پوستر نام مقدس امیرالمومنین(ع) ابوالفضل رنجبران

طراح پوستر: ابوالفضل رنجبران

معرفی هنرمند: ابـوالفضــل رنجـبـــران، کارشناس هنری های تجسمی، مدیر هنری، طراح گرافیک، کسب مقامات اول در مسابقات بین المللی، کسب چندین دیپلم افتخار کشوری، عضو انجمن هنرهای تجسمی کشور و...

اشعاری در مدح امیرالمومنین:


هو یا امیر المومنین

ای وجه رب العالمین هو یا امیر المومنین
ای قبله ی اهل یقین هو یا امیر المومنین

راه طلب پویم تو را در هر کجا جویم تو را
در هر نفس گویم چنین هو یا امیر المومنین

خیل ملائک لشکرت ،تاج ولایت بر سرت
مُلک حَقت زیر نگین هو یا امیر المومنین

تو جان پاک مصطفی وصف تو از قول خدا
آیات فرقان مبین هو یا امیر المومنین

اول تویی،آخر تویی، یاور تویی، ناصر تویی
بر اولین و آخرین هو یا امیر المومنین

از بهر خدمت روز و شب، اِستاده با عجز و ادب
بر درگهت روح الامین هو یا امیرالمومنین

سوی محبان کن نظر، محفوظشان دار از خطر
ای حب تو حصن حصین هو یا امیر المومنین

دارد صغیر بی نوا بر آستانت التجاء
مگذارش از محنت غمین هو یا امیر المومنین

شاعر: صغیر اصفهانی

….....................................................................................................................................

عَلَی الله

از صحبت اغیار گذشتیم علی الله
ما از همه جز یار گذشتیم علی الله

شد وعده ی دیدار من و یار شب تار
از خواب شب تار گذشتیم علی الله

خاکم به سر ار جز به وصالش بنهم سر
از جنت و از نار گذشتیم علی الله

از زهد ریایی که بود شیوه ی خامان
ما سوخته یک بار گذشتیم علی الله

در اهل زمانه دل بیدار ندیدیم
زین مردم بیمار گذشتیم علی الله

چشم طمع از مال جهان پاک ببستیم
از اندک و بسیار گذشتیم علی الله

از حرف ندیدیم به جز تیرگی دل
ناچار ز گفتار گذشتیم علی الله

حق راست انا الحق خساگر چو حلاج
از بیم سر دار گذشتیم علی الله

شاعر: علامه حسن زاده ی آملی (مد ظله العالی)

طراح پوستر: ابوالفضل رنجبران

مُهرِ مِهر علی

اگر به حکم تو باشند باد و آتش و آب
و یا به دست تو گردند سنگ و گل زر ناب

اگر مطیع تو گردند خلق روی زمین
وگر مسخر گردد تو را خور و مهتاب

اگر بنای معابد کنی هزاران بار
و یا به نام تو مسجد بنا شود صد باب

اگر به زهد نباشد تو را قدیم و ندیم
و یا ز کثت تقوی نباشدت خور و خواب

به هوش باش و شنو این سخن ز مردانی
بحق جمله رسولان بحق پنج کتاب

به سینه تو نباشد چو مُهرِ مِهر علی«ع»
نباشدت به دو دنیا نصیب غیر عذاب

شاعر: مرحوم محمد علی مردان


طراح پوستر: ابوالفضل رنجبران


علی ای همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

به علی شناختم به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان

چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را

بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت

که ز کوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آن که شاید برسد به خاک پایت

چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم

که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی

به پیام آشنائی بنوازد و آشنا را»

ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب

غم دل به دوست گفتن چه خوشست

شاعر: شهریار