بهامیدِ ظهور مولایمان که صد البته نزدیک است ان شاالله .
فعالیت انتخاباتی اصلاح طلبان قسمت سوم
فعاليت انتخاباتي اصلاح طلبان
قسمت سوم
بالا بودن رأي منفي نامزدهاي شاخص اصلاحطلبان و ميانهروها
اينجا، منظور از نامزدهاي شاخص
الف - چهرههايي هستند که اولاً، احتمال نامزد شدن آنها در شرايط کنوني بسيار بيشتر از نامزد نشدن آنهاست. ثانياً، اين افراد بهاحتمال زياد در انتخابات تأييد صلاحيت خواهند شد. ميتوان محمدرضا عارف و اسحاق جهانگيري و در مرحله بعد: علي لاريجاني را در اين دسته نامزدها تعريف کرد اين سه چهره سياسي، همگي در هشت سال دولت روحاني و چهار سال مجلس دهم داراي مسئوليتهاي جدي به نمايندگي اصلاحطلبان و ميانهروها بودهاند.
ب- طرح بحث نامزدي عارف نه در سطح نيروهاي سياسي و نه در سطح بدنه اجتماعي با اقبال مواجه نشده است و چه فعالان سياسي و چه رأي دهندگان بالقوه اصلاحطلبان، در انتظار گزينههايي جديتر هستند.
ج- جهانگيري با يک اشتباه تاکتيکي، استراتژي چند دهساله خود را به نابودي کشاند. بقا در دولت با شرايط پس از تحريمها و ماجراي ارز 4200 توماني و ساير قضايا، او را در افکارعمومي به چهرهاي ناکارآمد (از نظر اجرايي) و بازيخورده و فاقد توان تصميمگيري (از نظر سياسي) تبديل کرده است . پيشبيني ميشود اگر نامزد مطلوب و رأي آورتري پيدا نشود؛ احتمال حمايت از جهانگيري همچنان محال است. گرچه شايد او با اشتباه تاکتيکي و محاسباتياش در چهار سال گذشته «براي يک رييس جمهور بالقوه «براي اصلاح طلبان به گزينهاي از سر ناگريزي تقليل داده است.
د- لاريجاني منتظر يک فرصت است. فرصتي که گاه در عرصه سياست فرا ميرسد و کسي که نامزد هيچکس نيست؛ به نامزد همگان تبديل ميشود. لاريجاني و حاميانش اميدوارند تعارض ميان طيفهاي مؤثري از دو جناح و يا ترکيب نامزدهاي باقيمانده به شکلي رقم بخورد که لاريجاني به سوژه توافق يا آخرين امکان تبديل شود. هرچند در اين حالت هم، مشخص نيست رأي منفي بالاي او در سطح جامعه، امکان پيروزي را برايش فراهم کند.
ضعف توان اجرايي نامزدهاي محبوب
الف- اگر عارف، لاريجاني و جهانگيري چهرههاي توانمند و باسابقهاي در حوزه سياسي و اجرايي هستند که محبوبيت و پايگاه رأي مناسبي ندارند؛ در مقابل، نامزدهايي هم در ميان اصلاحطلبان مطرح ميشوند که محبوبيت و پايگاه رأي نسبتاً مناسبي دارند، اما سابقه و توان اجرايي و حتي سياسي کافي ندارند. آقايان محمدجواد ظريف و سيد حسن خميني را در اين دسته ميتوان قرارداد.
ب- گرچه شرايط و موقعيت ضعيف اصلاحطلبان و ميانهروها در انتخابات، هر روز بيش از روز پيش گرايشها به ظريف را افزايش ميدهد و او را بهعنوان نامزدي جدي و داراي توان و ظرفيت شکست دادن رقيب، معرفي ميکند. پيروزي جو بايدن در انتخابات رياستجمهوري آمريکا به شکل محسوسي موقعيت ظريف را احياء کرده است. گرچه او همچنان در هر مصاحبهاي نامزدي خود را رد ميکند؛ اما شايد اگر تنها شانس بقا و تقويت برجام و تنشزدايي در آمدن ظريف باشد، بعيد نيست آقاي ديپلمات لباس نامزدي بپوشد؛ همان کاري که هشت سال قبل، شيخ ديپلمات کرد.
حذف نامزدهاي کاريزماتيک
12 سال پيش در اين روزها، اصلاحطلبان سه نامزد شاخص و کاريزماتيک در صحنه انتخابات داشتند. سيد محمد خاتمي، ميرحسين موسوي و مهدي کروبي هريک با سابقه پررنگ رياستجمهوري، نخستوزيري و رياست مجلس آماده ورود به انتخابات ملتهب 1388 بودند. امروز اما اصلاحطلبان نامزدهايي در اين سطح و وزن ندارند. مجموعه شرايط سياسي و نيز سني، عملاً ورود اين سه چهره شاخص به عرصه انتخابات را محال کرده است. اين مسئله درباره چهرههايي چون بهزاد نبوي و سيد محمد موسويخوئينيها هم صائب است.
محمدحسن دهقاني
مطلبی دیگر از این انتشارات
در سفر پاپ فرانسیس به عراق چه گذشت
مطلبی دیگر از این انتشارات
شروع هجمههای سنگین و سبک اصلاحات علیه دولت
مطلبی دیگر از این انتشارات
منابع یارانه ۴۵۰ هزار تومانی تامین خواهد شد