 

همچنین گفته شده است که اسکندرسلطان، مولانا معروف بغدادی را به کتابت پانصد بیت در روز موظف کرده بود. 

خط غبار و قلم محقَّق جلی
در اواخر دوره تیمور، و همزمان با حکومت ترکمانان قرا قویونلو و آق قویونلو با تیموریان، خطاطی به نام عمراقطع، نخست مصحفی بسیار کوچک به خط غبار و سپس مصحفی عظیم که طول هر سطر آن یک ذرع بود به قلم محقَّق جلی به تیمور پیشکش کرد، با بررسی نوع خط و محاسبه ابعاد، احتمال داده است که این مصحف همان قرآن مشهور به بایسنغری باشد.

رواج تعلیق و نستعلیق بین کاتبان عثمانی
از اواخر سده نهم دو قلم ایرانی تعلیق و نستعلیق از طریق کاتبان دربار آق قوینلوها در غرب ایران به عثمانی راه یافت و در بین کاتبان عثمانی رایج شد. نستعلیق به شبه قاره هند هم راه یافت و در آن‌جا در کتابت زبان اردو به کار رفت.


🔸جهت مطالعه بیشتر این مبحث به پرتال فرهنگی راسخون مراجعه فرمایید...🔸