بعد از روحانی؛

بعد از روحاني؛

بعد از آقاي روحاني حتي واژه آخوندي و روحاني هم با بحران هويت و معنا مواجه شدند.

بعد از آقاي روحاني بسياري از کلمات معناي خود را از دست خواهند داد.

خيلي از ضد ارزشها ارزش شدند و خيلي از ارزشها ضد ارزش.

بعد از اين هيچ مسئولي قادر نخواهد بود بسادگي مردم را دعوت به سرمايه گذاري در بورس کند.

اما بورس بهترين راه نجات اقتصاد ايران از بحران سرمايه گذاري و ارزش افزوده است.

بورس خصوصي سازي ها به اين سبک را که بيشتر شبيه تاراج مغولان است، را با کشف قيمت و در يک فرآيند درست اصلاح مي کرد.

اکنون و بعد از آقاي روحاني و کساني که سوار بر جريان اصلاح طلبي شدند، کسي جرات نمي کند برنامه صد روزه و بلند مدت بدهد. اما برنامه اصل و اساس انتخابات است و بايد جايگزين اسم و تبليغات دروغين شود. اصلاحات يک ضرورت و اصلاح طلبي يک فريب بزرگ بود.

بعد از آقاي روحاني کسي جرات ندارد وعده گشايش با مذاکره بين المللي را بدهد. چرا که بعد از مذاکرات ايشان قفل ها بر تمام بخشها زده شد و يک فريز برگ در تمام بخش ها به مدت 8 سال اتفاق افتاد.

بعد از آقاي روحاني کسي توان دادن و معرفي کردن ليست انتخاباتي ندارد . چرا که ليستهاي سياه ايشان و همدستانشان کيان و استقلال کشور را بشدت تضعيف کرد و لوايحي تصويب شد که روي قاجار را سفيد کرد.

بعد از روحاني ايران جاي بهتري نخواهد شد. چرا که واژه ها وزن و معناي خود را از دست داده اند و تمام مفاهيم ذهني دگرگونه شده اند.

بعد از روحاني اعتماد زخم خورده مردم، ممکن نيست بزودي ترميم شود. اما ما راهي بجز اعتماد کردن به مخالفان ايشان نداريم.

اينجا ايران ماست که عده ايي لاشخور نفوذي حتي بار معنايي کلمات را هم غارت کردند.

مجيد گودرزي

واحد سیاسی و دشمن شناسی ( نجوا )

موسسه مصاف ایرانیان