چت بات Parry و نوآوری در هوش مصنوعی و روانشناسی

در سال 1972 با ایجاد یک ربات گفت‌وگوی جدید به نام پری (PARRY) پیشرفت قابل توجه و مهمی رخ داد. پری توسط کنت کلبی (Kenneth Colby)، روان‌پزشک و دانشمند کامپیوتر ساخته شد و تاثیر زیادی بر توسعه برنامه‌های گفت‌وگو و هوش مصنوعی گذاشت. با ما همراه باشید تا در ادامه با دومین چت‌بات تاریخ یعنی پری آشنایتان کنیم.

نحوه عملکرد پری

چت بات PARRY به‌طور ویژه برای تقلید از رفتار یک فرد مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید ساخته شد و دیدگاه جدیدی درباره سلامت روان و ارتباط بین انسان و کامپیوتر ارائه داد. هدف کلبی از ساخت پری این بود که توانایی ماشین‌ها در درک و استفاده از زبان طبیعی را بهبود بخشد و نحوه تعامل آن‌ها با بیماران روانی را بررسی کند.

پری در محیطی مبتنی‌بر متن کار می‌کرد و از طریق ورودی‌های تایپ‌شده با کاربران گفت‌وگو می‌کرد. پاسخ‌های پری با استفاده از سیستمی ایجاد می‌شد که هدف آن تقلید از فرایندهای شناختی و الگوهای زبانی یک فرد مبتلا به پارانوئید بود. این چت‌بات دارای مجموعه‌ای گسترده از قوانین و اسکریپت‌های از پیش تعیین‌شده بود که باعث می‌شد در زمینه‌های مختلف، پاسخ‌های منطقی و مناسب ارائه دهد.

برخلاف الیزا (اولین چت‌بات ساخته‌شده توسط جوزف وایزنبام) که بیشتر به تکرار سوالات کاربران می‌پرداخت و از پاسخ‌های از پیش تعیین‌شده استفاده می‌کرد، پری توانایی تولید پاسخ‌های منطقی‌تر و پیچیده‌تری داشت. این توانایی‌ها باعث شد پری به‌عنوان یکی از اولین چت‌بات‌های پیشرفته در زمینه شبیه‌سازی رفتارهای انسانی شناخته شود.

تست و ارزشیابی Parry

چت بات PARRY در اوایل دهه 1970 با استفاده از نسخه اصلاح‌شده تست تورینگ آزمایش شد. گروهی از روان‌پزشکان باتجربه ترکیبی از بیماران واقعی و سیستم‌های رایانه‌ای که برنامه PARRY را از طریق چاپگرهای تله‌تایپ اجرا می‌کردند، بررسی کردند. همچنین، گروه دیگری از 33 روان‌پزشک هم متنی از دیالوگ‌ها را دریافت می‌کردند. این دو گروه باید تشخیص می‌دادند که آیا پاسخ‌های دریافت‌شده، از بیماران واقعی است یا خلق‌شده توسط برنامه‌های رایانه‌ای هستند. روان‌پزشکان تنها در 48 درصد موارد تشخیص درستی دادند که آن تشخیص هم می‌توانست یک حدس‌زدن تصادفی باشد.

توانایی قابل توجه پری در تقلید دقیق از یک فرد مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید، ویژگی مهمی بود که باعث شد آزمایش‌ها و ارزیابی‌های زیادی روی آن انجام شود. روان‌پزشکان و محققان هوش مصنوعی با پری صحبت می‌کردند و اغلب در تشخیص پاسخ‌های آن از پاسخ‌های فرد واقعی که با مشکلات سلامت روان دست‌وپنجه نرم می‌کرد، دچار مشکل می‌شدند.

چت بات PARRY در مقابل ELIZA

وقتی صحبت از تولد پری می‌شود، باید به الیزا هم اشاره کرد. به گفته برخی، شاید کنت کلبی PARRY را خلق کرده باشد تا با دکتر معروف، ELIZA به رقابت بپردازد. در ژانویه 1973، پری و الیزا فرصتی برای برقراری ارتباط با یکدیگر پیدا کردند. وینت سرف، پیشگام علوم کامپیوتر، تصمیم گرفت این دو ربات را به نتیجه منطقی خود برساند. او با استفاده از ARPANET، مکالمه‌ای بین این دو چت‌بات برقرار کرد. این چت به این شکل شروع شد:

+ELIZA: عصر بخیر، مشکلاتت را بهم بگو. لطفاً ورودی را با نقطه یا علامت سؤال خاتمه بده.

-PARRY: مردم گاهی روی اعصابم راه می‌روند.

+ELIZA: مطمئن نیستم که شما را کاملا درک کرده باشم.

-PARRY: باید بیشتر توجه کنی.

+ELIZA: تو باید توجه بیشتری داشته باشی.

این مکالمه، به نوعی نشان‌دهنده تلاش‌های اولیه برای درک و بهبود تعاملات بین هوش مصنوعی و انسان‌ها بود. هر دو برنامه نمایانگر مراحل ابتدایی در توسعه چت‌بات‌ها و تعاملات زبان طبیعی بودند.

تاثیرات PARRY پری بر علم روانشناسی

یکی از تاثیرات مهم چت‌بات پری بر علم روانشناسی، فراهم‌کردن یک ابزار جدید برای مطالعه و درک بهتر رفتارهای روانی بود. با استفاده از پری، روان‌پزشکان و محققان توانستند به شکلی دقیق‌تر و منظم‌تر به بررسی رفتارهای بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید بپردازند. این چت‌بات به‌عنوان یک شبیه‌ساز رفتاری، به محققان کمک کرد تا بتوانند الگوهای مشخصی از رفتارهای پارانوئید را شناسایی و تحلیل کنند.

علاوه‌بر این، پری به‌عنوان یک ابزار آموزشی هم مورد استفاده قرار گرفت. دانشجویان و متخصصان روانشناسی از این چت‌بات برای تمرین و یادگیری نحوه برخورد با بیماران مبتلا به مشکلات روانی استفاده کردند. این تجربه‌ها به آن‌ها کمک کرد تا بتوانند به‌شکلی موثرتر و انسانی‌تر با بیماران خود تعامل کنند.

جمع‌بندی

اهمیت عملکرد و تاثیرات پری فراتر از یک عامل مکالمه بود. این سیستم، پایه و اساس پیشرفت‌های بعدی در پردازش زبان طبیعی و چت‌بات‌های مبتنی بر هوش مصنوعی را فراهم کرد. آزمایش‌های پری نشان داد که هوش مصنوعی می‌تواند اعمال پیچیده انسانی را تقلید و درک کند. در نتیجه، می‌توان گفت این پروژه نقش مهمی در توسعه و بهبود فناوری‌های مرتبط با مکالمه و تعامل انسان و ماشین داشت.