طُغرا نویسـی سبکی در خوشنویسـی

طُغرا نویسـی سبکی در خوشنویسـی
طُغرا نویسـی سبکی در خوشنویسـی


طُغرا نویسـی سبکی در خوشنویسـی
طُغرا یا طُغری یا طُغراء(ترکی عثمانی: طغرا، ترکی استانبولی: tuğra) تک‌نگار، یا امضای سلاطین ترک به گونهٔ خوشنویسی است که در طول تاریخ بر کلیهٔ اسناد و مکاتبات رسمی الصاق می‌شده است. طغرا همچنین با الهام از سنت تمغا، بر مهر سلطنتی و بر روی سکه‌های ضرب شده در زمان سلطنت سلاطین حک می‌شده است.


طغراها در آغاز سلطنت سلطان طراحی و توسط خطاط دربار(نشانچی یا طغرانویس) بر روی اسناد مکتوب حک می‌شدند. اولین نمونه‌های طغرا در قرن چهاردهم میلادی دیده شده‌اند. طغراها هدفی شبیه به کارتوش در مصر باستان یا سایفر سلطنتی پادشاهان بریتانیایی داشتند. هر سلطان عثمانی طغرای مخصوص به خود را داشته است.

طغرا، نشان و علامت فرمانروایان، شامل نام و القاب پادشاه است که برنوشته‌های سلطانی ودیوانی به منظور تأیید و تأکید مطالب با خطوط منحنی و پیچیده بر بالای نامه‌ها و فرمان‌ها نوشته می‌شده است.

که بعدها پادشاهان سلجوقى و سپس سلاطین و فرمانروایان عثمانى آن را به عنوان یک نشان فرمانروایی به کار برده‌اند. این واژه به صورت هاى طغراق، طغرى، تغراغ، تورقا، طورغی و طورغای نوشته شده است و مانند توقیع در موارد مختلف در حکم دست‌خط، امضا و فرمان بوده، ولی معمولاً به علامت و نشان مخصوص پادشاهان، درجایگاه مُهرملک، توقیع و منشور آنان به کار رفته است. این اصطلاح ظاهراً از عصر استیلای ترکمانان سلجوقی رایج شده و طغرا درآن ایام خطی بوده است که برصدر فرمان‌ها بالای (بسم الله) می‌نوشته‌اند و به شکل قوسی شامل نام و القاب سلطان وقت و آن در حقیقت، حکم امضا و سحّه پادشاه داشته و تا فرمانی به طغرا نمی‌رسیده، صاحب اعتبار نمی‌شده است(اقبال آشتیانی، 1352 ، 533).

ازنقش طغراى غزها و سلاجقه اطلاعى به دست نیامده است، امّا تعبیر (قوس الطغرا ) از عماد اصفهانی، قوسی بودن آن را مشخّص می‌کند و ازکسانى که در عهد سلجوقیان، متصدی (طغرا کشیدن) بوده‌اند، عنوان طغرایى برجاى مانده است (انوری، 161،1373 وحقی اوزون چارشیلی، 79،1381 ).


در افسانه‌های قدیم، طغرا را شبیه پرنده‌ای افسانه‌ای به نام (عنقا) که فرمانروایان (اوغوز) آن را مقدس و مبارک می‌پنداش و کاتبان در آن زمان طغرا را به معنی سایه بال آن پرنده درنامه‌ها و فرمانها رسم میکرده اند (فضائلی، 645،1371). برطبق تحقیقات انجام شده چگونگی شکل‌گیری طغرا در دوره سلجوقیان از چتری است مخصوص و بزرگ، مزین به علامت تیر و کمان که در هنگام جنگ در بالای سر سلطان قرار می‌گرفته و نشانه‌ای از سلطنت، خلافت و قدرت پادشاهان و نمادی از شکوه و اقتدار او بوده است.

برهمین اساس طغراها در اسناد شکل گرفته است که بعدها سلاطین و فرمانروایان عثمانی به عنوان نشان شاهی آن را مورد استفاده قرارداده اند.

این شیوه ترسیم، در دوره سلاطین عثمانی شکل خود را حفظ کرده است، اما در ایران به دلیل اعتقادات دینی و مذهبی سلاطین، شکل نمادین طغرا تغییر کرد و با مفاهیمی دیگر در دوره‌های بعد ترسیم شد(سمسار، 145،1346 ). برخلاف آنچه که فرهنگ‌نویسان درباره شکل کمانی طغرا نوشته اند، طغراهای ایران در اوایل حکومت اسلامی به صورتی بسیار ساده و با الف‌های بلند نگاشته شده است.


از زمان پادشاهان قراقویونلوها رفته‌رفته تغییراتی پدید آمده که نخستین آن در طغرای حسن علی قراقویونلو دیده می‌شود که تا زمان شاه سلیمان صفوی ( 1077 – 1105 هـ ق) در طغراها حفظ شده است و آن کلمه‌ای ترکی (سیوزومز) است که تحریف شده‌ا‌ی واژه مغولی سوزومز می‌باشد. پس از آن در دوره آق‌قوینلوها، شکل طغرا با نام الله به همراه لفظ سوزومز به شیوه‌ای خاص به طغرای شاهان اضافه شد.

در دوره صفوی طغراها به چهار خانه دوازده قسمتی به غیر از نام خدا برای اسامی ائمه اطهار ترسیم گردید. رسم طغرای دوازده خانه به این صورت است که چهار خط  افقی مخصوص کلماتی ثابت و معین می‌باشد و نام شاه در پنج خط عمودی این دوازده خانه قرار می‌گیرد.

به غیر از طغرای دوازده خانه، تحولی دیگر در شکل طغرا ها به وجود آمد که به جای نام و القاب پادشاهان طغراهایی با مضمون (حکم جهان‌مطاع) و (فرمان همایون شه) و فرمان (همایون شرف نفاذ یافت) برای اسناد مختلف استفاده شده و پس ازآن در دوره پادشاهان افشار و زندیه دوباره رسم طغراکشی به صورت پیچیده و با خطوط منحنی بار دیگر مورد استفاد قرار گرفته اما بدون نام شاه و با واژگانی مثل الملک الله تعالی ترسیم شده است.

به طورکلی رسم طغرا نویسی از سال ( 1324 هـ ق) به بعد منسوخ شد و در زمان ناصرالدین شاه و احمد شاه، گاهی از طغرای چاپی استفاده شده است.


محل قرارگیری طغرا بیشتر بر روی فرمان‌ها و نامه‌های حکومتی در بالای اسناد بوده است. مأمور مخصوص، طغراها را بر ورقه‌اى از کاغذى مستطیل شکل تهیه می‌کرد و کاتبان آن را در قسمتى که در طرف راست و بالاى منشورها سفید می‌گذاشتند، درج می‌کردند(مقریزی، 368،1418 ). نوع خط طغرا در دوره‌های مختلف تاریخی یکسان نبوده و از تمامی خطوط از قبیل ثلث، نسخ، توقیع، نستعلیق، شکسته نستعلیق در ساختن طغرا استفاده می‌شده است؛ اما از زمان پادشاهان افشار، طغراها را بیشتر با خط شکسته نستعلیق می‌نگاشتند که این رسم تا زمان پادشاهان قاجار ادامه یافته است.

همچنین چگونگی رنگ‌بندی در طغراها بر اساس زنجیره ای ازکلمات جدید شکل می‌گرفته است. بیشتر طغراها در دوره‌های مختلف برای فرامینی که نام خدا در آن ذکر شده به همراه نام سلطان با رنگ طلایی و در دوران پادشاهان صفوی برای نام پیامبر و ائمه اطهار از رنگ‌های لاجوردی یا قرمز استفاده می‌شده است.

محل قرارگیری رنگ قرمز و لاجوردی درطغراها ثابت نبوده و به طور کلی ترکیب ‌این رنگ‌ها نشانی از خلافت و حاکمیت پادشاهان اسلامی با حمایت دوازده امام(ع) بیان شده است (رضایی، 1389،70). برای طغراهای (حکم جهان‌مطاع شد) و (حکم والا) با مرکب سیاه،طغرای (فرمان همایون شد) را با رنگ قرمز و طغرای (فرمان همایون‌شرف نفاذ یافت) را آب زر و گاهی به رنگ قرمز می‌نگاشتند.

طغرای سلاطین عثمانی هم درابتدا به صورت ساده نگاشته شده‌اند، اما به تدریج این خط تکامل پیدا کرد و استفاده رسمی آن با برکناری آخرین سلطان عثمانی از بین رفت. در طغراهای عثمانی معمولاً سه حرف از حروف کلمات به صورتی عمودی کشیده با سه حرف دیگر به صورتی منحنی بلند و افقی قطع می‌شود که به صورتی زیبا درهم پیچیده می‌شوند. و به وسیله اشکال گیاهی تزیین و درقالب شکل هندسی مثلث ترسیم شده و به بخش‌های مختلف تقسیم می‌شوند:
1) پایه اصلی
2) بیضی بزرگ و کوچک
3) طوق یا زلفه
4) خنجر
5) دربرخی طغراها نام مستعارسلطان درناحیه فوقانی سمت
راست ذکرشده است

تکرارخطوط طوق و کرسی زیر آن نمادی از قدرت، تاج و تخت و اشاره است به آسمان، خدا، حکومت و نمادی از پرچم فرمانده پیروز که با اضافه کردن کلمه دائما در داخل بیضی آن را تاکید می نماید. همچنین وجود خنجر که اشاره به شمشیر دارد نمادی از عدالت پادشاهان عثمانی است.

(پولات کایا) در باب نماد شناسی طغرا بیان میدارد که: طغرای عثمانی به سبک خاصی و در شکل سر انسان طراحی شده و نمادی از خالق آسمان و زمین به (سر سرخ) یا (سر طلایی) بوده است.

برای سلاطین عثمانی طغرا نشانی از قدرت و عظمت شاهی و دارای اهمیت زیادی بوده، به همین دلیل طراحی آن، با دقت زیادی انجام می‌شده است. آنها طغرا را در اندازه‌ای بزرگ درقسمت بالا ودر مرکز اسناد، به طوری که فضای بیشتر سند را طغرا با نقوش تزئینی آن تشکیل دهد.

علاوه برفرم ظاهری و محل قرارگیری طغراها، نقوش تزئینی که شامل اسلیمی و ختایی‌ها بوده، با ظرافت خاصی در اطراف طغرا نقش بسته‌اند. شیوه آرایش این نقوش به طوری است که در قالب شکل هندسی مثلث و در قسمت بالای طغرا قرار می‌گیرند. این شکل هندسی شباهت زیادی به چتری دارد که شاهان بر بالای سر خود می‌افراشتند.

مُهر و اعتبار
مُهرها نیزسبب اعتبار بخشی اسناد در دوره‌های مختلف تاریخی در ایران بوده است که با توجه به این که بیشتر با تزئین و تذهیب همراه هستند، به عنوان یکی از مهمترین عناصر تزئینی اسناد به شمار می‌روند. مُهر، واژه‌ای فارسی است که درنوشته‌های دیرینه این زبان به صورت عمومی به دو معنی اصلی به کار رفته است.

الف) ابزار مُهر نهادن که در زبان عربی خاتم نام دارد.

ب)عمل مُهر کردن و نقشی که از این وسیله برجای می‌ماند که در زبان عربی (ختم)، (تختیم) و (ختام) نام‌گذاری شده است (صفری آق قلع ه، 1388 ، 4) مفهومی که از چندین سده پیش حدوداً پس ازهجوم مغولان از واژه مُهر بیان شده عبارت است از نوشته‌ها یا نشانه‌هایی که برروی تکه‌ای فلز یا سنگ نقر شده و پس ازآغشتن فلز یا سنگ به ماده‌ای رنگین، آن را بر روی کاغذ می‌نهادند تا اثر آن نوشته‌ها و نشانه‌ها روی کاغذ برجا بماند که در زبان مغولی به آن (تمغا) می‌گفتند(جوادی، 67،1384 ) و از طریق مغول ها در ایران و سایر ممالک اسلامی رواج پیدا کرده است و بر حسب رنگ مرکب دارای انواع و اقسام مختلفی بوده است که بیشترین استفاده به مُهرهایی تعلق داشته که با مرکب طلایی، قرمز و سیاه نگاشته می‌شده که به ترتیب به اسامی (آلتون‌تمغا، آل‌تمغا و قره‌تمغا) شناخته شده‌اند.

در اوایل سجع مُهرها به خط چینی و به شکل مربع بوده است که پس از گرویدن خان مغول به دین اسلام، سجع مُهرها به مضامین اسلامی و با خط کوفی بنایی و شعاعر مذهبی تغییریافته است.

در دوره تیموریان، قراقوینولوها تغییر شکل بیرونی مُهرها و ورود خطوط نسخ، ثلث به جای کوفی مورد استفاده قرار گرفت و در دوره صفوی با استفاده از اسامی ائمه به همراه شعر و تزئیناتی که با تداخل خطوط متن، بافت خاصی درمُهرها ایجاد کرد. زیرا پادشاهان صفوی درصدد بودند هویت شیعی و مذهبی خود را با حک اسامی ائمه با عناوینی چون بنده، کلب، غلام شاه ولایت و امام علی هویتش یعی خود به نمایش بگذارند و در همین دوران است که نقوش تزئینی در اطراف مُهرها نقش بسته است.

محل نقش مُهرها در دوره‌های مختلف ایران درقسمت بالا و در کنار طغرا و حدوداً در کنار و ابتدای سطر نخست قرار داشت. مگر در موارد خاص که سلطان یا حاکم در حاشیه سند مطلبی می‌افزود و یا آن را تائید می‌کرده است که در این صورت مُهر او در کنار دست نوشته‌اش مشاهده می‌شد. دراسناد عادی، جای مُهر در انتهای نوشته‌ها یعنی در قسمت پائین سند است.

نوع خط مورد استفاده درمُهرها، نسخ، ثلث و نستعلیق وگاهی ترکیب ثلث و نستعلیق می‌باشد. در دوره‌های مختلف شکل مُهرها بسیار متنوع و قابل توجه است. فرمان‌ها و برخی از اسناد در دوره ایلخانان دارای مُهرهای مربع(خشتی) و یا چند ضلعی نسبتاً ساده هستند که در زمان پادشاهان قراقوینلوها و به خصوص صفوی، شکل‌های دایره‌ای، بیضی، هشت ضلعی، مربع‌هایی با پیشانی هلالی یا ساده و نوع شکل قطرهای یا گلابی مورد توجه قرار گرفت، بعدها شکل مُهرها تنوع بیشتری می‌یابد و نقش‌ها و عناصر تزئینی دیگری در حاشیه آنها افزوده می‌شود.

در اندازه‌های کوچک و بزرگ و با نام‌هایی چون مُهر مسوده، مُهر همایون و با آداب خاصی استفاده شده است (سمسار، 63،1347 ). پس از آن در دوره افشار مُهرهایی با اشکال طبیعی و حیوانی مورد استفاده قرار گرفته که تا اوخر دوره قاجار نیز مورد توجه بوده است.

از ویژگی‌های خاص مُهرها می‌توان به مُهرهایی که بیانگر نام شاه و دلبستگی مذهبی مالک از طریق کلمه عبده، مُهرهایی که نوعی احترام به شخصیت‌های دینی و بدون نام مالک، مُهرهای که آراسته به مضامین موزون و مسجع است و شامل اشعار و عبارات کوتاه اشاره کرد (آتابای، 1358 ، 45 – 46).

ارتباط مُهر و طغرا
پادشاهان ایران معمولاً از مُهر و طغرا در کنار هم استفاده می‌کردند. در دوره قاجار ارتباط مُهر و طغرا بیشتر از دوره‌های گذشته بوده به طوری که در بعضی از مُهرهای شاهان، طغرای شاه بر روی آن حک می‌شده است. در واقع این دو نشان تاریخی درکنار هم استفاده شده‌اند، از نمونه‌های منحصر به فرد ارتباط مُهر و طغرا در دوره قاجار می‌توان در طغرای فتحعلی‌شاه مشاهده کرد که با یازده مُهر گلابی شکل و محرابی و یا گوشوار‌ه‌ای و با سجع مزین به نام ائمه اطهار (ع) درقسمت بالای فرمان، به طرز زیبایی منقوش شده است(روستایی، 1383 ، 16 – 26 )

از عوامل مهم بصری که در تمام دوره‌ها مطرح بوده و بیشتر طرح‌ها از این ویژگی خاص برخور دارند، ساختار کلی اثر است که عموماً نظم و ارتباط بین فرم‌ها را در طرح ایجاد می‌کند.

خصوصیات ویژه طغرا
ازخصوصیات ویژه طغرا آن است که کسی نتواند از آن تقلید کند. در طغرا واژه‌ها درشت و درهم پیچیده و تو در تو نوشته می‌شود و انتهای برخی ازحروف با قوس و انحنایی ویژه به صورت هماهنگ و منظم در یک یا چند جهت کشیده می‌شود. و یا حروف او ل به صورتی برجسته و مشخص نوشته می‌شود و پایه‌ای برای درج حروف بعدی که با قدرت در امتداد عمودی هستند قرار می‌گیرند. هرچه امتداد عمودی‌ها بلندتر باشد، خواندن آن سخت‌تر است.

خوشنویسان از این خط برای معرفی کامل نام و القاب پادشاهان بهره گرفته‌اند و در بسیاری ازموارد، نه تنها برای انتقال مفهوم یک کلمه، بلکه به عنوان یک فرم برای انتقال یک مفهوم بصری استفاده شده است

در اصل ارزش تزئینی خطوط و به ویژه حضور آنها به عنوان عنصری مقدس مطرح بوده‌‍‌‌ است. خطوط در بسیاری از موارد مانند بافت برای پر کردن سطوح به کار رفته است و برحسب نیاز طرح، فضای موجود دچار تغییر شکل ظاهری شده است و گاهی کلمات برای رعایت ریتم و فضای مثبت و منفی در جای دیگر قرار می‌گیرند.

رابطه هماهنگ میان سه حرکت تکامل یافته عمودی، افقی و دورانی، موجب گردش چشم بین دو حرکت افقی و عمودی می‌شود. همچنین میزان کشیدگی (الف) و حروف دیگر در قسمت‌های عمودی و افقی را طرح مشخص می‌کند نه قانون خوشنویسی.

این زیر ساخت باعث تنوع در شکل حروف می‌شود که بر اساس آن و با توجه به طرح و رعایت فضای مثبت و منفی می‌توان حروف را به صورت متنوع نوشت. همچنین قرار گیری در محدوه هندسی مستطیل افقی و مثلث، ایجاد وحدت بین کل طغرا، ریتم نامنظم خطوط و یکنواخت در برخی اجزاء، عدم تقارن، ایجاد تناسبی پویا و حرکت هدایتگر از دیگر ویژگی‌های طغرا می‌باشد.

این خط با فرم خاصی که از تکرار یک حرف یا موتیف مشترک شکل می‌گیرد را می‌توان، انتزاعی‌ترین نوع حروف فارسی نامید که زوایا و شکل هندسی مشخصی را درنقاط مثبت و منفی حروف تشکیل می‌دهد و جلوه بصری این نوع طراحی از طریق تغییرات متقابل اصول تکرار و فضای مثبت و منفی خطوط به وجود آمده است.

در بسیاری از طغراها، فرم تزئینی نوشتار بر خوانایی ارجحیت داشته است .گاهی فرم‌ها کنار هم قرار می‌گیرند و تکرار می‌شوند که هدف آن ایجاد بافتی است که از تکرار حروف به وجود آمده و حروف شخصیت فردی خود را از دست می‌دهند و تبدیل به بافت می‌شوند و به کلیت طرح می‌پیوندند.

به طور کلی زیبایی آن در رابطه‌ای هماهنگ میان سه حرکت تکامل یافته عمودی، افقی و دورانی است. حرکت عمودی،که به حروف وقار و صلابت خاصی می بخشد؛ حرکت افقی(سطح)، که حروف را به یکدیگر در روندی مستمر پیوند می‌دهد و حرکت دورانی (دور)، که زیبایی آن را دو چندان نموده و موجب گردش چشم بین دو حرکت افقی و عمودی می‌شود و در عین حال، نمودی از ارتباط تنگاتنگ خوشنویسی با نقوش اسلیمی می‌باشد. بنابراین، شکل طغرا در هنر خوشنویسی هر منطقه، منشعب از عناصر تصویری خاص آن است که به صورتی انتزاعی و بسیار خلاصه شده ظهور پیدا کرده و تاثیرات بصری خاصی بر ذهن و چشم بیننده می‌گذارد.

این تاثیر پذیری به درک بهتر مطلب می‌انجامد و اوج هنر طغرانویسی نیز در همین جا است، هنرمند خوشنویس که درطول زمانی طولانی به شکل دادن حروف می‌پردازد، شیفته‌ای همین خصوصیت ناب و انتزاعی شده و آن چنان در این جریان غوطه‌ور می‌شود که دیگر به مفهوم و معنا کمتر توجه می‌شود ولی شکل تجریدی حروف را تکامل می‌بخشد.

هنرمند خوشنویس نوعی حس و حال را در تک‌تک حروف به جا می‌گذارد که با ترکیب بندی‌های مختلف در کنار یکدیگر، می‌تواند بیان احساسات مختلفی را بنماید. همین خصوصیت خط طغرا موجب می‌گردد که حتی بینندگانی نیز که قادر به خواندن مطلب نیستند از لحاظ بصری، جذب اثر شده و آن را به عنوان یک بیان تجریدی که حاوی مفاهیم تاثیرگذار است، بپذیرند.

خصوصیات ویژه مُهر
حکاکان در انتخاب مکان حروف بر سطح مُهر اولویت‌هایی را در نظر می‌گرفتند که از جنبه‌های مختلف شایان بررسی و توجه است.در مُهرها،استقرار مستقیم خطوط برمبنای شکل مُهر و گاهی دایره‌ای بوده است، عدم تقارن، ایجاد تناسبی ایستا و حرکت هدایتگر، چینش منظم دوایرحروف درکنار هم و ایجاد ریتم نامنظم خطوط و انتخاب حروف کشیده در قسمت میانی مُهر، سبب توازنی خیال‌انگیز شده است و گاهی ادغام دوایر راست به چپ مانند (ن) و (ل) با دوایر چپ به راست مانند (ع) و (ح) در عباراتی نظیر (عز من قنع ذل من طمع) یا (ارفع من کل رفیع) و گاه ادغام کشیده‌هایی چون (ب) و (ت) با (ی) معکوس در عباراتی نظیر (توکلت علی الله) ضمن صرفه جویی در مکان، ترکیبی رازگونه آفریده است. جالب آن‌که تقریبا تمام مُهرهایی که سجع یا نامی با پسوند (الله) دارند به احترام، آن را در قسمت فوقانی در بالای مُهر نقش می‌کردند که این شیوه همواره از سوی سلاطین اسلامی ایران و حکاکان با تجربه رعایت می‌شده است(جدی، 1387 ، 152).

بر روی بیشتر مُهرها، خط نستعلیق باکرسی‌بندی عالی حک شده است و در بسیاری از موارد خوشنویس حروفی که شکل مدوری را مانند (ج، س، ص، ع، ن) که نسبت به یکدیگر ریتم هماهنگی دارند را در بخش پایین مُهر ایجاد کرده است،در حالی که حرکات عمودی حروفی چون (ا، ط) و شکل‌های کوتاهی مانند (ک) و (ل) در بخش بالایی قرار گرفته‌اند شکل‌های بلندی چون (ب) و (ک) با حرکت کشیده‌ی افقی، معمولا در وسط مُهر دیده می‌شوند. اگر چه تمامی مُهرها از ارزش هنری برخوردارند، اما متاسفانه نقوش همیشه واضح نیستند.

نتیجه مهر و طغرا نویسی:
فرهنگ‌ها درباره کلمه طغرا چنین نوشته‌اند: طغرا به ضم اول بر وزن بُغرا، القابی باشد که برسر فرمان پادشاهان می‌نویسند. و در قدیم خطّی بوده است منحنی که بر سراحکام ملوک می‌کشیده‌اند.« برهان قاطع » طغرا، امضاء و رقم پادشاهی و صحّه پادشاهی که برسر فرامین می‌نویسند و چرغان نیز می‌گویند، و خطی منحنی که بر سر فرامین کشند. ‌

و نیز خطی پیچیده که حروف آن درهم بوده ولقب و اسم پادشاه را به آن نویسند. « فرهنگ نفیسی» الّطغراء والّطُغری علامه ترسم علی المناشیر والمسکوکات السلطانیّة. جمع طغراءات وطغریات، والغرائی صانعُها، والکلمه من الدّخیل والعامه تسمیّها الطّرّة« المنجد »

والّطُغری علامة التّی تکتب بالقلم الغیظ فی طرّة الا و امرالسطانیة تقوم مقام السُّلطان کلمه تتریّة استعملها الروم والفرس ج طغریات، الطّغرائی صانعُها، وزیر مشهور. « اقرب المورد»
درباره زمان پیدایش و واضع آن، نقل گوناگون نویسندگان و محققان را بشنوید:
ابن‌خلّکان(۵۹۰_ ۶۴۰) در ترجمه حال حسین بن علی معروف به طغرائی صاحب قصیده مشهور به لامّیه المعجم گوید که: ابوالبرکات بن مستوفی در تاریخ اِربل(شهری است در کردستان و فعلا تابع حکومت عراق می‌باشد) ذکر کرده که او(طغرائی) در شهر اِربل وزیر بود قبل از سال(۵۱۰).

و طغرائی منسوب به کسی است که طغرا می‌نویسد و آن طُرّه است که بالای نامه‌ها به قلم درشت نعت و صفت پادشاهی را که آن نامه و فرمان از او صادر شده بنویسند و آن لفظ غیرعربی و عجمی است. «منقول از تاریخ الخط آدابه»

در الوسیط آمده است:
مویدّ الدّین ابواسماعیل حسین بن محمد طغرائی صاحب لامیة العجم اصفهانی الاصل در کتابت و شعر یگانه عصر، دو وزیر سلطان مسعود بن محمود سلجوقی صاحب موصل بوده است که در سال ۵۱۳ به ظلم کشته شد و او مدح و القاب پادشاهان سلجوقی را به صورت طُرّه به خط مُعلّق می‌نوشته است. «صفحه ۳۸۲ الوسیط» در اعلام المنجد چنین است: الطغرائی مویّد الدّین الاصفهانی(۱۰۶۱ _ ۱۱۲۱میلادی)

شاعر دخل بلاط السّلاجقه کان حَسَنَ الخط اشتهر بدیوانه و فیه لامیه العجم و مطلعها:
اصاله الرّای صانتنی عن الخطل
و حلیه الفضل زانتنی لدی العطل

مولّف مصورّ الخط العربی آورده است که: صاحب کتاب « تور کلرده دینی رسملر» قصه‌ای در رسوم و روش طغراآت بیان کرده که مفادش این است: رسم طُغرا از شعارهای قدیم و تفاُّل به پرنده‌ای افسانه‌ای شبیه عنقا است که فرمانروایان « اوغوز » آن را مقدس و مبارک و همایون می‌پنداشته‌اند، و کاتبان « طغرل » طغراها را به معنی سایه بال آن پرنده در نامه‌ها و فرمان‌ها آورده و رسم کرده‌اند.(صفحه۳۸۲ مصورالخط العربی).

دائرة المعارف بستانی در بابی عنوان طالع تصریح می‌کند:
پادشاهان و والیان از ترک و عجم و تاتار نگهبانانی برای مُهرهای خود تعیین می‌کرده و آنان را مُهرداریه می‌گفتند تا اینکه سلاطین رسم طغرای سلطانی را به جای مُهر متداول ساختند و آن را بالای نامه‌ها و فرمان‌های خود نگاشتند و رسم طغرا بر هیئت کنونی در دولت عثمانی زمان سلطان مراد اوّل(۷۶۱ _ ۷۹۲ قمری) بوده است. «تاریخ الخط العربی و آدابه»

نظامی گنجوی شاعر عظیم القدر سده ششم هجری(عهد سلجوقیان)، در مخزن الاسرار کلمه طغرا را در شعر خود آورده است آن‌جا که می‌گوید:
باز شده گوی گریبان حور
خطّ سحر یافته طغرای نور

در دیوان حافظ متوفای(۷۹۲هجری) کلمه طغرا استعمال شده است:
امید هست که منشور عشقبازی من
از آن کمانچه ابرو رسد بطغرائی

منشور به معنی فرمان پادشاهی مهرناکرده «منتهی الارب» و طغرا عبارت بوده  از چند خط قوسی تو در تو متوازی شامل نام و القاب سطان وقت که در بالای فرمان به طرز مخصوصی رسم می‌‌کرده‌اند و امضای فرمان بوده است.

و چون طغرا، به شکل کمان بوده لهذا غالبا ابرو و کمان و هلال را بدان تشبیه کرده‌اند. خواجه در غزل دیگر می‌گوید:
مطبوع‌تر ز نقش تو صورت نسبت باز
طغرانویس ابروی مشکین مثال تو

مثال نیز به معنی فرمان پادشاهی است. و نیز می‌گوید:
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش
که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
«دیوان حافظ دکتر قاسم غنی»

مولّف مصوّرالخط داستانی برای رسم طغرا در دولت عثمانی آورده است که چنین خلاصه می‌شود:
تیمورلنگ کف دست را آلوده به خون کرد و بر ورق نامه‌ای زده جهت تهدید سلطان بایزید بن سلطان مراد(۷۹۲ _ ۸۰۵) فرستاد و آخرالامر منتهی به جنگ آن قره و شکست و اسیر سلطان بایزید گردید و آن زدن کف خون آلود بالای نامه، سبب شد که نوشتن طغراها به شکل ابتدائی خود بین عثمانیان بروز و ظهور یابد.

از کتاب بررسی‌های تاریخی که نمونه‌هائی به دست داده نیز دانسته می‌شود که در ایران پیش از تیمور گورکانی رسم طغرا به نام آل تمغا(یا آل طمغا)، در دوران چنگیزیان و امرای معاصر آنان معمول بوده، و این مطلب از نمونه آل تمغای غازان خان مغول(۶۹۴ _ ۷۰۳) و آل تمغای سلطان احمدجلایر( ۷۸۴ _ ۸۱۴) به خوبی مشهود است که مُهر خود را با رنگ سُرخ بر بالای فرمان می‌زده‌اند. (آل به معنی سرخ و تمغا«طمغا» به معنی مهر در زبان مغولی آمده است) ولی سابقه و پیشینه رسم طغرا به استناد و مطالب پیش گفته، تا به زمان سلجوقیان می‌رسد.

تاریخ الخط العربی در این‌باره گوید:
در زمان قدیم بین طغرا و طُرّه فرق می‌گذاشته‌اند، چنانکه در صبح الاعشی آمده است: طغری نوشتن به شکل مخصوص است که نام پادشاه و نام پدر و القاب او را می‌نویسند.

در دیوان سلطانی یک نفر مخصوص این ‌کار بوده، زمانی ‌که کاتب فرمان را می‌نوشت یکی از آن طغراها را از طغرانویس می‌گرفت و به  فرمان می‌چسبانید و در زیر آن جمله خلدالله سلطانه را اضافه می‌کرد و طغرا را مابین طُرّه در سابق چنان بوده که در پیشانی خطابات و فرمان‌های سلطان و مرسومات شاهانه از پیمان و حکم مناصب و نام پادشاه و لقب و اسم طرف خطاب و اندکی از مضمون فرمان را در بالای نامه به قلمی باریکتر از قلم فرمان در سطرهائی نزدیک به هم می‌نوشتند و بعد از آن طغرا و بعد از آن بسمله نوشته می‌شد و آنگاه شروع به خطبه و مقصود می‌کرده‌اند و طبعاً قدری از کاغذ بین طرّه و طغرا و بین طغرا و متن سفید باقی می‌ماند.

این رسم تا آخر دولت اشرفیّه یعنی زمان آخرین فرد این سلسله سلطان شعبان‌بن حسین متوفّای 873(در مصر) معمول و متداول بوده و پس از آن متروک شد و برای مدّتی از استعمال افتاد، تا اینکه دولت عثمانی آغاز گردید، و رسم طغرا هم تجدید شد لکن نه به صورت قدیم، بلکه به همین زیبایی کنونی که متدوال و مشهوراست. و در عرف زمان طُرّه و طغرا معنی واحد دارد و فرقی میان این دو نمی‌گذارند. برای نوشتن طغرا قاعده مخصوص است و آن کتابت کوچک و زیبایی به خط ثلث می‌باشد. « خلاصه‌ای منتخب از تاریخ الخطّ و آدابه »

در کتاب نفیس مصورّ الخطّ العربی مذکور است: قدیمی‌ترین خطّی که شبیه نمونه‌های طغرا به ما رسیده آن است که در مکاتبات مهّم سلطان مملوکی(مصر) النّاصر حسن بن السلطان محمد قلادون 752 هجری به کار رفته است.

پس از آن فرمانی است ترکی که بالایش طغرای سلطان محمد فاتح مورخ به تاریخ 867 دیده می‌شود. سومین نمونه از سلیمان قانونی در عهد فرمانروائیش سال(921) و چهارمین آنها که در آن تطوّر واضح دیده می‌شود و نیز از سلیمان قانونی(927 _ 974  ) است که زمان سلطان عبدالحمید خان عثمانی به همین صورت اخیر محافظت و مداومت می‌شده است و امروز همچنان متداول است. « ترجمه و تلخیص از صفحه 383 » و بر همین منوال به مرور ایام به دست خطاطان ترک تطوّر میافت.

و امثال مصطفی راقم و اسماعیل حقّی طغراکش در تجوید و تحسین آن پرداختند تا اینکه خط عربی به لاتین تبدیل گردید. ولی اکنون در ممالک اسلامی مصرو سوریّه و لبنان و عراق و ایران و افغانستان حتی ترکیه استعمال می‌شود.

موارد استعمال آن سابقاً برای نام و القاب و عناوین سلاطین و فرمانروایان، بالای احکام و فرمان‌ها و بر مسکوکات و عقیق و مهر بوده ولی امروز تعمیم یافته و گاهگاه در بعض موارد به کار می‌رود، و معمولاً و بنا بر اکثر آن را به خطّ ثلث و رقاع یا دیوانی می‌نگارند.

ناگفته نماند صاحب خطّ و خطاطان آورده است که: خواجه عقیق اردوبادی در دارالانشاء شاه اسماعیل صفوی(906 _ 930) بود و طغرای فرامین را او اختراع کرد و مدفنش در شهر مشهد است(باسوابقی که گفته شد نسبت اختراع به خواجه عتیق صحیح نیست الا اینکه بگوییم او هم در تحسین این خط کوشیده و سهیم است) در جای دیگرمی‌گوید: احمدبن فضل الله ماوراء النّهری خطّ هلالانه را گزیده می‌نوشته است. و مصورالخطّ(صفحه381 ) راقم خطاطّ عثمانی متوفّی 1241هجری را معرفی می‌کند که وی خطّ طغرا را مهندسی کرده و مهندس این خط بوده است.

نتیجه گیری:
1) گرچه پیشینه طغرا در ایران تا دوره سلجوقی می‌رسد لکن نمونه‌ای از قدیمی‌ترین صورت آن تاکنون جز آل تمغای غازان خان و سلطان احمد جلایر دیده نشده و بعد از آن نوعی شبیه طغرا بربالای فرمان‌های شاهان صفوی و نادرشاه و غیره دیده می‌شود که با سبک طغرای عثمانی مغایرت دارد.

2) مسلم است که طغرا در آغاز شکل خاصی نداشته و تطور و دگرگونی بسیار پیدا کرده تا آن که خطاطان عثمانی به آن صورت خاص بخشیده‌اند.

و بنابراین اصل می‌توان هرعنوان و سرلوحه‌ای را که به طرز نقاشی و تزیین و به هر نوع خطی که باشداز کوفی و ثلث و نسخ و نستعلیق و شکسته و دیوانی بر بالای صفحه‌ای بنگاریم و آن را طغرا یا شبه طغرا بنامیم.

۳) از مضامین مطالبی که تا اینجا درباره طغرا آمده استفاده می‌شود که نام‌های مُعَلّق، هلالانه، چرغان(چرخان) و طُرّه برخطّ طغرا نیز اطلاق شده است.


🔸جهت مطالعه بیشتر این مبحث به پرتال فرهنگی راسخون مراجعه فرمایید...🔸