پوستر سوره ناس ابوالفضل رنجبران

طراح پوستر: ابوالفضل رنجبران

سوره 114 قرآن کریم: النَّاسِ

تعداد آیه: 6

جزء : 30

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿۱﴾

بگو پناه مى برم به پروردگار مردم (۱)

مَلِكِ النَّاسِ ﴿۲﴾

پادشاه مردم (۲)

إِلَهِ النَّاسِ ﴿۳﴾

معبود مردم (۳)

مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿۴﴾

از شر وسوسه‏ گر نهانى (۴)

الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ﴿۵﴾

آن كس كه در سينه‏ هاى مردم وسوسه مى ‏كند (۵)

مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ ﴿۶﴾

چه از جن و [چه از] انس (۶)

سوره ناس، صد و چهاردهمین (آخرین) سوره و از سوره‌های مکی قرآن که در جزء سی‌ام جای گرفته است. سوره ناس جزو چهار قل است. خداوند در این سوره به پیامبر(ص) دستور می‌دهد در مقابل وسوسه‌گرانِ پنهان به خدا پناه ببرد. در برخی از تفاسیر اهل‌سنت آمده است این سوره هنگامی نازل شد که مردی یهودی، پیامبر(ص) را سِحر کرد و پیامبر به سبب آن بیمار شد. پس از آمدن جبرئیل و نزول سوره فلق و ناس، آیات آن بر پیامبر(ص) خوانده شد و او از بستر بیماری برخاست. برخی از عالمان شیعه به این سخن اشکال کرده‌اند و گفته‌اند سحر و جادو بر پیامبر(ص) اثر نمی‌کند.

سوره ناس و فلق را مُعَوَّذتین گویند؛ چراکه برای تعویذ خوانده می‌شوند. در فضیلت تلاوت سوره ناس، از جمله نقل شده است هر کس دو سوره ناس و فلق را بخواند، مانند آن است که همه کتاب‌های پیامبران الهی را قرائت کرده است. همچنین نقل شده است پيامبر(ص) دو سوره ناس و فلق را محبوب‌ترينِ سوره‌ها نزد خداوند می‌دانست.

  • نامگذاری

این سوره را سوره ناس نامیده‌اند. ناس به معنای «مردم» است و از آیه اول گرفته شده است. سوره ناس را «مُعَوِّذه» نیز می‌گویند. این نام به سبب آن است که انسان با خواندن این سوره خود را از وسوسه‌های شیطان محافظت (تعویذ) می‌کند و در پناه خدا قرار می‌دهد. همچنین به جهت اینکه انسان در مواقع احساس خطر، این سوره را می‌خواند تا پناه و نجات یابد، این سوره را مُشَقْشَقه نام نهاده‌‌اند. دو سوره‌ ناس و فلق را مشقشقتین و معوذتین گویند.

  • ترتیب و محل نزول

سوره ناس جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، بیست و یکمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، صد و چهاردهمین سوره است و در جزء سی‌ام قرآن جای دارد. البته علامه طباطبایی نویسنده المیزان معتقد است که سوره ناس و سوره فلق با هم در مدینه نازل شده‌اند.

  • تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره ناس ۶ آیه، ۲۰ کلمه و ۷۸ حرف دارد. این سوره به لحاظ حجمی جزو سوره‌های مُفصَّلات (دارای آیات کوتاه) و سوره‌های چهار قل است.

محتوا

خداوند در سوره ناس به رسول خود دستور می‌دهد از شر وسواس خَنّاس (وسوسه‌گر نهانى) به خدا پناه ببرد. محتوای این سوره شبیه سوره فلق است. هر دو درباره پناه بردن به خدا از شـرور و آفت‌ها سخن می‌گویند، با این تفاوت که در سوره فلق انواع مختلف شرور مطرح شده است؛ ولی در این سوره فقط بر روی شر وسوسه‌گران ناپیدا (وسواس خناس) تکیه شده‌است

شأن نزول

درباره شأن نزول این سوره، روایتی در منابع اهل سنت نقل شده است که عالمان شیعه آن را نپذیرفته‌اند. در کتاب «الدر المَنثور» از کتاب‌های تفسیری اهل سنت آمده است مردى يهودى، پیامبر(ص) را سِحر كرد و آن حضرت بیمار شد. جبرئیل نزد پيامبر(ص) آمد و مُعَوِّذتین (سوره فلق و ناس) را آورد و گفت مردى يهودى تو را سحر كرده و سحر او در فلان چاه است. پیامبر(ص)، امام علی(ع) را فرستاد تا سِحر را بياورد؛ سپس دستور داد گره‌هاى آن را باز کند و براى هر گره، یک آيه از مُعَوِّذتين را بخواند. چون گره‌ها باز و اين دو سوره تمام شد، پيامبر اسلام(ص) سلامتى خود را باز يافت.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌نویسد دلیلی وجود ندارد که پيامبر(ص) از نظر جسمی در برابر سِحر و جادو مقاوم باشد و جادو نتواند در بدن او مریضی ایجاد کند؛ بلکه آیات قرآن بر این دلالت دارند که دل و جان، و عقل و انديشه پيامبر(ص) از سحر و نفوذ شياطين در امان است.

وجود سلسله مراتب در نظام هستی

عبدالله جوادی آملی از مفسران، تکرار واژه ربّ در سوره ناس را به وجود سلسله مراتب در نظام هستی مرتبط می‌داند. به گفته او انسان وقتی مشکلی پیدا کرد اول از سرپرست، راهنما یا مدیر خود کمک می‌خواهد (ربّ الناس) و اگر مشکل او از آن راه حل نشد، به حاکم مملکت پناه می‌برد (مَلِک الناس) و در نهایت اگر کاری از مسئولان زمینی بر نیامد، به «ربّ العالمین» (اِله الناس) پناهنده می‌شود.

ناس‌های سه‌گانه

تکرار واژه ناس در آیات این سوره را بیانگر وجود سه دسته از مردم دانسته‌اند. به گفته آیت‌الله جوادی آملی واژه ناس در آیات ابتدائی (رَبِّ النَّاسِ ٭ مَلِکِ النَّاسِ ٭ إِلهِ النَّاسِ) اشاره به همه مردم دارد، در آیه پنجم (الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ) اشاره به افرادی دارد که دشمنان جنّ و انس به او حمله می‌کنند و در آخرین آیه (مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ) «الناس» وسوسه‌گری است که مردم را وسوسه می‌کند.

فضیلت و خواص

از پیامبر(ص) روایت شده است هر کس دو سوره ناس و فلق را بخواند، مانند آن است که همه کتاب‌های پیامبران الهی را قرائت کرده باشد. از امام محمد باقر(ع) نیز نقل شده است هر كسی در نماز وَتْر ، سوره های مُعَوَّذَتین (سوره ناس و فلق) و اخلاص را بخواند، به او گفته می‌شود كه ای بنده خدا مژده باد بر تو كه خداوند نماز تو را قبول كرد. نقل شده است پيامبر(ص) دو سوره فلق و ناس را محبوب‌ترينِ سوره‌ها نزد خداوند معرفی می‌کرد.

درباره خواص سوره ناس نقل شده است پیامبر(ص) با خواندن سوره ناس و فلق، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را تعویذ می‌کرد. در نقلی دیگر از پیامبر(ص) آمده است هر کس سوره‌های توحید و ناس و فلق را هر شب ۱۰ مرتبه بخواند، مانند این است که تمام قرآن را قرائت کرده و از گناهانش خارج می‌شود مانند روزی که از مادر متولد شده و اگر در آن روز یا شب بمیرد به مرگ شهادت مرده است.


سوره ناس در اشعار حافظ

جزآستان توام در جهـان پناهی نیست

سرمــرابه جزایـن در حواله گاهی نیست

چنین که از همـه سـو دام راه می بینم

به جز حمایت راهش مرا پناهی نیست

واگر «اعوذ» را به معنای واگذاری کار به خداوند و نیز به معنی کلمه هم ریشه اش حفظ بگیریم:

کارخـود گر به خـدا بازگـذاری،حافـظ

ای بسا عیش که با بخت خداداده کنی

و نیز:

کـاروانی که بـود بدرقه اش حـفظ خد

به تجـمل بنشـیند، به جـلالت بـرود

سالک ازنور هدایت ببرد راه به دوست

که به جـایی نـرود گر به ضلالت برود

* حافظ در آیینه آیه «ملک الناس»،پناه بردن به آن حاکم حقیقی را از شر حکّام جور،به زیبایی تمام به تصویر کشیده است:

صحبت حکام ظلمـت شب یلداست

نـور زخـورشـیـد جــوی،بـو که بـرآیـد

* و «اله الناس» که اول و آخر و ظاهر و باطن همه سوز و گدازهای عاشقانه حافظ است:

رازی که بـر غیـر نگفتیـم و نگـوییـم

بــا دوست بگوییم که او محرم راز است

شرح شکن زلف خم اندر خـم جانـان

کـوتـه نتـوان کردکـه ایـن قـصـه دراز است

بر دوخته ام دیده چوبـاز ازهمه عـالم

تــادیــده مــن بــرزخ زیـبـای تـو بـاز است

ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین

از شمع بپرسید که در سوز وگـداز است

* با خواندن آیات «من شرّ الوسواس الخنّاس *الذی یوسوس فی صدور الناس*من الجنه و الناس» به یاد زمانی می افتیم که حافظ برسر آن است که خلوت دل را از صحبت اغیار خالی کند و گوش دل به پیام سروش سپارد:

بــرســرآنـــم کــه زدســــت بـــرآیــد

دست به کاری زنم که غصـه سر آید

خلـوت دل نیست جای صحبت اغیار

دیــو چو بیـــرون رود فـرشـتـه درآیـد

ویا:

در راه دوست وسوسه اهریمن بسی است

پیش آی و گوش دل به پیام سروش کن

ویا:

دامن دوست به دست آر و زدشمن بگسل

مرو یزدان شو و فارغ گذرا زاهرمنان

حافظ شیرین سخن،درجای دیگر،هنرمندانه مفهوم «قل» و «وسواس خنّاس»را در هم می آمیزد:

بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

اگر از وسوسه نفس و هوی دور شوی

بی شکی ره ببـری درحـرم دیـدارش

آری!حافظ در غزلیات خود با تبحّری هنرمندانه و تخصّصی بی بدیل،تنها راه نجات از شرور و رفتن شیاطین و تابعان آن ها را پناه بردن به خداوند در تمام لحظات و امور دانسته و با فرهنگ سازی قرآنی شمّه ای از نفحات انس را به گوش اهل دل سپرده و بر خوانده است وبا نسیم صبا نکته هایی روح افزا و زندگی ساز در سایه سار الطاف الهی در ادب فارسی با الهام از آیات قرآنی برای اهل معنا به ارمغان آورده است و توکل به خداوند و قرار گرفتن در چتر حمایت او را سرمایه بزرگ و منحصر به فرداهل ایمان و معرفت خوانده است:

ای صبـا نکهـتی از خـاک ره یـار بیـار

بـبــر انـدوه دل و مــژده دلــدار بـیــار

نکته روح فـزا از دهـن دوسـت بـگو

نامه خوش خبـر از عـالم اسـرار بیار

تا معطـر کنم از لطف نسیـم تو مشام

شمـه ای از نفـحـات نفـس یـار بیـار

شاعر: حافظ
طراح پوستر: ابوالفضل رنجبران

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، ج۲، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • سیوطی، الدرالمنثور، قم، کتابخانه عمومی آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، الميزان فی تفسیر القرآن،بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۹۷۴م.
  • طبرسی، مجمع البیان، تهران، مکتبة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۳۸ش.
  • عاملی کفعمی، ابراهیم بن علی، البَلَد الأمین و الدَرْعُ الحَصین.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳‌ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بی‌جا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، احمد علی‌بابایی، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۲ش.