راستش من خیلی کار دارم هنوز، خیلی چیزا هم برای از دست دادن دارم ولی اگه بهم بگن همین الان میتونی چشماتو ببندی و دیگه بیدار نشی با آرامش تمام چشمامو میبندم :)
مجموعه فاجعه به بار اوردن های من9
خبر رسیده که یه سریا معترضن که چرا مدارس حضوری شده
و اینکه الان که دیگه حضوری شده نمیشه به سادگی کلاسا رو پیچوند
خب
بذارید یکم موضوع فرار از مدرسه رو تشریح کنم?
برای فرار از مدرسه و پیچوندن کلاسا چند اصل خیلی مهم باید رعایت شه(الهی العفو?)
1.بازیگر خوبی باشی
باید از تمامی نقاط صورت در حرف زدن و بکار ببری تا حرفت نافذ تر بشه?
2.پیدا کردن یه موضوع
باید برای پیچوندن مدرسه یه موضوعی رو پیدا کنی که بدون رفتن به خونه حل نشه??
3.پیله کردن به مهربون ترین معلم
این یکی رو خودم امتحان کردم صد در صد تضمینیه??
خب یه خاطره تازه هم دارم از این ماجرا
البته شریک جرم بودم و فراری دادم???
برای کلاس کامپیوتر اکثریتمون باید بریم به صورت آنلاین آموزش ببینیم
اما خب یه سریا هم باید بمونن برای یه کلاس کامپیوتر خاص
خب من طبق معمول داشتم کیف و کتابم رو جمع میکردم که یک از دوستام کمک خواست ?
سریع یه نقشه ریختیم
نقشه این بود
قرار شد من حواس ناظم و معلم رو باهم پرت کنم
سخت بود
به ناظم گفتم بچه ها توی حیاط جنوبی از درخت بالا رفتن و دارن توت میخورن ، ناظم از جاش پرید و به سوی حیاط دوید(اگه بفهمن من لو شون دادم تیکه بزرگم گوشمه??)
معلم مشاورمون هم با ایستادن رو به رویش و با بستن دیدش موفق شدم سرگرم کنم
خب ما فرار کر....یعنی اون فرار کرد?
پنج دقیقه بعدش خودم زدم بیرون از مدرسه و دوتایی رفتیم به سوی مترو
از شانس خیلی خوبمون
هنگام پایین رفتن از پله ها
معلم دفتر آموزش رو رو مشاهده نمودیم
و این رفیقمون هول شد و یهو سلام کرد
معلم هم یه نگاه متعجب بهش انداخت و جواب سلامش رو داد و رفت?
یعنی قشنگ اون موقع که میخوای یه کار خاص کنی باید یه معلم جلوت سبز شه???
ما اکثرا با شیش روش میپیچونیم مدرسه و کلاس ورزشش رو?
- حساسیت ها
- سردرد
- دل درد
- شکسته شدن دست ها یا پاها
- پا درد
- بیماری
قشنگ اگه توی نقشت فرو بری و یکی از این موضوع ها رو بیان کنی مستقیم توی خونه ای
البته نباید زیاد ازشون استفاده کنی ??
چون مشخص میشه که داری بهونه میاری و اونموقس که اگه کف کلاسم افتاده باشی و نفست بالا نیاد میگن فیلمشه??
یادش بخیر
دبستان بودم
قرار بود یه تکلیف رو انجام بدیم و منم ننوشته بودمش??
ناگهان دلم درد گرفت(مدیونین فکر کنین اتفاقی بوده باشه??)
و زنگی که باید تکلیف رو تحویل میدادیم
من توی خونه بودم ???✌✌
یه چند ماه پیش این خاطره رو به مامانم گفتم
یه لبخند ملیح زد و گفت میدونسته که الکی بوده??????
خب یه اصل به اون اصل های اول اضافه میکنم??
4.نیاز به مامان مهربون
اما خب به ارزشش می ارزه
به راستی یاد دوران آموزش مجازی بخیر
چه میکروفن هایی که وصل میشد اما میگفتیم وصل نمیشه
چه اینترنت هایی که وصل بود و میگفتیم قطع شده بودیم
چه دهانمان هنگام خوردن لقمه نون و پنیر میجنبید و معلم صدامون میکرد
چه معلم در حال درس دادن بود و چت هایی که کردیم
در آخر شما را با یک میم تلخ تنها میذارم
در پناه حق?
مطلبی دیگر از این انتشارات
مجموعه فاجعه به بار اوردن های من5
مطلبی دیگر از این انتشارات
اعترافهای یک معلم
مطلبی دیگر از این انتشارات
نقدی بر مدارس حومه تهران، از منظر مدرسهزدایی ایوان ایلیچ