گروه مانا یک شرکت فعال در زمینه تحول دیجیتال است. در این مجموعه سعی می کنیم نیازهای شرکای تجاری خود را بررسی کنیم و فرآیندهای تجاری موجود قدیمی را بصورت نرم افزار و اپلیکیشن ارائه دهیم.
استراتژی اقیانوس آبی در مقابل استراتژی اقیانوس سرخ
این دو استراتژی بیشتر توسط شرکتهای نوپا یا استارت آپ ها مورد استفاده قرار میگیرد، اما درک آنها ممکن است چندان روشن نباشد. در بسیاری از موارد، شرکتهای کوچک و متوسط حتی شرکتهای چندملیتی، با استفاده از آنالیز و تحلیل بازار، استراتژی مناسب برای ورود به بازار را مشخص می کنند.
در این مقاله، ابتدا به بررسی دو اقیانوس و استراتژی های هرکدام می پردازیم تا کمی با نحوه تحلیل بازار و انتخاب استراتژی مناسب آشنا شویم.
اقیانوس سرخ
در اقیانوس سرخ، با بازاری بسیار متمرکز روبرو هستیم که معمولاً در موقعیت (Niches) های کوچک اما محبوب مشاهده می شود. چنین اقیانوسی برای هر نوع کسب و کاری به ویژه برای استارت آپ ها کاملاً پرخطر است.
اگر قصد دارید در بازار جدیدی که بیشتر به سمت اقیانوس قرمز متمرکز است فعالیت کنید، به دلیل تمرکز زیاد آن، مجبورید با معرفی یک محصول یا خدمات نوآورانه یا حتی توسعه سایر مزایای خاص خود، تغییری در روند بازار ایجاد کنید.
با ایجاد تغییر در روند بازار، شما در واقع توجه مشتری را در بازار به سمت تجارت خود جلب می کنید. در این شرایط، مشتری باید تصمیم بگیرد که یا با برند و شرکت فعلی خود ادامه دهد یا اینکه، از محصولات و نوآوری های شما استفاده کند.
ویژگی های بازار اقیانوس سرخ
- سطح بالایی از رقابت
- بازاریابی تهاجمی (به عنوان مثال قیمت رقابتی)
- منابع فناوری موجود
- بهره برداری از تقاضای موجود
- عمدتا مورد استفاده مشاغل کوچک و متوسط
رقابت در بازار اقیانوس قرمز
تغییر گرایش بازار به نفع خودتان کار دشواری است. همانطور که قبلاً گفته شد، می توانید با وارد کردن کالایی بهتر، در بازار تغییر ایجاد کنید.
اما شرایط سخت تر از این هم وجود دارد:
فرض کنیم که محصول شما از نظر کیفی تقریباً در همان سطح رقابت قرار دارد. این بدان معناست که آنچه باقی مانده این است که روی استراتژی های بازاریابی خود کار کنید تا یک حضور بارز در بازار داشته باشید. شما این کار را با هماهنگ کردن ارزش ها و اهداف برند خود با مشتریان انجام می دهید تا آنها بتوانند نوع ارزشی را که هنگام خرید محصول شما دریافت می کنند، بهتر درک کنند.
پیروزی در رقابت
در چنین بازاری، تمرکز اصلی شما باید پیروزی در رقابت باشد تا بتوانید از ورود به چنین بازاری، بیشترین ارزش و همچنین سود اقتصادی را بدست آورید.
رقبا همیشه در حال تحول و در جستجوی استفاده از تکنیک های تهاجمی بازاریابی مانند قیمت رقابتی برای یافتن مصرف کنندگان هستند. در عین حال، لازم است به یاد داشته باشید که رقبای جدید با ورود به بازار، با کمپین های بازاریابی منحصر به فرد که می تواند برای مصرف کنندگان موجود بسیار جذاب باشد، سعی خواهند کرد شما را سرنگون کنند.
توجه تقاضای فعلی
وقتی وارد این بازار می شوید، باید ببینید که تقاضا در کجا قرار دارد و سپس آن را تسخیر کنید. به عنوان مثال: نگهداری مشتری در چنین بازاری بسیار مهم است زیرا شما می خواهید بیشترین تعداد مصرف کننده را بدست آورید. مشکل اصلی یا بهتر بگوییم اشتباهی که بازاریابان و حتی کارآفرینان در چنین بازاری مرتکب می شوند این است که تمرکز چندانی بر حفظ مشتری ندارند.
آنها ترجیح می دهند به جای سرمایه گذاری در حفظ مشتری، بیشتر بر روی برنده شدن کمپین های جدید بازاریابی خود متمرکز شوند.
کسب بیشترین تقاضای موجود
بهترین راه برای دستیابی به موفقیت در چنین بازاری، ارائه بیشترین ارزش برای مشتری در هنگام خرید محصول یا خدمات است. با ارائه بیشترین ارزش به مشتری، به احتمال زیاد بیش از 60٪ از مصرف کنندگان بازار را بدست می آورید زیرا مشتریان این بازارها، بیشتر از هر چیزی، به ارزشی که به آن ها ارائه می شود، اهمیت می دهند.
اقیانوس آبی
یک اقیانوس آبی بیشتر بر ایجاد بازارهای جدید مبتنی بر روندهای آینده یا درخواست های آینده مصرف کنندگان متمرکز است. به عنوان مثال: اگر نسل جدید گوشی های هوشمند به بازار عرضه شوند، ممکن است به فناوری جدیدی مانند مدل تازه ای از شارژر تلفن یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشیم که یک ضرورت اضافی برای آسان تر کردن زندگی کاربر است.
نحوه ورود شارژر های بی سیم گوشی های هوشمند به بازار هم اینچنین بود: این وسایل، نه عملکرد گوشی های هوشمند را افزایش می دهد و نه تقاضایی برای آن وجود داشت، بنابراین نیازی به آن نبود. با این حال، این وسیله باعث می شود زندگی کاربر بسیار آسان تر شود و نیازی به اتصال سیم ندارد. بنابراین به فروش می رسد.
ویژگی های بازار اقیانوس آبی
- عمدتا از شرکتهای بزرگ تشکیل شده است
- سطح پایین رقابت
- حجم مصرف کننده متوسط (بسته به بازار)
- معمولا برای اقلام گران قیمت یا تجملات
تشخیص روند جدید تقاضا
در این اقیانوس، اولین قدم برای انجام فعالیتهای تجاری قبل از ورود به بازار، تشخیص این است که آیا تقاضایی در بین مصرف کنندگان وجود دارد که یا تا به حال برآورده نشده یا محصولات/خدمات فعلی ارائه شده در بازار در برآورده کردن آن به طور کامل، عاجز اند.
پس از این مرحله، باید متمرکز شوید و تجزیه و تحلیل کنید که چه تعداد از مردم چنین تقاضایی دارند و آیا وارد شدن به چنین بازاری به صرفه است یا نه؟ لازم به یادآوری است که این نوع بازار، به منظور حفظ مشتریان خود و دستیابی به موفقیت، بیشتر بر روی مزایای خاص شرکت متمرکز است.
روی رقبا تمرکز نکنید
از آنجا که رقابت نسبتاً کم است و رقبا بیشتر روی نوآوری های خود و همچنین محصولات متمرکز اند، نیازی به تمرکز بر روی اقدامات آنها نیست. تمرکز اصلی باید روی مصرف کنندگان حفظ شود و باید مطمئن شوید که همیشه خواسته های آنها را برآورده می کنید.
نکته جالب در مورد این بازار این است که می تواند کاملاً انعطاف پذیر باشد. اگر یک تقاضای جدید و برآورده نشده در بازار ظاهر شود، می توانید محصول خود را با نسخه جدیدی که مطابق آن تقاضای خاص یا بهبود یافته محصولات قبلی است، به مشتریان عرضه کنید.
تقسیم بازارها به بخش های کوچکتر
یک استراتژی کاملاً نوآورانه می تواند به شکل یک انتخاب یک محصول یا خدمت نوآورانه و در ادامه، طراحی دسته بندی منحصر به فرد خود از بازار بر اساس معیارهای مختلف از جمله تمرکز بر روی یک تقاضای خاص و ارائه راه حل های مختلف باشد.
با تمرکز روی یک بخش کوچکتر، شانس بهتری برای به دست آوردن مصرف کنندگان بیشتر در داخل آن بخش بازار و همچنین تبدیل آنها به مشتریان وفادار خواهید داشت.
شرایط، مهم ترین فاکتور در انتخاب استراتژی
دو استراتژی ارائه شده در بالا، نقاط قوت و همچنین نقاط ضعف مخصوص به خود را دارند و برای محصول یا خدمات متناسب خود، هر دو می توانند بسیار کارآمد باشند.
استراتژی اقیانوس سرخ در مورد استارتاپ ها و همچنین شرکت های کوچک و متوسط توصیه می شود زیرا می تواند در این بازارها سودآورتر باشد. استراتژی اقیانوس آبی بیشتر برای شرکت های چند ملیتی در نظر گرفته شده است زیرا ممکن است نیاز به منابع بیشتری برای دوام آوردن و موفقیت در آن بازارها داشته باشید.
در عین حال، باید بدانید که هیچ یک از این دو استراتژی، به طور انحصاری برای هیچ سازمانی قابل اجرا نیست. در صورتی که شرایط متناسب برای اثرگذاری هر کدام از این استراتژی ها فراهم باشد، هر دو استراتژی می توانند برای همه سازمانها و مشاغل موثر باشند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور به عنوان مدیر محصول، از شکست عبور کنیم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
تبدیل بحران به فرصت، راز قانون اوج-پایان
مطلبی دیگر از این انتشارات
12 سوال که بینش مدیران محصول نسبت به مشتری را به شکل چشم گیری ارتقا می دهد