مسئول امور بیخودی

کارهایی که تو این یکماه در مدرسه انجام دادم لیست کردم. اونایی که یادم می اومد. تقریبا کارهای بیخودی بود.

البته معلم‌ها راضی هستند. میگن امسال اوضاع بهتره. خدا کنه راست بگن.

قبل از مهر ده دوازده نفر اومدن پرونده گرفتن رفتن. این برای مدارس غیردولتی فاجعه محسوب میشه. ولی بعد از شروع مدرسه ها بیست و خورده‌ای اومدن ثبت نام. عمدتا دوازدهم بودن. «خیلی» ، تاکید میکنم خیلی، دوست دارم این موضوع رو به مدیریت داهیانه خودم نسبت بدم. حالا فعلا که کسی جلو دارم نیست و با اجازه ، نسبت میدم.

مدرسه قبلی پایین شهر بود. خوبیش این بود همه یکدست بودند. اینجا خیر سرش بالا شهره. بدیش اینه همه جور آدمی توش پیدا میشه. از اونی که مادرش کارگر خونه دیگران تا کسی که نصف شهر پشت قباله مادربزرگش بوده و با شاسی بلند میاد مدرسه. حالا بیا اینا رو جمع کن.

عاقبت پاسخ صحیح به علم بهتر است یا ثروت
عاقبت پاسخ صحیح به علم بهتر است یا ثروت

کاش برای همه جا بیفته که پز دادن با پول بابا که خود ماحصل شرایط نابسامان اقتصادی و غلبه دلالی بر تولید است کار غلطی و مزخرفی است. به امید خدا بزودی جشن « جر دادن» تازه به دوران رسیده ها رو بگیریم 😂 حسود پلاستیکی هم من نیستم.

روز سه‌شنبه رئیس بزرگ با رئیسش قراره بیان بازدید. فرمودند آماده باشید. ما هم آماده کردیم. انشالله مورد پسند واقع بشیم.

امروز یهو به فکر افتادم ببینم چندتا پست نوشتم. صد و هشتاد و هفت پست بی‌زبون که بیشترینش ۱۶۰۰تا بازدید خورده. یکم دلسرد کنندست. ولی مهم کیفیته که اونم حله. القصه که درود به همه همراهان عزیزم که تک تک آنها برام ارزشمند هستند.

https://virgool.io/@shorezaar/%D8%B2%D8%B4%D8%AA%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%AF%D9%86%D8%AF%D9%85%DB%8C-%D9%85%D8%AB%D9%84-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7-wtp7d98rxm0l

این پست را دقیقا چهار سال پیش در چنین روزی پست کردم. الان که مرور میکنم میبینم سطح دغدغه هام خیلی بالاتر بودن. بنابراین لعنت به وضع اقتصادی که تا سطح چی بخرم،چی بخورم، چی سوار بشم پایین

اومدم.