پوستر حضرت زینب(س) ابوالفضل رنجبران

طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران

معرفی هنرمند: ابـوالفضــل رنجـبـــران، کارشناس هنری های تجسمی، مدیر هنری، طراح گرافیک، کسب مقامات اول در مسابقات بین المللی، کسب چندین دیپلم افتخار کشوری، عضو انجمن هنرهای تجسمی کشور و...


حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) (۵ یا ۶ ق - ۶۲ ه.ق)، سومین فرزند علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) و حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) و همسر عبدالله بن جعفر بود. ایشان را با القاب عقیله بنی‌هاشم، ام المصائب، دانشمند بدون معلم، متفکر بدون استاد، یاد کرده‌اند. حضرت زینب توسط پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نام‌گذاری شد. وی پنج تن آل عبا، امام سجاد و امام باقر (علیهماالسّلام) را درک کرده و در زمان حضور امیرالمومنین (علیه‌السّلام) در کوفه به زنان کوفه، تفسیر قرآن آموزش می‌داد.
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) همراه با خمسه طیّبه در مسائل سیاسی‌ ـ‌ اجتماعی شرکت فعّال داشت. ایشان همراه برادرش امام حسین (علیه‌السّلام) در واقعه کربلا حضور پیدا کرد و بعد از شهادت امام حسین به اسارت درآمد و سرپرستی اسرای کربلا را به عهده گرفت.
خطبه‌های ایشان در کوفه و شام علیه یزید و امویان معروف است. ایشان با خطبه‌های خود یزید و یزیدیان را رسوا نموده و پرده از چهره ظالمانه و ننگین حکومت اموی برداشت و پیام امام حسین (علیه‌السّلام)، را به مردمان آن زمان رسانید.
بارزترين بعد زندگى حضرت زينب (سلام‌الله‌علیها)، نقش ویژه او در واقعه کربلا و دوران اسارت پس از این واقعه است. از او به خاطر صبر و پایداری در واقعه عاشورا علی‌رغم از دست‌دادن عزیزترین کسانش به عنوان اسوه صبر، یاد کرده‌اند.
درباره مزار حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) اختلاف است ولی مشهور قائل هستند که ایشان در دمشق دفن شده‌اند

آیت الله العظمی جوادی آملی: حضرت زینب سلام الله علیها، عقیله بنی‌هاشم است، یعنی در بیت وحی، یعنی در بیت ولایت، یعنی در بیت امامت، یعنی در بیت رسالت این بانو عقل ممثّل است.


طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران

او کسی است که طبق بیان امام سجاد (سلام الله علیه) ظاهراً به مقام شامخ ولایت بار یافته است، برای اینکه کسی که بدون تعلیم عالم بشود معلمش بلا واسطه خداست.

پنجم جمادی الاولی روز ولادت باسعادت بانوی بزرگ اسلام،  قهرمان کربلا حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. همچنین این روز به شایستگی جهت تکریم و بزرگداشت مقام پرستار انتخاب گردیده است.

حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی علاوه بر گرامیداشت روز پرستاران و خدمتگزارنِ بهورز، اذعان می دارند: روز پرستار جزء شعب فرعی این بانوست چرا که او عقیله بنی‌هاشم است، یعنی در بیت وحی، یعنی در بیت ولایت، یعنی در بیت امامت، یعنی در بیت رسالت این بانو عقل ممثّل است.

ایشان در ادامه می فرمایند: مستحضرید «تاء» عقیله بنی‌هاشم «تاء» مبالغه است نه «تاء» تأنیث؛ هم حسین‌بن‌علی بن‌ابی‌طالب عقیله بنی‌هاشم بود هم زینب کبری. اگر می‌گوییم آدم خلیفة الله است این «تاء»، «تاء» مبالغه است، نه اینکه چون (زینب کبری) زن است این «تاء»، «تاء» تأنیث است، بلکه آن قدر عقل جمع ‌بود و آن قدر عقل بنی‌هاشم بود، که عقل جامعه را تأمین کرده است.

معظم له در رابطه با شخصیت علمی آن اُسوۀ صبر فرموده اند: زینب کبری(سلام الله علیها) کسی است که طبق بیان امام سجاد (سلام الله علیه) ظاهراً به مقام شامخ ولایت بار یافته است، برای اینکه کسی که بدون تعلیم عالم بشود، معلمش بلا واسطه خداست؛ کسی که بدون تفهیم، اهل فهم باشد معلمش، مفَهِمش، ذات اقدس الهی است


طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران

وجود مبارک امام سجاد به زینب کبری (سلام الله علیهما) فرمود: «أنتِ بِحَمدِ الله عالِمَةٌ غَیرُ معلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیرُ مُفهَّمَةٍ». آن که در مکتب بشرهای عادی درس و فهم نیاموخت ،مع ‌ذلک اهل فهم و علم شد، چنین کسی می‌شود ولی الله؛ آن سخنرانی‌اش، آن حماسه‌هایش، آن صبر و بردباری‌اش، آن قافله سالاری‌اش، نشانه عظمت این بی‌بی (سلام الله علیها) است. امیدواریم به برکت این بانو این نظام اسلامی حق‌شناس دودمان عصمت و طهارت، مخصوصاً بانوان این سرزمین، حق‌شناس زینب کبری و صدیقه طاهره وجود مبارک سیده نساء عالمیان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) باشند.

آیت الله العظمی جوادی آملی علاوه بر تشریح صبر واقعی در ضمن توصیه ای به محبین این خاندان بیان داشتند: حدّ اکثر بهره را باید از این معارف برد؛ از سخنان اینها، از سیره اینها، از سنت اینها. خیلی از مظلومها در عالم صبر کردند؛ آن صبر که بر انسان تحمیل می‌شود آن هنر نیست، آن صبری که خود انسان به سراغ آن برود و آن را سپر و سنگر قرار بدهد و با آن سنگر و سپر، کلّ این دولتین را منقلب کند، آن هنر است. در برابر صبر تحمیلی به انسان ثواب می‌دهند که او جزع نکرده است، اما آن صبری که خدا ﴿یُحِبُّ الصَّابِرِینَ﴾ آن یک صبر دیگراست، آن صبر اثباتی است.


طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران

شعری در مدح حضرت زینب (س):

تو کیستی فروغ چراغ هدایتی
تو لنگر سفینه ی نوح ولایتی

ناخوانده درس، عالمه علم عالمی
مکتب نرفته، بحر وسیع روایتی

با چادرت به دایره ی حشر، سایبان
با معجرت به معرکه ی صبر، رایتی

بودی ز خردسالی خود یاور حسین
هم خواهر حسینی و هم مادر حسین
--
فُلک نجات را به خدا ناخدا تویی
بال و پر عروج به سوی خدا تویی

هم سنگر امام شهیدان قدم قدم
از ابتدا تو بودی و تا انتها تویی

روز جهاد همره و همگام فاطمه
هنگام خطبه هم نفس مرتضی تویی

ماهِ دو مهرِ فاطمه و کوکب علی
آیینه ی حسین و حسن، زینب علی
--
اعجاز کرده خالق عالم به مدح تو
بگشوده لب پیمبر اکرم به مدح تو

با رمز کاف و ها که به قرآن نوشته است
آغاز گشته سوره ی مریم به مدح تو

بعد از چهارده صده با عشق و افتخار
گوید سخن هماره مُحرم به مدح تو

با آنکه در فراق و غم و رنج زیستی
تاریخ کوچک است بگوید تو کیستی
--
تا روز حشر، خون خدا را پیمبری
بازآ بخوان خطابه که شمشیر حیدری

هم ذوالفقار خشم علی در خطابه ای
هم مصحفِ مطهرِ زهرای اطهری

عیسی اگر نظر به تو و مادرش کند
گوید عزیز فاطمه بالله تو برتری

عباس اگر چه هست گرامی برادرت
حاشا که بی اجازه نشیند به محضرت
--
بر عزم و غیرت تو خدا گفت آفرین
وقتی که خلق کرد تو را، گفت آفرین

وقتی به قتلگاه گشودی زبان به شکر
زهرا گشود لب به دعا، گفت آفرین

تا شد ز خطبه ی تو نفس ها به سینه حبس
بر نیزه سیدالشهدا گفت آفرین

نطقت به کوفه معجزه ی ذوالفقار کرد
بر چون تو شیر دخت، علی افتخار کرد
--
وحی خدا بوَد سخن دلربای تو
انداخت نقش، بوسه محمل به پای تو

تاریخ شاهد است که تا صبح روز حشر
خون حسین موج زند در صدای تو

هر جا به یاد کرب و بلا خیمه می زنند
آن خیمه گوشه ایست ز صحن و سرای تو

بعد از حسین، فاطمه را نورعین تو
در چشم جان ما تو حسینی،حسین تو

کو مرد تا که مثل تو سینه سپر کند
از دین حق چو فاطمه دفع خطر کند
--
هم شیر روز باشد و هم پارسای شب
شب را همه به ذکر و عبادت سحر کند

از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
با رأس غرقِ خون برادر سفر کند

داغ حسین اگر جگرت را کباب کرد
داغ سه ساله جان تو را سوخت، آب کرد

ای مانده کوه درد و غمت روی شانه ها
از کعبِ نی به پیکر پاکت نشانه ها
--
داغت شراره ای به همه آشیانه ها
ذکر تو و حسین تو قرآنِ خانه ها

تنها ز تازیانه تن تو نشد کبود
بر قلب ماست آن اثر تازیانه ها

ایمان و عشق وغیرت ودین را چو آب برد
دشمن تو را به جانب بزم شراب برد
--
از بس که داغ ماند روی داغ بر دلت
همچون خیام کرب و بلا سوخت حاصلت

در بین خنده و کف و شادی به شام بود
هجده سر بریده در اطراف محملت

روزی به روی دامن پر مهر فاطمه
روزی دگر به گوشه ی ویرانه منزلت

در خلوت تو اشک و دعا و انابه بود
یک شب سر بریده چراغ خرابه بود
--
بر غربت تو شمع شب تار گریه کرد
در لاله زار آبله ات خار گریه کرد

حتی سه ساله ای که به ویرانه دفن شد
تا صبح با دو دیده ی خونبار گریه کرد

آن شب که روی دامن طفلش گرفت جا
رأس بریده بهر تو بسیار گریه کرد

مانند مادرت که غریبانه دفن شد
دردانه ات به گوشه ی ویرانه دفن شد
--
اشک تو سیل چشم همه خلق عالم است
با آه تو همیشه جهان ماه ماتم است

وقتی تو در خرابه نهی روی خود به خاک
در چشم شیعه، ماه صفر هم محرم است

نبوَد عجب بسوزد اگر هست و بود را
تا شعله های دل ثمر نخل "میثم" است

چشمی بده که باز بگریم برای تو
آتش بزن که آب شوم در عزای تو

شاعر: غلام رضا سازگار

طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران

........................................................................................................................................

الا که مقدم تو مژده ی سعادت داشت
به خاک بوسی راهت فرشته عادت داشت

سلام بر تو که ماه جمادی الاول
ز جلوه ی تو به رخ هاله ی مسرّت داشت

سلام بر تو که امّ المصائبت خوانند
چرا که غم ز ازل در دلت اقامت داشت

سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز
به پاس پیروی ات از حجاب زینت داشت

تو از همان شجر پاک عصمت آمده ای
که ریشه در دل قرآن و جان عترت داشت

تو دست پرور آن مادر گران قدری
که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت

تو سر بر آینه ی سینه ای گذاشته ای
که بوسه گاه نبی بود و عطر جنت داشت

تو زیر سایه ی آن گلبُنی بزرگ شدی
که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت

ندیده دیده ی تاریخ چون تو بانویی
که حق به گردن آزادی و عدالت داشت

چه بانویی که پس از دختر رسول الله
به هر زنی که تصور کنی شرافت داشت

چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم
مقام و منزلتی هم تراز عصمت داشت

چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا
چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت

چه بانویی که به حد کمال در همه حال
اراده داشت، وفا داشت، عزم و همت داشت

چه بانویی که به هنگامه ی اسارت هم
وقار داشت، حیا داشت، شرم و عفت داشت

چه بانویی که همه عمر در نیایش شب
هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت

چه بانویی که به همراه یک مدینه صفا
گلاب گریه و یک کربلا مصیبت داشت

چه بانویی که به خورشید خون گرفته ی عشق
به قدر وسعت هفت آسمان محبت داشت

دل تو بود پر از التهاب شوق حسین
که لحظه لحظه ی عمرت از این حکایت داشت

حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد
هر آن چه عاطفه و التفات و رأفت داشت

نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین
حسین با تو هزاران هزار حجت داشت

حسین از تو جدایی نداشت در هر حال
مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت

چراغ آخرتش باد شاعری که سرود
سه بیت ناب که دنیایی از طراوت داشت

«نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت

هوا ز جور مخالف چو نیلگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد»

ستاره ی سحر تو که روی خاک افتاد
هزار و نهصد و پنجاه و یک جراحت داشت

من و مکارم اخلاق زینبی هیهات
کجا برابر خورشید ذره جرأت داشت

تو آن یگانه اسیری که در چهل منزل
به دوش خسته ی خود کوهی از رسالت داشت

تو خطبه خواندی و بر هم زدی اساس ستم
ستمگر از سخنت جا به خاک ذلت داشت

تو خطبه خواندی و در چهره ات تجسم یافت
علی که در سخنش آیت فصاحت داشت

پیام خون و شرف را به شام و کوفه رساند
صدای روح نوازت که رنگ محنت داشت

به هر بهانه به تفسیر انقلاب نشست
کلام روح فزایت که رنج غربت داشت

هلال یک شبه ات جلوه کرد از سر نی
که با تو سوخته دل اشتیاق صحبت داشت

پس از زیارت خون سر تو از محمل
شفق طلوع نمی کرد اگر مروت داشت

شاعر: شفق مشهدی

طراح گرافیک: ابوالفضل رنجبران