خوشنویسی در عصر صفویان


خوشنویسی در عصر صفویان
خوشنویسی در عصر صفویان


خوشنویسی در عصر صفویان
در آغاز فرمانروایی صفویان، با این‌که تبریز پایتخت حکومت و مرکز تجمع خوشنویسان وابسته به دربار بود، خوشنویسی در شیراز رونق بیشتری داشت؛ اما از آن‌جا که این شهر از حمایت های درباری بی نصیب بود، بسیاری از کاتبان در خانه یا در بنیادهای تجاریِ محلی فعالیت می‌کردند. 

خوشنویسی در خانه‌های شیراز
به گفته بوداق منشی قزوینی«منشی و دیوانیان دستگاه دولت صفوی» در اکثر خانه‌های شیراز نسخه پردازی در جریان بود، زن خانه کتابت می‌کرد و مرد نقاشی و دختر تذهیب و پسر صحافی و چنان بود که اگر کسی هزار نسخه مصور می‌خواست، شیرازیان یکساله آماده می‌کردند. منشی قمی ، مولانا شمس الدین محمد ظهیر، مولانا روزبهان، میرعبدالقادر حسینی، حافظ عبداللّه، و شماری دیگر را سرآمدان خوشنویسی شیراز شمرده است که کتیبه های بسیاری را در آن‌جا کتابت کرده‌اند و بیش‌تر خوشنویسان فارس، خراسان، کرمان و عراق پیرو ایشان بوده اند. 

سنّت به کارگیری شماری از اقلام ستّه در مصحفی واحد، همچنان در بین کاتبان شیراز تداوم داشت؛ در این مزارات علاوه بر مصاحف، آثار ادبی نظیر کلیات سعدی، دیوان امیرخسرو دهلوی، و خمسه نظامی هم به قلم نستعلیق کتابت می‌شد. تذهیب این نسخه‌ها را اغلب خود روزبهان و دستیارانش انجام می‌دادند. 

هرات مرکز دیگر نسخه نویسی این دوره بود و کاتبان این شهر غالبآ دست پروردگان و وارثان خوشنویسان عهد تیموری بودند.

با این حال، شیبانیان و صفویان بیش‌تر این هنرمندان را به پایتخت های خود، بخارا و تبریز، کوچاندند.

یکی از این کاتبان محمدحسین بن محیی هروی بود که پدرش محیی بن حسین هروی از کاتبان عهد تیموری به شمار می‌رفت؛ اما او در هرات و بخارا به خدمت امیران شیبانی درآمد و مصحف های متعددی برای ایشان کتابت کرد. 

قلم رایج شکسته تعلیق
قلم رایج در بین منشیان دربار صفویان شکسته تعلیق بود. این منشیان علاوه بر تسلط بر تعلیق نویسی، در نوشتن انواع مکاتبات و فرمانها و نامه های عزل و نصب به زبان دیوانی مهارت داشتند.

برخی از این منشیان، فرزند صاحب منصبان دربار بودند و گاه به مقام های بالا می‌رسیدند؛ چنانکه میرزا احمدبن عطاءاللّه از منصب دوات داری شاه طهماسب به مسئولیت کتابتنامه در دربار عثمانیان رسید و سپس به مقام وزارت ارتقا یافت. 

گذشته از دربارها، بقاع متبرکه هم دارالانشای اختصاصی داشتند که در آن‌ها اسناد وقف و اجازه نامه‌ها و سایر مکتوبات مربوطه را به قلم تعلیق می‌نوشتند. منشی قمی، ابراهیم استرآبادی و مولانا بهاءالدین حسین مشهدی را از منشیان تعلیق نویس آستانه حضرت رضا علیه‌السلام در مشهد دانسته است.

مهمترین قلم رایج صفوی
مهمترین قلم رایج در دوره صفویان نستعلیق بود. در این عهد نستعلیق خط اصلی کتابت آثار منظوم و کاربرد آن در قطعه نویسی هم افزونتر از پیش شد.

نستعلیق شرقی را که میراث سلطانعلی مشهدی بود، شاگردانش سلطانم حمد نور، سلطانم حمد خندان، و محمد ابریشمی تداوم دادند؛ اما سرآمد خوشنویسان این نسل میرعلی هروی است.

میرعلی سال‌ها در بخارا در دستگاه ازبکان به نسخه نویسی مشغول بود و در کتیبه نگاری هم دست داشت؛ اما بیشترین شهرتش به سبب قطعه نویسی به شیوه چلیپاست.

نستعلیق خفی و جلی
در کنار هم نشاندن نستعلیق خفی و جلی که در بین نستعلیق نویسان این نسل رواج داشت، در چلیپاهای میرعلی به اوج رسیده است.

با آن‌که میرعلی هیچگاه به دستگاه صفویان نپیوست، خط او در بین کاتبان دربار پیروان بسیاری داشت. یکی از شاگردان وی، سیداحمد مشهدی، مدتی در دیوان شاه طهماسب نامه نگاری می‌کرد. 

شاهزاده ابراهیم میرزا صفوی بسیاری از خطوط میرعلی هروی را گرد آورده بود و از روی آن‌ها مشق می‌کرد.

خط میرعلی در هند
خط میرعلی در هند نیز پیروان بسیاری یافت نستعلیق شرقی به میان کاتبان دربار صفوی در تبریز هم راه یافت. 

دوست محمد هروی ، علاوه بر خودش، مولانا رستمعلی، نظام الدین شیخ محمد، و نورالدین عبداللّه را کاتبان دربار شاه طهماسب معرفی کرده است؛ البته هم او و هم منشی قمی (ص ۸۷ ـ ۸۸)، شاه محمود نیشابوری را بهترین نستعلیق نویس این دوره خوانده اند.

کتابت مصحفی به خط نستعلیق
کار شگفت انگیز این خوشنویس کتابت مصحفی به خط نستعلیق است که به ندرت در مصحف نویسی به کار می‌رفت.

شاه محمود در فاصله سالهای ۹۴۶ تا ۹۴۹ نسخه معروف خمسه شاه طهماسبی را به قلم نستعلیق کتابت کرد. 

منشی قمی وی را بعد از سلطانعلی مشهدی و میرعلی هروی سومین خوشنویس بزرگ شمرده است.

آخرین خوشنویس بزرگ شاه طهماسب
آخرین خوشنویس بزرگ دوره شاه طهماسب مالک دیلمی بود که نخست در مشهد معلم خط شاهزاده ابراهیم میرزا و کاتب او بود.

مالک علاوه بر نستعلیق در قلم های ششگانه هم مهارت داشت و به همین سبب شاه طهماسب وی را برای کتابت کتیبه های پایتخت تازه اش، قزوین، برگزید.

این هنرمند در کتابت نسخه‌ای از هفت اورنگ جامی برای ابراهیم میرزا صفوی که در فاصله سال‌های ۹۶۳ تا ۹۷۲ در مشهد، قزوین، و هرات به قلم نستعلیق کتابت شد، با هنرمندانی چون شاه محمود نیشابوری، رستمعلی، محبعلی، و عیسی بن عشرتی همکاری می‌کرد. 

هنگامی که شاه طهماسب در اواخر حکومتش از حمایت هنرمندان روی گرداند، بیشتر ایشان در جستجوی حامی به دربار شاهزادگان صفوی در مشهد پناه بردند و مجاورت حرم امام رضا(علیه‌السلام) را برگزیدند. 

خوشنویسی دوره شاه عباس
در دوره شاه عباس اول دو تن از برجسته ‌ترین خطاطان ایران، علی رضا عباسی و میرعماد، به ظهور رسیدند.

علی رضا، که خوشنویس و کتابدار محبوب شاه عباس بود، در نوشتن اقلام ثلث و نسخ و رقاع و نستعلیق مهارتی چشمگیر داشت.

کتیبه سردر عالی قاپوی قزوین، کتیبه های سر در مسجد امام اصفهان، و سردر و زیر گنبد مسجد شیخ لطف اللّه اصفهان به قلم ثلث این خوشنویس است. 

با این حال، او در زمان خود بیش‌تر به نستعلیق نویسی شهرت داشت و قطعه های بسیار و چندین نسخه و حتی کتیبه‌هایی به این قلم نوشت که کتیبه ای با تاریخ ۱۰۱۱ـ۱۰۱۲ در حرم امام رضا علیه‌السلام در مشهد از آن جمله است. 

علی رضا عباسی و میرعماد
هماورد علیرضا در نستعلیق نویسی میرعماد بود. او زیبایی این قلم را به اوج رساند و از همه پیشینیان فراتر رفت.

وی ابتدا از پیوستن به دربار دوری می‌کرد، اما مدتی در اصفهان به خدمت شاه عباس درآمد و ظاهرا به سعایت حاسدان و اشاره شاه عباس در ۱۰۲۴ در همین شهر به قتل رسید.

گویا علی رضا عباسی هم در جریان قتل میرعماد نقش داشت.

میرعماد و سیاه مشق و چلیپا
توانایی اصلی میرعماد در چلیپانویسی به شیوه میرعلی هروی بود؛ با این حال در خط میرعماد ترکیب حروفْ بسیار استوارتر، گردش قلم بسیار جسورانه تر، جایگیری کشیده‌ها در ترکیب کلمات بسیار هوشمندانه تر، و تفاوت در به کارگیری پهنا یا نازکی قلم بسیار روشن‌تر است.

میرعماد در سیاه مشق هم مهارتی چشمگیر داشت.

درواقع تا پیش از آن، پر کردن صفحات با تکرار حروف و کلمات به عنوان مشق در بین خوشنویسان رایج بود؛ اما میرعماد پایه این کار را بدانجا رسانید که از آن پس سیاه مشق نویسی در بین خوشنویسان بسیار رایج شد و علاقه مندان بسیاری نیز یافت که سیاه مشق های او و پیروانش را در مرقعات گرد می‌آوردند.

گاه نیز خود خوشنویسان این سیاه مشق‌ها را به فروش می‌رساندند، چرا که به سبب ناپایداری حمایت های درباری، برای کسب درآمد نیازمند راه‌هایی دیگر بودند.

سیاه مشق نویسی و عثمانی‌ها
با این‌ که سیاه مشق نویسی به میان خوشنویسان عثمانی هم راه یافت، خوشنویسان ایران همواره در این زمینه پیشتاز بودند. در این دوره قلم نستعلیق در مکاتبات برون مرزی هم کاربرد داشت و نامه ای از شاه عباس به چارلز اول، پادشاه انگلستان، به این قلم در دست است.

خوشنویسی اواخر عهد صفویان
از رویدادهای مهم خطاطی در اواخر عهد صفویان، احیای سنّت قرآن نویسی با حمایت شاه سلیمان و شاه سلطان حسین بود.

در این زمان کاتبان شیوه ای از نسخ ایرانی را در کتابت قرآن و سایر کتب دینی به کار گرفتند که به مراتب واضحتر و خواناتر از نسخ پیشینیان بود.

مرکّب سرخرنگ به خط نستعلیق
همچنین در لابه لای سطور نَسخ، ترجمه فارسی آیات را با مرکّب سرخرنگ به خط نستعلیق می‌نوشتند. چندین خوشنویس در این شیوه جدید هنرنمایی کردند که شاخصترین آنان احمد نیریزی، کاتب دربار شاه سلطانحسین صفوی بود.

این خوشنویس(احمد بن شمس‌الدین محمد نی ریزی یا میرزا احمد نی ریزی)، نسخ ایرانی را منقح و پاکیزه کرد.

از ویژگیهای نسخ احمد بن شمس‌الدین محمد نی ریزی اندازه نسبتآ بزرگ حروف، گشادگی فاصله بین سطرها، و جای گیری دقیق و فواصل مناسب حرکت‌ها پیرامون حروف است.

نسخ نویسی احمد نیریزی بعدها، به خصوص در دوره قاجار ( ۱۲۱۰ـ۱۳۴۴)، پیروان بسیاری یافت. 

پیدایش خط شکسته نستعلیق
آخرین تحول خوشنویسی در دوره صفوی، پیدایش خط شکسته نستعلیق در اواخر سده یازدهم و اوایل سده دوازدهم بود.

بنابه گفته ها، این قلم براثر تندنویسی نستعلیق پدید آمد که طی آن بسیاری از حروفِ ناپیوسته و گاه حتی چند کلمه پیاپی به صورت پیوسته و بدون برداشتن قلم از روی کاغذ نوشته می‌شد و همین امر خواندن آن را دشوار می‌کرد؛ اما چندی بعد خوشنویسان آن را به عنوان قلمی مستقل به کار بردند.

مرتضی قلیخان شاملو و شفیعای هروی از پیشگامان شکسته نویسی بودند، اما درویش عبدالمجید طالقانی در اصفهانِ نیمه دوم سده دوازدهم آن را به اوج رساند و اغلب شکسته نویسان نسلهای بعد از او پیروی کردند. درویش عبدالمجید قطعات مختلفی می‌نوشت که از غزل های حافظ تا نامه‌ها و درخواستها را دربرمی گرفت. 

نوشتن رسالات آموزشی و دیباچه بر مرقعات در دوره صفویان بسیار رایج بود.


🔸جهت مطالعه بیشتر این مبحث به پرتال فرهنگی راسخون مراجعه فرمایید...🔸