درد و درمان مشکلات اقتصادی در داخل کشور است

درد و درمان مشکلات اقتصادي در داخل کشور است

چند روز پيش، مقام معظم رهبري در سخناني که به مناسبت روز درخت‌کاري ايراد فرمودند از وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم در آستانه سال نو ابراز نارضايتي کردند و گراني‌ها را غصه‌اي بزرگ توصيف نمودند. ايشان در ادامه از مسئولين مربوطه خواستند هر چه سريع‌تر مشکلات معيشتي مردم و گراني‌ها را برطرف کنند.

بياييد به ابتداي دوره اول رياست جمهوري دکتر حسن روحاني برگرديم. ايشان در آن سال راه‌حل تمامي مشکلات را در مذاکره با آمريکا و برجام خلاصه مي‌کردند تا جايي که ايشان در سخنانشان اعلام کردند که حتي براي حل مشکل آب خوردن مردم هم بايد مذاکره کنيم!

چنين تفکري يعني وابستگي و چشم داشتن به بيگانه براي حل تمامي مشکلات! اين تفکر باعث عقيم شدن توان داخلي و شرطي شدن اقتصاد به بيگانه مي‌شود. چنانچه ديديد آمريکا نيز به تعهدات برجامي اش عمل نکرد و حتي با فشار حداکثري بر شدت تحريم‌ها نيز افزود.

دولت باز هم شرطي‌سازي اقتصاد را رها نکرد و چشم به بايدن بست. دولت ليبرال جناب روحاني معتقد بود که ترامپ عامل زير پا گذاشتن برجام بوده است و به‌محض روي کار آمدن جو بايدن، او بعد از چند امضا به برجام بازخواهد گشت!

اما بايدن پس از تکيه به تخت قدرت در آمريکا، نه‌تنها به برجام بازنگشت، بلکه با انتصاب ريچارد نفيو معمار تحريم‌هاي ظالمانه ضد ايران و نيز تمديد وضعيت اضطراري عليه ايران آخرين لگد را به برجام زد؛ اما مشکل اينجاست که آقايان مسئول هنوز هم نمي‌خواهند خيانت بايدن را باور کنند.

حال ايران نيز پيرو قانون اقدام راهبردي مصوب مجلس، غني‌سازي اورانيوم را از سر گرفته است و تلاش دارد به اين شکل آمريکا را براي لغو تحريم‌ها تحت فشار بگذارد.

رهبر معظم انقلاب در سخنانشان بارها اعلام کرده‌اند که بايد به‌جاي چشم داشتن به بيگانه براي لغو تحريم‌ها، به بي‌اثر کردن آن‌ها فکر کنيم. اين درست نيست که کل اقتصاد کشور را رها کنيم و معيشت مردم را به برجام گره بزنيم. بايد با تکيه بر اقتصاد مقاومتي راه بي‌اثر کردن تحريم‌ها را بيابيم.

بي‌اثر کردن تحريم‌ها به‌هيچ‌عنوان دغدغه دولت و اصلاح‌طلبان نيست. اين جريان تنها به دنبال مذاکره است و به‌نوعي شهوت مذاکره دارد. کار تا جايي پيش رفته است که بسياري از منتقدان معتقدند که دولت در حال گروگان‌گيري معيشت مردم براي دستيابي به اهداف سياسي‌اش است.

در آستانه اعلام نتايج انتخابات در آمريکا، ده‌ها کشتي حامل کالاهاي اساسي و مواد غذايي موردنياز مردم بر روي دريا ماندند و اجازه ترخيص بار پيدا نمي‌کردند؛ اما دولت بلافاصله پس از روي کار آمدن بايدن در آمريکا، دستور ترخيص کالاهاي اساسي را صادر کرد تا به اين شکل گشايش اقتصادي محدودي را ايجاد کند و به اين روش به جامعه اين پالس را بفرستد که بايدن با ترامپ متفاوت است و اهل مذاکره است!

در اين دولت، به هر شکلي که توانستيم با آمريکا سازش کرديم، مذاکره کرديم، توان هسته‌اي را به‌کل تعطيل کرديم اما نتيجه‌اي حاصل نشد و برعکس تحريم‌ها چندين برابر شد. آيا بايد باز هم در انتخابات 1400 بايد به دنبال گزينه‌اي باشيم که با همين فرمان جلو برود و چشم به آمريکا بدوزد؟ کاش اين بار ديگر فهميده باشيم که درد در ذهن مسئولين غرب‌گراست و درمان هم در دستان جوانان و تکيه بر توان داخلي است!

فردين ساريخاني

واحد سیاسی و دشمن شناسی ( نجوا )

موسسه مصاف ایرانیان