چگونه در دام کسب و کار نوپای زامبی گرفتار نشویم؟

پیوستن به یک استارت آپ، می تواند مثل یک فرصت رویایی به نظر برسد، ولی پیدا کردن یک استارت آپ خوب کار سختی است. اگر خوب بودن سخت نبود که تعداد استارت آپ ها از این هم بیشتر می شد! اشتباهی که باید از آن دوری کرد، کار کردن در یک استارت آپ زامبی است. در ادامه چند راه حل برای این مشکل ارائه می کنم.

اما اول از همه باید بدانیم که یک استارت آپ زامبی چیست؟

شرکت هایی که شکل ظاهری یک استارت آپ را دارند اما سرعت پیشرفت چندانی ندارند و به احتمال زیاد همیشه کوچک می مانند و به وسیله منابع سرمایه گذاری غیربهینه مانند سرمایه گذاران بدذات، یارانه، کمک های مالی و... اداره می شوند. این شرکت ها خطرناکند، چون مثل یک سم از مسیر پیشرفت جدایت می کنند.

مانند شرکت های بزرگ که برای سرمایه گذاری انواع روش ها را امتحان می کند، شاید تو هم مجبور شوی که چندین استارت آپ را امتحان و در نهایت، بهترینشان را انتخاب کنی. اما کسی زمان زیادی برای آزمون و خطا ندارد. پس باید قبول کنیم احتمال افتادن در دام یک استارت آپ زامبی زیاد است. در ادامه مقاله، چند روش را برای بررسی یک استارت آپ مرور می کنیم :

1- فقط و فقط به خاطر حقوق دریافتی وارد یک استارت آپ نشو

بدون شک، درآمد یک دلیل منطقی برای پذیرش شغل است. با دریافت حقوق دلخواهت، زندگی ات برای مدتی تامین می شود و از طرفی، نشان می دهد که استارت آپ مورد نظر، تا مقداری مورد اعتماد سرمایه گذاران است. اما شناسایی خود سرمایه گذار هم بسیار مهم است. همه حرف های قشنگ می زنند ولی این کافی نیست. اگر سرمایه گذار مطمئنی در کار نباشد، تضمینی برای پرداخت حقوق وجود ندارد.

2- به خاطر جوایز و شهرت یک استارت آپ، به آن ملحق نشوید

استارت آپ، مدرسه نیست که اگر بچه خوبی باشی و تلاش کنی، به نتیجه دلخواهت برسی. جوایزی که برای استارت آپ ها در نظر می گیرند، بر اساس یک سری استاندارد است.(مثل جوایز مدرسه) حتی زدن حرف های قشنگ در مطبوعات و ... می تواند توجه و شهرت زیادی برای آن استارت آپ به ارمغان بیاورد. ولی این ها همه ظاهر کار هستند. در استارت آپ باید بتوانی یک محصول را تولید کنی و بفروشی. پس به ظاهر کارشان توجه نکن.

3- اگر قرارداد روشنی ندارد، وارد استارت آپ نشو

شاید گفتگوی جالبی نباشد ولی در استارت آپ ها، نحوه جبران خسارت و مسئولیت ها بسیار روشن است. این کار برای این است که مطمئن شوی کارفرمایان در مواجهه با مشکل چه رفتاری دارند و از قبول مسئولیت فرار نمی کنند.

4- از خودت بپرس چرا شروع به استخدام کرده اند:

در استارت آپ های تازه کار، خیلی اوقات کاری که برای انجامش استخدام شده ای با کاری که انجام می دهی، تفاوت هایی دارد. ولی اگر هدف اصلی مشخص باشد، خودت می توانی راهی برای مفید بودن در شرکت پبدا کنی.

اما اگر شرکتی برنامه مشخصی ندارد یا اینکه انتظار می رود خودت، بهترین راه را پیدا کنی، هرگز وارد آن نشو! اما از کجا باید جواب این سوال را پیدا کرد؟

بهترین راه این است که مطمئن شوی که آن ها از روند اجرای کارت آگاهی دارند و دلیل استخدام فردی تازه، این است که نیاز به یک نیروی کار برای سپردن وظایف به او، احساس می شود. اگر دلیل استخدامشان، عدم توانایی در فهمیدن کار باشد، و به هر دلیلی نتوانی نتیجه دلخواهشان را برآورده کنی، صدایشان در می آید.( چون درک درستی از روند اجرای کار ندارند)

5- هر شرکتی سیستم ارزش یابی خودش را دارد ولی صداقت قابل مذاکره نیست.

شاید این بزرگترین تفاوت یک استارت آپ با شرکت های بزرگ تر باشد:

کارمندان استارت آپ ها تمایل دارند که از وضعیت بازار شرکت باخبر باشند. اما این همیشه مشکل ساز نیست. و معنیش این نیست که استارت آپ موفق نیست. البته شاید باشد! اما به یاد داشته باشید که ممکن است بخواهی شرکتت را عوض کنی. پس یک محیط غیرشفاف، می تواند به دلایل واضحی، هزینه زیادی داشته باشد: اگر فریب بخوری، ممکن است که با یک کسب و کار ضعیف همکاری کنی. صحبت کردن با کارمندان یک کسب و کار، راهی بسیار خوب برای شناخت مدیران و صداقت آن هاست.