سندرز و زیر سوال بردن دموکراسی در امریکا

سندرز و زير سوال بردن دموکراسي در امريکا

سندرز در ابتدا دموکراسي آمريکا را زير سئوال ميبرد و ميگويد:

ايالات متحده نميتواند يک دموکراسي قدرتمند باشد وقتي در آن عده اندکي بسيار برخوردارند و عده بسياري، ثروت اندکي دارند.

مسئله اي که همکاران من در کنگره سعي ميکنند آن را ناديده بگيرند

سپس به بيان چند آمار تلخ ميپردازد:

« 95 ميليون نفر بيمه نيستند

يه نسل کامل از جوانان داراي بدهي نامعقول دانشجويي هستند

1درصد دهک برتر جامعه ثروتشان از 92 درصد جامعه بيشتر است.

50 ثروتمند برتر، از 165 ميليون نفر ثروت بيشتري دارند.

اميد به زندگي آمريکايي هاي کم درآمد 15 سال از ثروتمندان کمتر است

در حاليکه ميليونها آمريکايي در طي همه گيري کرونا شغل خود را از دست داده اند، 650 ميلياردر شاهد افزايش 1/3 ميلياردي ثروت خود بوده اند

در طول 40 سال گذشته انتقال گسترده ثروت از طبقه متوسط   و خانواده هاي کارگر به ثروتمندترين افراد در آمريکا صورت گرفته است. در سال 1978 ، 0.1? برتر حدود 7? از ثروت کشور را در اختيار داشتند. در سال 2019 ، آخرين سال داده هاي موجود ، تقريباً 20? آن را دارند. باورنکردني است که دو ثروتمندترين فرد آمريکايي ، جف بزوس و ايلان ماسک ، اکنون ثروت بيشتري نسبت به 40 درصد پايين آمريکايي ها دارند. اگر نابرابري در درآمد طي چهار دهه گذشته سر به فلک نکشيد و به سادگي ثابت بماند ، متوسط   کارگر در آمريکا سالانه 42000 دلار درآمد بيشتر خواهد داشت. در عوض ، همانطور که مديران ارشد شرکتها اکنون بيش از 300 برابر متوسط   کارکنان خود درآمد دارند.»

اين آمارها بخشي از بيان حقايق پنهان ايدئولوژي نئوليبراليسم است که سندرز آن را در جامعه آمريکا بيان کرده است.

مکتب نئوليبراليسم در هر جامعه، به اندازه کشش و قدرت آن جامعه چنين اثرات تراژيکي دارد. در اصلي ترين مشخصه خود ميان فقير و غني فاصله هاي کهکشاني ايجاد کرده و فقرا را هر روز فقيرتر، ثروتمندان را هر لحظه ثروتمندتر ميکند. بخش عمده مردم که زير چرخهاي توسعه له ميشوند اما آنچه اهميت پيدا ميکند عدم ضرر مالي ثروتمندان است.

سيده فاطمه حبيبي

واحد سیاسی و دشمن شناسی ( نجوا )‌

موسسه مصاف ایران