گروه مانا یک شرکت فعال در زمینه تحول دیجیتال است. در این مجموعه سعی می کنیم نیازهای شرکای تجاری خود را بررسی کنیم و فرآیندهای تجاری موجود قدیمی را بصورت نرم افزار و اپلیکیشن ارائه دهیم.
بازاریابی مخفی، تبلیغ کردن در لباس مشتری
در تفسیر کلاسیک گرایش های بازار، دو دیدگاه اصلی وجود دارد:
1- ما به مشتری می گوییم که چیزی برایش مفید است ( ما در مشتری ایجاد نیاز می کنیم)
2- مشتری خودش نیازش را به ما اعلام می کند
حالت سومی هم وجود دارد که می تواند به عنوان برآیند این دو دیدگاه معرفی شود: مشتری نمی تواند بگوید چه می خواهد ولی حداقل می تواند چیزی را نمی خواهد مشخص کند. بعد از این، بازاریاب با حذف شیوه های نامطلوب، یک روش جدید را معرفی می کند.
در واقع حرف اصلی دیدگاه سوم، همان اشباع است یعنی رسیدن به نقطه سرریز شدن. وقتی که بازار ( از نظر محصول، سرویس و ...) به حد اشباع می رسد، نوبت به اصلاح روند موجود می رسد تا محصول و سرویسی جدید ارائه شود.
با این مقدمه به سراغ شیوه ای از بازاریابی می رویم که به شیوه ای نامعمول، تمام تلاشش این است که دیده نشود!
بازاریابی مخفی
بازاریابی مخفی به مجموعه استراتژی هایی گفته می شود که هدفشان تبلیغ محصول در بین مشتریان هدف به شکلی نامحسوس است. در این شیوه بازاریابی، شخصی برای صحبت کردن و انتشار محصول در بین مخاطبین هدف انتخاب می شود و نکته بسیار مهم در اجرای این شیوه بازاریابی این است که مشتری به هیچ وجه نباید بفهمد که تمامی حرکات و دیالوگ های طرف مقابلش، یک سناریوی از پیش نوشته شده است.
با ظهور اینترنت، بازاریابی مخفی هم خودش را این پلتفرم هماهنگ کرد. بسیرای از شرکت ها با پرداختن مبلغ و استخدام افراد، در نظرسنجی ها و امتیاز دادن ها ونوشتن کامنتت ها شرکت می کنند.
فواید
دو فایده مهم این روش، ارزان بودن و توانایی وایرال شدن آن است. است. این روش هم برای شرکت های با بودجه کم و هم برای شکت های بزرگ که می خواهند از روش های شناخته شده و سنتی قدیمی فاصله بگیرند، بسیار کارآمد است.
مردم چیزی را که خودشان به دست می آورند دوست دارند و بازاریابی مخفی، از این نکته روانشناختی برای تبلیغ استفاده می کند. حس خوب یافتن یک راه حل، مشتری را جذب می کند هرچند این حس می تواند تنها یک حس کاذب باشد.
مشکلات احتمالی
یک شعبده باز تا وقتی که ترفندهایش رو نشده، می تواند مردم را سرگرم کند. بازاریابی مخفی هم مانند فنون شعبده بازی، تا وقتی که کاربر از اصل ماجرا آگاه نیست، می تواند تاثیرگذار باشد اما به محض لو رفتن، تاثیرش را کاملا از دست می دهد.
از طرفی، نزد بسیاری از مردم، بازاریابی مخفی یک روش غیر اخلاقی است چون صداقتی در آن وجود ندارد. تصویر بدی که به خاطر فریب خوردن در ذهن مشتری نقش می بندد ممکن باعث شود او را برای همیشه از دست بدهید.
استراتژی بازاریابی مخفی
اجرای بازاریابی مخفی کمی متفاوت است چون بر خلاف شیوه های معمول بازاریابی، به متخصصانی مانند طراح وب، کپی رایتر و فروشنده نیازی ندارد. برعکس، بیشتر به افرادی نیاز است که سابقه ای در زمینه بازاریابی ندارند تا بتوانند به شکلی کاملا طبیعی، خودشان را در نقش یک مصرف کننده نمایش دهند. به طور کلی، یک بازاریابی مخفی، به سه متخصص زیر نیاز دارد:
محقق بازار
مانند تمام شیوه های بازاریابی، در ابتدا لازم است که مشتریان خود را بشناسیم و نیازهایشان را مشخص کنیم. یک محقق بازار وظیفه دارد که اطلاعات لازم را به شیوه های مختلف مانند تحقیقات میدانی، پرسشنامه و مشاهدات و ... جمع آوری کند. یک محقق بازار علاوه بر آشنایی با علوم کامپیوتر، باید مهارت ارتباطی بسیار خوبی داشته باشد و جزییات را به خوبی ارزیابی کند.
بازیگر
بسیاری از کمپین های بازاریابی مخفی بوسیله یک بازیگر عملی می شوند که در نوع خود کاملا متفاوت است. بازیگر اجرای نامحسوس هدف اصلی کمپین،یعنی تبلیغات را به عهده دارد و باید به راحتی بتواند با افراد غریبه ارتباط برقرار کند.
مدیر بازاریابی
کمپین بازاریابی مخفی بسیار سریع انجام می شود و باید در تمام لحظات، بر جزییات آن نظارت پیوسته ای وجود داشته باتشد. یک مدیر بازاریابی مسئولیت هماهنگی بخش های مختلف برای آمادگی برای رویایویی با این تغییرات را بر عهده دارد. این تغییرات ازبودجه گرفته تا بررسی لحظه ای رفتار مشتریان و تعیین استراتژی های بعدی را در بر می گیرد. مدیر بازاریابی باید تجربه و مهارت لازم برای آنالبیزداده ها، تخصیص وظایف و تفکیک جزییات را داشته باشد.
حرف آخر: یک فریب بزرگ یا نرمشی بازاریابانه؟
شاید به نظر بسیاری از مردم، این روش بازاریابی یک فریب بزرگ است چون بازیگر کمپین، به دروغ خودش را مانند ما معرفی می کند و این حرف تا جایی درست است. ولی باید بپذیریم که مشتریان از روش های بازاریابی مسقیم خسته شده اند و این شیوه های قدیمی به علت اشباع، دیگر قدرت خودشان را از دست داده اند. تکرار بیش از حد یک تکنیک، باعث خنثی شدن اثر آن می شود و زحمت های بسیاری را به باد می دهد.
شاید اگر از دیدگاه یک بازاریاب نگاه کنیم، چاره ای جز استفاده از روش های جدید برای جلب مشتری وجود نداشته ندارد.
نظر شما چیست؟ آیا بازاریابی ها باید به فکر روشه های صادقانه تری باشتند یا اینکه استفاده از این روش ها غیر قابل اجتناب است؟
مثال های استفاده از این روش در دنیا بسیار زیاد است. آیا در کشور خودمان هم از این روش استفاده می شود؟ تجربیات خودتان را با در اشتراک بگذارید
مطلبی دیگر از این انتشارات
جلسات بدون کلام، روشی برای پایان دادن به جلسات طولانی و بیهوده سازمان ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
استفاده از یادگیری ماشین در مدیریت محصول
مطلبی دیگر از این انتشارات
15 ایده برای تحول اساسی در زندگی!! 5 دقیقه وقت داری؟