مدرسه سازی، شگردی برای تطهیر چهره مافیای کنکور

مدرسه سازي، شگردي براي تطهير چهره مافياي کنکور

مافياي کنکور اصطلاحي است که به موسسات کنکور داده ميشود. به اين دليل که منبع درآمدشان رقابت داوطلبان ورود به دانشگاه است، و از اين رو هرچه معرکه کنکور داغ تر، درآمد آنها نيز افزون تر خواهد بود. پس از آنجا که از تشديد رقابت سود ميبرند، براي شعله ور شدن آتش رقابت تا جايي که امکان داشته باشد تلاش ميکنند.

گرچه فعاليت اين مؤسسات قانوني است اما اين مسئله از مهمترين نقاط ضعف نظام آموزشي کشور است که چنين شرايط و قوانيني را بوجود آورده است تا امکان رشد قارچ گونه مافياي کنکور در قالبي کاملا قانوني ايجاد شود.

مافيا در واقع دستهاي پشت پرده اي است که با اقدامات خود، شبکه تصميم گيري را به سمت منافع خود سوق ميدهند. سالهاست آموزش و پرورش و سازمان سنجش گرچه هرگز خود آن را نپذيرفته اند اما از سوي منتقدان نظام آموزشي با اتهام تأثير گرفتن از اين مؤسسات روبرو هستند.

نمونه آن خبري است که همزمان با دهه فجر تحت اين عنوان مخابره شد:

« ايراني مقيم آلمان 100 مدرسه در مناطق کمتر برخوردار کشور ميسازد.» و در توضيح آن نام اين خير مدرسه ساز «ابوالفضل جوکار» عنوان شده بود.

جوکار مدير و مالک موسسه خدمات آموزشي «گاج» از شهيرترين موسسات کنکور است که در جامعه به کاسبي نجومي از طريق دامن زدن به رقابت کنکور، معروف است. اين گروه آموزشي در کنار ساير موسسات با سرمايه گذاري در بستر کنکور آن را از يک رقابت علمي به يک رقابت مالي تغيير داده است. با ورود پول به رقابت کنکور و داغ کردن تنور آن سبب شده اند تنها افرادي که قدرت خريد خدمات آموزشي را دارند وارد دانشگاه شوند. و از آنجا که مسير ورود به آموزش عالي از خدمات آموزشي آنان ميگذرد، جامعه مجبور است بخشي از توان مالي خود را در اين زمينه خرج کند که در قشر متوسط به پايين جامعه، که بدنه اجتماع را تشکيل ميدهند به قيمت زدن از ساير مخارج خانواده، کوچک شدن سفره، مقروض شدن و... تمام ميشود. طبقه محروم نيز به دليل قدرت مالي پايين، کاملا از اين خدمات و به تبع آن دانشگاه جا ميمانند.

جوکار در حالي براي محرومين مدرسه ميسازد که با بازار کردن کنکور، دست اين افراد را از آموزش عالي کوتاه کرده و درآمدش را هم از طريق استضعاف جامعه کسب کرده است.

در حقيقت در نظام بازار بنيان و سرمايه محور، انجام امور عام المنفعه بيش از هرچيز يک ترفند است براي آرايش تصوير نامناسبي که اجتماع از آنها دارد. و علاوه بر آن امکاني براي مديون کردن جامعه و دولت به خود.

تا از اين طريق همانگونه که ابتدا گفته شد با وامدار کردن تصميم گيران کلان به خود، بتواند در شبکه تصميم گيري تاثير گذاشته، و ضمن حفظ حيات، منافع خود را نيز تضمين کند، و در نزد مردم نيز چهره اي انسان دوست و اخلاقي به نمايش بگذارد. در حاليکه در اصل فعل، به استضعاف جامعه و خلع يد محرومين مشغول است.

فاطمه سادات حبيبي

واحد سیاسی و دشمن شناسی ( نجوا )

موسسه مصاف ایرانیان