دوتا کار ساده برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی

خیلی فرقی نمی کنه که چه زبانی رو داریم یاد می گیریم همیشه یک سری کارها هست که اگه اونها رو انجام بدیم خیلی بهتر میشه زبان مورد نظر خودمون رو یاد بگیریم. این کارها معمولا خیلی سخت نیستن ولی در عین حال فوق العاده می تونن موثر باشن، نکته اصلی تو تدوام استفاده از اونهاست.( یه چیزی تو همون مایه های کار نیکو کردن از پر کردن است).

دوتا کار ساده برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی
دوتا کار ساده برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی


محل مناسب برای یادگیری زبان انگلیسی

برای اینکه مطلبی رو خوب یادبگیریم باید همیشه یه جای مشخص برای این کار داشته باشیم، مثل میز مطالعه یا اتاق مطالعه یا هر جای دیگه ای که اونجا احساس راحتی می کنیم، مهم اینه که جایی که قراره هر روز برای خوندن زبان در اونجا وقت بذاریم ثابت باشه و فقط مخصوص خوندن و مطالعه کردن باشه. اگه داشتن یه جای ثابت برای زبان خوندن رامون راحت نیست خب این دیگه بدشانسی و یه کم باید رو قدرت تمرکزمون کار کنیم تا بتونیم هر جا که شد زبان بخونیم.

حالا فرض می کنیم که جز اون دسته از آدم های خوش شانس هستیم که می تونیم یه فضای اختصاصی برای مطالعه کردن داشته باشیم، بعدش باید حتما فضای مطالعه رو مرتب و منظم نگه داریم تا مبدا ذهن پریشان شود! کل چیزی که لازم داریم یه کتاب و دفتر و چهارتا خودکاره، یا اگه به شکل آنلاین آموزش می بینیم یه لپ تاپ یا گوشی که ترجیحا لپ تاپ بهتره چون حواسمون رو پرت اینستاگرام بازی و اینجور چیزا نمی کنه. خلاصه هر چی باعث حواس پرتی میشه و در یادگیری زبان نقشی جز مزاحمت نداره باید حذف بشه.

دوتا کار ساده برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی
دوتا کار ساده برای یادگیری بهتر زبان انگلیسی


زمان مناسب برای یادگیری زبان انگلیسی

برنامه ریزی کردن شاید خیلی سخت نباشه اما بدون شک پایبند بودن به برنامه ریزی کار هر کسی نیست. اما خب به هر حال کاریش هم نمیشه کرد اگه قراره چیزی رو یاد بگیریم مجبوریم با برنامه ریزی و زمان بندی کم کم جلو بریم تا در نهایت به هدفی که داریم برسیم. تشخیص اینکه چه زمانی برای یادگیری زبان مناسب هست واقعا یه چیز شخصیه، البته یه سری توصیه ها هم می کنن که مثلا در فلان ساعت از روز ذهن برای یادگیری آمادگی بیشتری داره ولی این توصیه ها وقتی به کار میاد که مثل یک عروسک خواب و خوراک برنامه ریزی شده ای داشته باشیم اونم بدون هیچ موضوع یا حادثه پیش بینی نشده ای که تقریبا میشه گفت خیلی انتزاعی و تو دنیای واقعی خیلی نمیشه روش حساب کرد.

به هر حال حالا که چاره ای جز برنامه ریزی و زمان بندی برای یادگیری زبان نیست پس بهتره با توجه به برنامه هفتگی که داریم این زمان بندی رو انجام بدیم. یه لیست از کارهایی که هر روز رو باید تهیه کنیم و با توجه به اون یه زمانی رو برای خوندن زبان اختصاص بدیمف مثلا نذاریم آخر شب و بعد بگیم زبان یادگرفتن سخته و اصلا من خنگم و از این بهونه ها، خب معلومه آخر شب که فقط موقع خواب و استراحت کردن نمیشه چیزی یاد گرفت. خلاص پیچ تنظیم ساعت دست خودمونه و باید با توجه به برنامه هایی که در طول هفته داریم اون رو تنظیم کنیم.

این دوتا موضع شاید خیلی ساده به نظر برسن ولی واقعیت اینه که تهش هزارتا منبع و معلم و روش خوب یادگیری برای هر زبانی هم که داشته باشیم اگه زمانبندی و جای مناسب برای تمرین کردن و خوندن زبان نداشته باشیم وقت و انرژی زیادی تلف می کنیم و آخرش هم احتمال اینکه به نتیجه مورد نظر نرسیم زیاده. این دو تا کار ساده کلا برای خوندن و مطالعه کردن به کار میاد و کنکوری و دانش آموز و دانشجو و کلیه مشتقات مربوط به مطالعه و درس می تونن ازش استفاده کنن، فقط یک شرط داره اونم اینه که تبدیلش کنیم به سبک مطالعه کردنمون و بعد نتیجه باورکردنیش رو ببینیم، قبول ندارید می تونید امتحانش کنید!