قسمت سوم- هزاردستان ماه من

سلام. به سومین قسمت پادکست مترونوم خوش‌اومدید. من پیام مقدم هستم و در هر قسمت این پادکست در مورد موسیقی و داستان ساخته شدن ترانه‌های مشهور با شما صحبت می‌کنم.

این که در پشت هر ترانه چه داستانی خوابیده و ترانه‌ها از روزی که به ذهن آهنگساز یا ترانه‌سرا اومدن تا وقتی که به گوش شنونده‌ها رسیدن چه مسیری رو طی کردن و چه اتفاقاتی برای اون‌ها افتاد.




اما سومین قسمت پادکست مترونوم:

( ۱:۰۴ تا ۱:۳۰)

هزاردستان ماه‌ من.

تصنیف سازی و ترانه سرایی در ایران، با ظهور انقلاب مشروطه و ورود فرهنگ اروپایی و اختراعات جدید، وارد مرحله‌ی جدیدی می‌شه. هنری که تا قبل از این فقط مختص اشراف و خواص بود و یا فوقش توسط موسیقی‌دانان دوره‌گرد در خیابان‌ها اجرا می‌شد و مردم با نام مطرب اون‌ها رو تحقیر می‌کردن کم‌کم صورت دیگه‌ای پیدا می‌کنه.

گرامافون موسیقی رو به اندرونی خونه‌ها می‌بره و تماشاخانه‌ها باز می‌شن و کنسرت‌های موسیقی کم‌کم به راه میفته.

(۲:۰۲ تا ۲:۱۶)

داستان ما از یک شب عروسی در حوالی سال هزار و دویست و نود و نه خورشیدی، در عشرت‌آباد تهران شروع می‌شه؛

وقتی دسته‌ی نوازنده‌ها روی تختی که روش فرش انداخته بودن مشغول نواختن برای مهمونا بودن. اواخر مجلس دختر جوانی حدود پونزده شونزده ساله، کاغذی رو به نوازنده‌ی تار می‌ده و درخواست تصنیف "بیا مرغ حق امشب فغان نماییم" رو می‌کنه.

نوازنده‌ی تار با بی‌میلی کاغذ رو می‌گیره و کوک ساز رو عوض میکنه و شروع می‌کنه به نواختن صدای قوی و پرطنین دختر همه رو متعجب و شگفت‌زده می‌کنه.

گوش یکی از مهمانان مجلس اون شب تیز میشه و به نزدیک نوازنده‌ها میاد. تار رو از تار نوازی که از سبک نواختنش هم دل خوشی نداشته می‌گیره و از دختر می‌پرسه دختر جان، اسم شما چیست؟ دختر با خجالت می‌گه قمر. مرد می‌پرسه آوازم بلدی بخونی؟ دختر جواب مثبت می‌ده و مرد تار می‌زنه و دختر جوون صداش رو رها می‌کنه.

جای آن است که خون موج زند در دل لعل، زین تقابل که خزف می‌شکند بازارش.

(۳:۱۸ تا ۳:۴۳)

اجرای عالی دختر همه رو به شوق میاره و طوری تشویقش می‌کنن که باعث دلخوری عروس و دوماد می‌شه.

این داستان رو بسیاری اولین آشنایی مرتضی خان نی داوود، با قمرالملوک وزیری می‌دونن. قمر در اون روزگار دختر جوانی بوده که به تازگی از تاکستان قزوین به تهران اومده بود.

قمر بعد از این چند سالی به کلاس موسیقی مرتضی خان در خیابان علاالدوله اون روزگار و فردوسی فعلی میره و به نوعی به بهترین شاگردش تبدیل می‌شه و خواننده‌ی بهترین ترانه‌های مرتضی خان نی‌ داوود بود.

عرض کنم اونجا بودم، سال‌ها اونجا مدرسه داشتم، که یکی از شاگردهای این مدرسه قمر الملوک وزیریه. صداش فوق‌العاده خوب بود و اومد اونجا یه چیزهایی یاد گرفت که قمرالملک شد که همه واقعا تمام دنیا گیج شد، می‌شه گفت مملکتمون.

قسمتی بود از گفتگوی کیخسرو بهروزی، با مرتضی خان نی داوود در سال هزار و سیصد و پنجاه و شیش خورشیدی در تهران.

در مورد مرتضی خان نی؛ داوود آهنگساز تار نوازی که شماری از بهترین کارهای قمرالملوک وزیری رو ساخته، در قسمت‌های بعد مفصل‌تر حرف می‌زنیم.

چند سال بعد در سال هزار و سیصد و سه اولین کنسرت قمر در گرند هتل لاله‌زار برگزار می‌شه و برای اولین بار زنی بی‌حجاب روی صحنه می‌ره و آواز می‌خونه و مرتضی نی داوود با تار، نوریانی با ویولن، ضیا مختاری با پیانو، حسین خان با کمانچه و چند نفر دیگه اون رو همراهی می‌کنن.

قمر در این کنسرت ترانه‌ای مشهور مرغ سحر را هم می‌خونه و با استقبال بی‌مانند حضار روبه‌رو می‌شه. قمرالملوک وزیری اون شب رو به یاد ماندنی‌ترین شب عمرش می‌دونه.

بعد از کنسرت قمر به شهربانی برده می‌شه و ازش تعهد گرفته می‌شه که دیگه بی‌حجاب روی صحنه نره. هر چند او اعتنایی به این تعهد نکرد و چند وقت بعد، کنسرت دیگری در لاله‌زار برگزار کرد که باعث بند اومدن کل چهارراه استانبول تهران شد.

از قمرالملوک وزیری، همیشه به عنوان اولین زن خواننده‌ی ایرانی در دوران جدید نام برده می‌شه؛ زنی که با شجاعت آوازخوانی در عرصه‌ی عمومی رو از انحصار مردان درآورد و و با صدای بی‌مانند خودش، نامش رو در موسیقی ما جاودانه کرد.

تصنیف‌‌های قمر و صدای قوی او، هنوز هم در حافظه‌ی جمعی ایرانیان مونده و حالت اسطوره‌ای پیدا کرده.

البته چندتایی از این کارها جزو میراث فرهنگی ما هم شده که در میانشان می‌شه به ترانه‌های زیادی اشاره کرد؛ از ترانه‌ی مرغ‌سحر و محسن گل گرفته تا تصنیف مشهور آتش دل و البته ترانه‌ی مشهور شاه من، ماه من که مرتضی خان ملودیش رو در بیات اصفهان نواخت و حسین پژمان بختیاری شعرش رو سرود. (۶:۳۰ تا ۷:۴[)

این آهنگ توسط کمپانی آلمانی پلی‌فون روی صفحه ضبط شده. این شرکت آلمانی که در شهر لایپزیک آلمان قرار داشت، در اوایل قرن بیستم در ایران فعالیت داشته و آقای عذرا حکاک، نمایندگی ایران و عراق این رو شرکت داشته.

پلی‌فون خیلی از کارهای قمر خوشبختانه ضبط می‌کنه و در حدود یک سوم اونها تا روزگار ما باقی مونده.

در عکسی که از صفحه‌ی قدیمی تصنیف ماه من پیدا کردم، بعد اسم قمرالملوک وزیری نوشته شده تصنیف بیات اصفهان ماه من. تار مرتضی خان و ویولن موسی خان، یعنی برادر مرتضی خان.

همچنین روی جلد صفحه تاکید شده که با برق پر شده، که نشون می‌ده این صفحه بعد از تجهیز استودیوهای صفحه پرکنی با برق و بعد از صفحاتی مثل مرغ سحر تولید شده.

به گفته‌ی آقای بهروز مبصری، سال پر شدن صفحه هزار و سیصد و هشت خورشیدیه که دوره‌ی ضبط سوم کارهای قمر بوده و با برچسب طلایی منتشر شده.

سال‌ها می‌گذره؛ در سال هزار و سیصد و نوزده رادیو ایران افتتاح می‌شه و قمر به رادیو می‌ره و بعدها در دهه سی خورشیدی در اونجا با بی مهری و بی محلی روبرو می‌شه و سرانجام در ساعت ده و نیم شب چهارده مرداد هزار و سیصد و سی و هشت بعد از یک دوره‌ی بلند بیماری و بعد از سکته‌ی مغزی و زمانی که فقط پنجاه و چهار سال داشت، در فقر و انزوا از دنیا می‌ره و در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپرده می‌شه.(۹:۱۱ تا ۹:۵۵ اخبار)

قمری که زمانی ملک‌الشعرای بهار در موردش گفته بود:

ای بلبل نغمه سنج ایام، ای همچو فروغ مه دل‌آرام، مام تو چو آفتاب زاده، نامت چه رو قمر نهاده؟ صد قرن هزار ساله باید، تا یک قمر الملوک زاید. ایران که دو صد قمر ندارد، هر زن که چنین هنر ندارد. بگذار برای ما بماند، آواز فرح فضا بخواند.
(۱۰:۲۷ تا ۱۱:۰۳)

در اواسط دهه‌ی پنجاه خورشیدی، علی حاتمی، کارگردانی که با آثاری مثل حسن کچل و توقی و سوته‌دلان، به دل مشغولی نسبت به فرهنگ و تاریخ گذشته‌ی ایران معروف بود، نوشتن فیلمنامه‌ی سریالی به نام "جاده‌ی ابریشم" رو شروع کرد.

وقوع انقلاب و تغییرات پی در پی در مدیریت تلویزیون و سلایق جدید آنها، باعث شد که حاتمی بیش از ده بار این فیلمنامه را بازنویسی کنه.

این تغییرات، حتی دامن اسم سریال رو هم گرفت؛ حاتمی بعد از یه مدت به خاطر هم نامی سریال با مجموعه‌ی مستند جاده‌ی ابریشم ساخت ژاپن نام سریال به "تهران روزگار نو" و بعدتر، به "هزاردستان" عوض کرد.

انقلاب و شروع جنگ، روند ساخت مجموعه رو بیشتر به تاخیر انداخت تا سرانجام سریال در نوروز هزار و سیصد و شصت و شیش و بعد حذف و تغییرات زیاد از تلویزیون، به نمایش درآمد.

ساخت موسیقی سریال بر عهده‌ی مرتضی حنانه بود که با توجه به زمان داستان، یعنی تهران اوایل قرن بیستم، حنانه از ترانه‌ها و تصنیف‌های مشهور اون روزگار استفاده کرد و اونها رو به زیبایی و باشکوهی با ارکستر بزرگ اجرا کرد.

او برای موسیقی تیتراژ سریال، از یکی از مشهورترین آثار همکار قدیمیش در شورای عالی موسیقی رادیو ایران؛ یعنی مرتضی نی داوود استفاده کرد و موسیقی رو بر اساس ملودی تصنیف شاه من، ماه من ساخت.

(۱۲:۲۵ تا ۱۳:۱۰)

هر چند متاسفانه هیچ گاه اشاره‌ای به این برداشت نشد و حتی در تیتراژ سریال نامی از مرتضی خان و قمر برده نمی‌شه.

جالب اینکه مرتضی حنانه برای موسیقی پایانی سریال نیز از تصنیف مشهور دیگری از قمر یعنی تصنیف دشتی موسم گل، از ساخته‌های موسی معروفی و شعری از وحید دستگردی استفاده کرد.

موسیقی این سریال به یکی از آثار شاخص و به یاد ماندنی دهه‌ی شصت بدل‌ شد.

(۱۳:۳۹ تا ۱۴:۵۶)

شاه من، ماه من بعدها توسط بسیاری اجرا شد. شهلا سرشار در اواخر دهه‌ی شصت خورشیدی اون رو اجرا کرد و حتی در مراسم بزرگداشت مرتضی خان نی داوود که چند سال قبل از مرگ او در کالیفرنیا برگزار شد، آهنگ رو در حضور او اجرا می‌کنه. اکی بنایی و داوود آزاد نیز این ترانه رو اجرا کردند.

(۱۵:۱۶ تا۱۶:۲۴)

علیرضا افتخاری در سال هزارو صد و هفتاد و چهار، بر اساس این ملودی و با شعری از فریدون مشیری و با تنظیم فریدون شهبازیان ترانه‌ی "شور عاشقانه" رو در آلبوم "شورای عشق" اجرا کرده:

(۱۶:۳۸ تا ۱۷:۱۸ )

یکی از جدیدترین اجراهای تصنیف و با تنظیم جدیدی که رنگ و بوی موسیقی جاز هم داره، از تارا تیباست که اون رو در آلبوم "یک رویای ایرانی" اجرا کرده.

از تارا مورد دلیل علاقه‌اش به این ترانه پرسیدم:

خب اهمیتش برای من، برای اینکه این تصنیف رواجرا کردم اول از همه اینکه ملودی بسیار زیبایی داره، بسیار به دل می‌شینه و من فکر می‌کنم که یک سری آهنگ‌هایی که از قدیم موندن و معروف هستن، یه دلیلی داره که می‌مونن… تحت این سال‌ها؛ به خاطر اینکه خیلی خوبن. خیلی سادست و من فکر می‌کنم اجرا کردن دوباره‌ی این ملودی‌ها که خیلی خوبن، کار خیلی خیلی مهمیه؛ به خاطر اینکه تو دوباره اینا رو بهشون یه روح تازه می‌دی و دوباره زندشون می‌کنی و در واقع به سلیقه‌ی روز نزدیکش می‌کنی و باعث می‌شه که اینا از بین ترن و نمیرن. من فکر می‌کنم این کار مهمیه که باید انجام بدم و خوشحالم که مردم هم دوست داشتند.
(۱۸:۲۸ تا ۱۹:۴۱)




این بود سومین قسمت پادکست مترونوم.

برای تهیه‌ی مطالب این قسمت از شماره‌ی هیجده نشریه‌ی دفتر هنر ویژه‌ی قمر، به سردبیری آقای بیژن اسدی‌پور، کتاب زنان موسیقی ایران از اسطوره تا امروز نوشته‌ی توکا ملکی، مقاله‌ی بلبل سرگشته از بهروز مبصری، ویکی‌پدیای فارسی و منابع آنلاین استفاده شده.

با تشکر از خانم تارا تیبا و آقای امیر نوژن بابت راهنمایی و مشاوره‌. موسیقی پادکست کاریست از رضا روحانی عزیز و لوگوی پادکست کار حمید جان پارساییان.

روز و روزگار خوش، ایام به‌ کام.



بقیه قسمت‌های پادکست مترونوم را می‌تونید از طریق CastBox هم گوش بدید.

https://castbox.fm/episode/قسمت-سوم-پادکست-مترونوم--هزاردستان-ماه-من-id1488221-id103233548?utm_source=website&utm_medium=dlink&utm_campaign=web_share&utm_content=%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%20%D8%B3%D9%88%D9%85%20%D9%BE%D8%A7%D8%AF%DA%A9%D8%B3%D8%AA%20%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%88%D9%85%20-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D9%87%20%D9%85%D9%86-CastBox_FM