گروه مانا یک شرکت فعال در زمینه تحول دیجیتال است. در این مجموعه سعی می کنیم نیازهای شرکای تجاری خود را بررسی کنیم و فرآیندهای تجاری موجود قدیمی را بصورت نرم افزار و اپلیکیشن ارائه دهیم.
پروژه جانبی، پادشاه جدید مارکتینگ
وبلاگ نویسی یک تجربه بسیار جذاب است. در آغاز، زدن دکمه انتشار، دشوارترین مرحله به نظر می رسد. اما بعد از انتشار اولین مطلب، باید با موانع بعدی مبارزه کنید: انتشار مقاله های جدید، آن هم به صورت مداوم و پیوسته.
اما وبلاگ نویسی یک فرآیند زمان بر است و برای رسیدن به مخاطب و نتیجه نهایی، باید صبر زیادی داشته باشید.
اما اگر شرایط شما به شکلی باشد که به یک میانبر برای نتیجه گیری سریعتر احتیاج داشته باشید، باید چه کار کنید؟
تبلیغات بلافاصله به عنوان روشی جایگزین به ذهن شما خطور می کند. جلب توجه مخاطبان به صورت کوتاه مدت و با استفاده از انواع پاپ آپ و ... اما متاسفانه این روش هم همیشه بهترین ایده نیست.
به نظر می رسد 95 درصد مردم دوست ندارند که کسی اینگونه مزاحمشان شود و 5 درصد دیگر هم از آن متنفر اند.
ما از تبلیغات بسیار متنفریم و ناخودآگاه به خودمان آموزش داده ایم كه به محض دیدن این تبلیغات، از آن ها بگذریم.
بهترین راه برای تماس با کاربران، کسب امتیاز و ارزش، آن هم با گذشت زمان است.
اما اگر وبلاگ نویسی وقت گیر است و تبلیغات کارایی ندارد، آیا جایگزینی وجود دارد که زمان بر نباشد یا مردم را اذیت نکند؟ جایگزینی که باعث کشش و نتایج سریعتر می شود؟
شاید استفاده از یک پروژه جانبی برای جلب کاربر و سپس کشاندن او به سمت پروژه اصلی با قانون قدیمی "تمرکز بر روی محصول" مغایر باشد. ولی خب قوانین به وجود آمده اند تا شکسته شوند و خوب یا بد، روش های قدیمی مارکتینگ به علت اشباع، تکراری شدن و ... دیگر توانایی گذشته را ندارند.
در ادامه به بررسی چند دلیل برتری این روش نسبت به تکنیک های قدیمی مارکتینگ خواهیم پرداخت:
1- نرخ بازگشت سرمایه(ROI) بالاتر:
نتایج برخی از پروژه های جانبی ممکن است هوش از سرتان بپراند. Game Hacksیک پروژه جانبی است که توسطCheckmarx اجرا شد و بیش از 35000 بازیکن در 24 ساعت اول به این پروژه ملحق شدند در حالی که خبر آن در رسانه ها هم به خوبی منتشر شده بود. بسیاری از کسانی که توسط این پروژه جذب شدند، بعداً به مشتری های واقعی تبدیل شدند.
کارمندان شرکت Crew، Unsplash را تنها در سه ساعت راه اندازی کردند و این پروژه به منبع اصلی مراجعه به وب سایت اصلی آنها تبدیل شد.
بله، برخی از پروژه های جانبی نسبت به زمان نوشتن یک پست وبلاگ، وقت و تلاش کمتری نیاز دارند و تأثیر بیشتری بر نتایج کسب و کار می گذارند.
پروژه های جانبی، هم برای شرکت های نوپا و استارت آپ ها عالی اند و هم فریلنسرها، وبلاگ نویسان یا حتی برند های شخصی می توانند از امتیازات آن استفاده کنند.
2- سهولت اجرای پروژه جانبی:
امروزه ابزارهای کاربردی بسیاری توسط شرکت های مختلف ارائه شده که با وجود این ابزارها، شما دیگر نیازی به یادگیری مهارت های مختلف مثل برنامه نویسی و ...ندارید تا بتوانید پازل ایده سریع خود را در کنار هم قرار دهید.
آیا می خواهید با یک دوره آنلاین رایگان، به مشتریان خود کمک کنید؟ آیا می خواهید یک آمار هفتگی از منابع مفید را معرفی کنید؟ یک راهنما یا کتاب الکترونیکی رایگان؟ طراحی سریع یک وب سایت برای مشتریان؟ و ... برای همه این نیازها، ابزارهای مختلفی وجود دارد.
3- ایجاد ارزش هایی پایدارتر برای مشتریان:
در دوره مدرن ما که سرشار از حواس پرتی دائمی است، جایی که مردم به نقطه ای رسیده اند که حتی برای مسدود کردن تبلیغات هزینه می کنند، آنهایی که ارزش پایدار برای مشتری ایجاد کنند، برنده می شوند.
پروژه های جانبی به شما کمک می کنند ارزشی ایجاد کنید که با یک پست وبلاگ یا یک آگهی ممکن نیست.
و به نظر می رسد که پروژه های جانبی، عمر مفید بیشتری دارند.
به احتمال زیاد، همه ما بین یک وبلاگ خوب و یک محصول خوب، دومی را انتخاب می کنیم. این همان چیزی است که باعث می شود محصولات نرم افزاری بسیار با ارزش باشند. با استفاده از یک وبلاگ، شما باید به طور مداوم محتوا را در سطح بالا و سرعت بالایی تولید کنید تا مردم دوباره به شما رجوع کنند.
پروژه های جانبی با بسیاری از مزایای دیگر همراه اند. شما می توانید به جای تست ایده های جدید به صورت مجزا، این ایده ها را به محصول اصلی خود اضافه کرده و از این روش به عنوان راهی برای آزمایش ایده هایتان استفاده کنید.
پروژه های جانبی برای تیم شما هم هیجان انگیز خواهد بود. تمرکز بی امان و تکراری بر روی محصول اصلی باعث یکنواختی محیط می شود.
از "من چنینم و چنانم" به سوی خلق ارزش برای مشتری
مردم به تجارت شما اهمیت نمی دهند، مگر اینکه به آنها دلیلی بدهید. اما اگر ببینند که کار شما برایشان مفید است و ایجاد ارزش می کند، به سمت شما خواهند آمد.
به جای تعیین یک هدف خودخواهانه مانند "ما در 30 روز به 1000 بازدید کننده بی نظیر نیاز داریم"، باید از خود بپرسیم: "چگونه می توانیم به 1000 نفر کمک کنیم؟ تجارت ما چه فایده ای برای این افراد دارد؟"
اگر مردم به محصولات جانبی شما علاقه مند شوند، به احتمال زیاد علاقه مند می شوند که از تجارت اصلی شما، اطلاعات بیشتری کسب کنند.
آیا تاکنون یک پروژه جانبی راه اندازی کرده اید که فوق العاده خوب عمل کرده است؟ برای افرادی که به دنبال فروش بیشتر پروژه بعدی خود هستند، چه توصیه ای می کنید؟
تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
استفاده از یادگیری ماشین در مدیریت محصول
مطلبی دیگر از این انتشارات
چارچوب DACI: ابزاری موثر در تصمیم گیری های گروهی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازاریابی دیجیتال و شبکه های اجتماعی، از 2018 تا 2019