هنر بازاریابی بدون بازاریابی

شیوه های بازاریابی مانند هر تخصص دیگری، با توجه به نیاز مخاطب و اشباع بازار، روز به روز تغییر می کنند و هر شرکت ارائه دهنده محصول و خدمات، برای کسب بازار بیشتر، مجبور است با این تغییرات هماهنگ شود.

در ادامه به بررسی هنر بازاریابی بدون بازاریابی می پردازیم و برای ملموس تر شدن این تکنیک، از صنعت بسیار پرسود و پرطرفدار بازی های ویدئویی، مثال هایی را ارائه می دهیم.

تحول سریع صنعت طی بیست سال گذشته، سیستم عامل ها، مدل های تجاری و حتی مکان جغرافیایی درآمد زایی را به طور کامل تغییر داده است. ما از فروش فیزیکی بازی های کنسولی در فروشگاه های خرد - بخصوص در آمریکای شمالی، ژاپن و اروپای غربی- به بازی های آنلاین، بازی های موبایل و ... رفته ایم که بیشتر درآمد آن به صورت دیجیتالی حاصل می شود. بخشی از بازار این فناوری دستخوش چند تحول اساسی شده است، تقریباً از هر نظر پلتفرم ها تغییر کرده اند و جمعیت مخاطبان از "پسران نوجوان در هر گروه سنی" به سمت"هرکسی که می تواند صفحه را ببیند و کنترل ها را فعال کند" رفته است.

اما در بخش بازاریابی، بازاریابی بازی های رایانه ای از قرار دادن تبلیغات در مجلات مناسب و ... به آرایه ای خیره کننده از رسانه های اجتماعی، کسب کاربر، تولید ویدئو، رویدادها و مسابقه ای برای ایجاد شیوه های جالب تر و غیر معمول تر برای آگاهی دادن به مخاطب تبدیل شده است.

تعریف کلاسیک بازاریابی

بازاریابی به معنای کلاسیک این اصطلاح به سال 1561 باز می گردد و معنای دقیق آن در قرن گذشته بارها تغییر کرده است. بر اساس تعریف شرکت گوگل از بازاریابی: "بازاریابی، اقدام یا فعالیت تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات به علاوه تحقیقات بازار و تبلیغات است.در فرهنگ " Merriam-Webster، به "فرایند یا تکنیک تبلیغ، فروش و توزیع یک محصول یا خدمات و مجموعه عملکردهای مربوط به انتقال کالا از تولیدکننده به مصرف کننده " گفته می شود.

بازاریابی و توسعه محصول در دید کلاسیک

برای صنعت بازی، بازاریابی در دهه 80 بخشی جدا و مستقل از توسعه محصول بود. تولید بازی ها به پایان رسیده، سپس به بخش بسته بندی، تبلیغات و روابط عمومی سپرده می شدند. در واقع، بازاریابی و توسعه محصول، همکاری خاصی با یکدیگر نداشتند. تیم توسعه محصول تصور می کرد که کارشناسان بازاریابی، چیز زیادی در مورد بازی ها نمی دانند و از نظر بازاریابان، تیم توسعه محصول، از واقعیت های بازار بی خبر بود. باید گفت هر دو گروه به طور کلی درست می گفتند.

بازاریابی امروزی

اکنون، بازاریابی به بخشی جدایی ناپذیر از توسعه بازی تبدیل شده است زیرا بازی ها از سیستم انتشار مقطعی به سمت ارتباط مداوم با بازی خورها تبدیل شده است. محصولات فعلی به شکلی عرضه می شوند که ارتباطی چند ساله با کاربر ایجاد کنند و بتوانند تا مدت ها، در میدان رقابت باقی بمانند.

نکته جالب در مورد این تکامل، اعم از توسعه بازی و بازاریابی، این است که چگونه برخی از شرکت های بازی حتی به مسئله بازاریابی فکر نمی کنند. به عنوان مثال Riot Games ، معمولاً استفاده از برنامه بازاریابی را برای محصولات خود رد می کنند. اگر با دیدگاه سنتی به مقوله بازاریابی نگاه کنیم، حرف Riot Games کاملا صادقانه است. هیچ تبلیغی برای بازی League of Legends انجام نشد. از بروشور و تبلیغات بنری گرفته تا قرار دادن در بیلبورد و ... پس نتیجه می گیریم که این شرکت به هیچ وجه برای محصولات خود بازاریابی نمی کند؟

البته که نه! این شرکت بر بهبود کیفیت بازی متمرکز شده است و این باعث می شود که نامشان بر سر زبان ها بیفتد. در واقع، این کار یک عمل بازاریابی است و در عین حال، یک فعالیت توسعه محصول نیز محسوب می شود. وقتی شرکتیک کاراکتر قهرمان یا یک آپدیت جدید برای بازی عرضه می کند، بازی خورها هیجان زده می شوند و در مورد این محصولات جدید صحبت می کنند. Riot Games درباره محصول جدید خود در وبلاگ خود پست هایی منتشر می کند و با فیلم های جالب، محصولات جدید را به همه دنیا نشان می دهد. این ها همه نوعی فعالیت بازاریابی است.

بیشترین هزینه Riot Games از نظر بازاریابی در سری بازی های eSports است. فایده eSports این است که ده ها میلیون نفر با آن درگیر اند و این باعث می شود مردم هیجان زده شده و ترغیب شوند که بیشتر بازی کنند و تصور کنند که آنها نیز ممکن است روزی ورزشکاری موفق شوند. بدون شک، این یک فعالیت بازاریابی فوق العاده است اما قطعا برخلاف عملکردهای سنتی بازاریابی است.

مثال دیگر، بازی Minecraft است که هرگز به معنای سنتی به بازار عرضه نشده است. هزاران ویدئو درباره این بازی ساخته و مقالات بسیاری درباره آن نوشته شده است. بخشی از این ماهیت طراحی بازی باعث شد تا شما بخواهید به دیگران نشان دهید چه کاری انجام داده اید - و برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید، حیرت آور است، مانند ساختن یک کامپیوتر کاملاً کاربردی در داخل بازی-. این یک بازاریابی عمدی بود، هرچند به روش معکوس. در واقع خود مخاطبان، مسئولیت تبلیغ بازی را به عهده گرفتند آن هم بدون دریافت پول.

آیا بازاریابی کلاسیک منسوخ شده است؟

هنر بازاریابی بدون بازاریابی به معنای کنار گذاشتن فعالیتهای سنتی بازاریابی نیست - البته تا زمانی که کار کنند- این یک تشخیص است که ایجاد یک جامعه، تقویت تلاش گیمرها برای به اشتراک گذاشتن مطالب با دوستان خود، ایجاد رقابت و همکاری بین گیمرها و کمک به بازیکنان شما برای تبدیل شدن به منجیان محصول، همه بخشی از برنامه بازاریابی است

سخن آخر

شما باید در مورد بازاریابی، نه تنها به مقوله بازاریابی بلکه باید به اهداف نهایی خود فکر کنید. محصولی ایجاد کنید که واقعاً رضایت بخش باشد و محیطی پیرامون آن طراحی کنید که بهترین جنبه های مصرف کنندگان را برایشان پررنگ کند.این ارزشی است که شما به مشتری می دهید که وفاداری و علاقه مشتری را به شما و برند شما هموار می کند.