قسمت هفتم- ای ایران

سلام به پادکست مترونوم خوش‌ اومدید. من پیام مقدم هستم و شما به هفتمین قسمت پادکست مترونوم گوش می‌دید که در نوروز ۱۳۹۸ ضبط شده.

مترونوم پادکستیه درباره‌ی داستان ساخته‌شدن ترانه‌ها و این که ترانه‌های مشهور چه مسیری رو طی کردن تا به گوش ما برسن. پادکست مترونوم رو می‌تونید روی اپلیکیشن‌های پادکست‌گیر، اسپاتیفای و ساندکلاود گوش کنید.




این دفعه به مناسبت نوروز سراغ یکی از ماناترین و شناخته‌شده‌ترین سرودهای ملی ایران می‌رویم. سرودی که سال‌ها از ساختش می‌گذره و امسال ۷۵ ساله میشه و هنوز شنیدنش لطف و جذابیتش رو از دست نداده.

سرودی که تنها سه ماه سرود ملی رسمی ایران بود ولی جایگاه ویژه‌ای پیش تک‌تک ما داره و در بسیاری از مراسم و جشن‌های ملی ایرانی‌ها در داخل و خارج کشور خونده میشه.

داستان از سوم شهریور ۱۳۲۰ شروع میشه. وقتی نیروهای متفقین بعد از اولتیماتوم و فشار به دولت ایران به بهانه‌ی وجود کارشناسان و متخصصان آلمانی به ایران حمله می‌کنن.

ارتش انگلیس از جنوب و غرب و ارتش سرخ شوروی از شمال شرق وارد ایران شدن تا به اصطلاح خودشون، دالان ایرانی یا پرشن کریدور (Persian Corridor) رو برای کمک به ارتش شوروی که اوضاع خوبی در برابر ارتش آلمان نازی نداشت، برپا کنن.

ارتش تازه تاسیس و نوپای ایران، تاب این حمله رو نداشت و از هم پاشید و کشور به سرعت اشغال شد. متفقین به پایتخت رسیدند و رضاشاه وادار به استعفا شد.

متفقین به عنوان فاتح، اختیار همه‌ی سازمان‌ها و ادارات ایران رو برعهده گرفتن. مشاهده‌ی این اوضاع اثر بدی روی روحیه‌ی ایرانی‌ها گذاشت که به تازگی با مفهوم ناسیونالیسم با تعریف جدید اون آشنا شده بودند.

ایران تا پایان جنگ سال ۱۳۲۴، در اشغال متفقین موند. بماند که قسمت‌هایی از کشور مانند آذربایجان، تا مدت‌ها بعد از جنگ هم در اشغال باقی ماند.

در یکی از روزهای مهر ۱۲۳۲ خورشیدی، دکتر حسین گل گلاب، استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان فارسی، به محل انجمن موسیقی در خیابان هدایت تهران میره.

حسین گل گلاب متوجه میشه مردم در جایی جمع شدن و وقتی از کنارشون رد میشه، می‌بینه یه سرباز آمریکایی مشغول کتک زدن یه بقال ایرانیه، بدون این که کسی جرئت داشته باشه جلو بره و یا چیزی بگه. دیدن این صحنه قلب گل گلاب رو به درد میاره و اثر بدی روی اون می‌ذاره.

خود حسین گل گلاب داستان رو این‌طوری تعریف می‌کنه:

یک روز در یکی از روزهای مهر ۱۳۲۳، از خیابان هدایت رد می‌شدم. یک سربازان آمریکایی، یک بقال ایرانی را کتک زد. خیلی ناراحت شدم. به انجمن موسیقی خالقی رفتم و بی‌اختیار چیزی درست کردم. خالقی برای آن آهنگ ساخت شد. شد همان سرود معروف ایران که بنان آن را خواند.

اولین جرقه‌ی ساختن این سرود در این‌جا شکل می‌گیره. داستان ساخت این سرود هم مثل خیلی از داستان‌های شفاهی فرهنگ و هنر ما در ابهام مونده و واقعیت د افسانه در هم آمیخته شده.

داستان دیگه‌ای هست که میگه گل گلاب و خالقی سوار بر درشکه از جلوی ساختمان تازه‌تاسیس راه‌آهن تهران می‌گذشتند و با دیدن پرچم شوروی و انگلیس و آمریکا بر فراز ساختمان راه‌آهن، حال هردو منقلب می‌شه و تصمیم به ساختن این سرود می‌گیرن.

در جایی هم به جای راه‌آهن گفته شده پرچم متفقین بر فراز ساختمان پادگان عشرت آباد بوده. خانم گلنوش خالقی، دختر روح‌الله خالقی روایت دیگه‌ای از این داستان داره.

در انجمن موسیقی در خیابان بهارستان اختلاف نظری بین لطف‌الله مفخم‌پایان و روح‌الله خالقی پیش میاد. مفخم‌پایان معتقد بوده که هردستگاه موسیقی ایرانی حال و هوای خودش رو داره. خالقی با این نظر مخالف بوده.

یه آقایی بود به اسم مفخم‌پایان که با پدرم خیلی دوست بود و یه تعدادی از نت‌های قطعاتی هم که اون موقع این‌ها چاپ می‌کردن و اون می‌نوشت.
پدرم می‌گفت که یه بحثی داشتن با آقای مفخم‌پایان راجع به این که دستگاه‌های ایرانی هرکدومشون یه حالتی دارن. مثلا می‌گفته که فرض کنید ماهور خیلی خیلی شاده، خیلی هیجان‌انگیزه. دشتی خیلی غمگینه، نمی‌دونم از این‌جور چیزها.
پدر هم میگه که نه، من اصلا موافق نیستم با این مسئله. من معتقدم که شما در هردستگاهی که بنویسی، می‌تونه شاد باشه، می‌تونه غمگین باشه. ربطی به این دستگاه نداره. بستگی به حالت اون قطعه داره و این که ملودی‌ها چطور ساخته شده باشه.
اون میگه که مثلا شما فکر می‌کنید که در دشتی شما می‌تونی یه قطعه‌ای بنویسی که هیجان انگیز باشه و تحرک ایجاد بکنه؟ پدرم میگه چرا که نه. ملودی ایران رو می‌نویسه.
می‌نویسه بعد هم می‌بره میده به آقای گل گلاب، میگه که این رو من ساختم. فکر می‌کنم یه سرود باشه. یه شعر مناسبی براش بذار، مربوط به ایران و نمی‌خوام هم صحبت از حکومت و شاه و نمی‌دونم دولت و این‌چیزها توش باشه. می‌خوام یه چیزی باشه که صرفا ایران باشه.

ترانه برای اولین‌بار در ۲۷ مهر ۱۳۲۳، در محل تالار دبستان نظامی، واقع در خیابان سی‌تیر کنونی و در نخستین کنسرت ارکستر انجمن ملی، توسط گروه کر دوشیزگان مدرسه‌ی کلوپ موزیکال کلنل وزیری اجرا میشه.

7:10-7:31

شدت استقبال به قدری بوده که ترانه سه‌بار پشت هم اجرا میشه. روح‌الله خالقی بعدها در دهه‌ی سی و در مقاله‌ای در مجله‌ی این‌جا ایران است، این‌طوری می‌نویسه:

جناب آقای دکتر عیسی صدیق که در آن موقع وزیر فرهنگ بودند، در کنسرت حضور داشتند و بسیار به این سرود ابراز علاقه نمودند و بلافاصله دستور دادند که از سرود ایران فیلم برداشته شود و همه روزه در رادیو نواخته شود. فردای آن روز از این سرود در مرکز پخش صدا فیلم برداشته‌ شد و نوازندگان انجمن موسیقی ملی در نواختن آن شرکت کردند.


نکته‌ی جالب این‌جاست که به گفته‌ی خالقی، از این اولین اجرای سرود فیلمی وجود داره ولی این که این فیلم الان کجاست و آیا هنوز وجود داره، هیچ اطلاعاتی در دسترس نیست.

همون‌طور که صفحه‌ی ضبط شده‌ی اجرای اول که باز به گفته‌ی خالقی اون زمان مرتب از رادیو پخش می‌شده، نیز در دسترس نیست.

به هرحال اجرای ترانه در پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۲۳ بوده و روزنامه‌ی اطلاعات در شنبه ۲۹ مهر، خبر اجرا رو چاپ می‌کنه. سرود مجددا در بهمن‌ماه همان سال و در حضور شاه و ملکه فوزیه اجرا میشه.

شعر ایران سه بند و پونزده بیت داره که دو بیت آخرش در هر سه بند تکرار میشه و با توجه به وسواس دکتر گل گلاب به زبان فارسی، تنها چهار کلمه‌ی نور، فدا، دور و در عربی و بقیه‌ی کلمات فارسی هستن.

یکی دیگه از موارد اختلاف هم بیت "از آب و خاک و مهر تو سرشته شد گِلم/ مهر اگر برون رود گِلی شود دلم بوده" که در جایی تهی شود دلم و در جای دیگر چه می‌شود دلم ذکر شده.

ولی درواقع شعر درست که بر اساس شعر دست نوشته‌ی خود حسین گل گلاب موجوده، گلی شود دلمه. عکسی از دست‌نوشته‌ی این شعر با خط خود حسین گل گلاب موجوده که عکسش رو بعدا توی توییتر و اینستاگرام مترونوم می‌ذارم.

آهنگ سرود هم در مایه‌ی دشتیه که گفته میشه ملحم از موسیقی بختیاری بوده و چند نفر هم اون رو تحت تاثیر آوازهای تعزیه‌ی حز دونستن.

اون روزها اجرای این‌گونه سرودهای تهییج‌کننده و ملی با توجه به اشغال ایران و کنترل متفقین در همه‌جا، کار خطرناک و پرریسکی بوده.

نکته‌ی دیگه هم اینه که برعکس نظر عموم، اولین خواننده‌ی این سرود بنان نیست. آقای هومن ظریف که در این مورد تحقیقات بسیار وسیعی انجام داده معتقده که به احتمال خیلی زیاد خواننده‌ی اولین اجرای این سرود شخصی به نام یحیی معتمد وزیریه که خودش نظامی و در عین حال دیپلمات بوده و از مزایای این مصونیت دیپلماتیک برای خوندن این سرود استفاده کرده. یحیی معتمد وزیری بعدها با نام هنری نوذر در چند برنامه‌ی گل‌ها هم حضور داشته.

در کتاب مرز پرگهر، درباره‌ی حسین گل گلاب، سراینده‌ی سرود ایران، آقای محمدعرفان رفیعی نخستین کسی بود که من رو متوجه یک واقعیت کرد.
در مقاله‌ی ایشون که در این جشن‌نامه‌ی مرز پرگهر به چاپ رسیده است با عنوان تاریخچه‌ای برای شکوفایی سرود ایران، آمده‌است محمدعرفان رفیعی در ارتباط با اولین اجرای سرود ایران گفتگوهایی کرده‌اند که یکی از آنها در سال ۱۳۸۳ بود با استاد اسماعیل نواب‌صفا. که آقای نواب‌صفا معتقد بودن خواننده‌ی کرد به نام یحیی معتمدوزیری برای اولین‌بار به صورت تک‌خوان به اجرای سرود پرداخته است.
آقای محمدعرفان رفیعی در سال ۱۳۸۹، با آقای معتمدوزیری، یحیی‌خان که بعدها به نوذر در برنامه‌ی گل‌ها معروف شد، گفتن گفت‌وگویی داشتن که ایشون هم اذعان کردند که به صورت رسمی اجرای آن را در سال ۱۳۲۳ در ۲۷ مهرماه با دوشیزگان مدرسه‌ی کلوپ آقای کلنل وزیری اجرا کرده‌اند.
خود من هم بعد از این قضیه با هما گل گلاب، فرزند حسین گل‌ گلاب صحبت کردم و ایشون با دیدن عکس، به یاد آوردن که این مرد جوان به عنوان یک دیپلمات کسی نیست جز یحیی معتمدوزیری که اولین اجرا رو در مهرماه ۱۳۲۳، در تالار دبستان نظامی، دانشکده‌ی افسری فعلی اجرا کردند.
با توجه به شرایط اشغال نظامی ایران از شمال و جنوب و حضور ارتشیان آمریکا، انگلیس و روسیه، شوروی البته، که آخرین کشور یعنی شوروی، آخرین کشوری بود که از ایران بیرون رانده شد، متوجه خواهیم بود که برای اجرای سرود ایران در زمان سلطه‌ی کشورهای متفقین، نیاز به اجرایی با اطمینان و شجاعت بود.
پس دیپلماتی که مصونیت سیاسی داشت مثل یحیی معتمدوزیری، مسئولیت اجرای سرود رو برای اولین‌بار بر عهده گرفت که در همان سال ۱۳۲۴ و در بهمن‌ماه، دوباره در حضور ملکه فوزیه و محمدرضا پهلوی این برنامه اجرا شد.

اولین اجرا با صدای بنان به احتمال خیلی زیاد، به خیلی سال بعدتر، به حدود سال ۱۳۳۰ تا ۳۲ خورشیدی و در کوران ماجرای ملی شدن صنعت نفت برمی‌گرده و باز هم به احتمال زیاد قدیمی‌ترین اجرایی که موجوده، همین اجراست.

13:32-14:29

اجرای دیگه‌ی این سرود با صدای بنان مربوط به اواخر دهه‌ی سی و اوایل دهه چهله که مربوط به برنامه‌ی گل‌هاست که آشکارا اجرای ارکست و ضبط موسیقی پیشرفت کرده و کار کیفیت خیلی بهتری داره.

14:43-16:06

در این‌جا یه توضیح کوچیکی درباره‌ی دکترحسین گل گلاب بدم. دکتر گل گلاب به غیر از سراینده‌ی شعر سرودهای زیادی مثل ای‌ایران و آذرآبادگان، شخصیت علمی والایی داشت. کسانی که در رشته‌های گیاه‌پزشکی و گیاه‌شناسی و کشاورزی تحصیل کردن حتما با کتاب‌های تالیف ایشون آشنایی دارن.

همه‌ی ماها بارها واژه‌هایی مثل گلبرگ، کاسبرگ، کلاله، پرچم، رگبرگ، نهان‌زادان، پیدازادان و مثل این‌ها رو خیلی در متن‌ها و گفتگوهای روزانه استفاده کردیم، بدون این که بدونیم این واژه‌ها ساخته‌ی حسین گل گلاب در فرهنگستان زبان فارسی بوده و قبل از این‌ها از معادلات لاتین و عربی برای این اصطلاحات علمی استفاده می‌شده.

دکتر گل گلاب کارها و خدمات زیاد دیگه‌ای هم داره که اگر علاقه‌مندید می‌تونید به کتاب و فیلم مستند مرز پرگهر، ساخته و تالیف آقای هومن ظریف رجوع کنید.

ای‌ایران، بعدها مجددا در سال ۱۳۵۰، توسط ارکستر ملی رادیو تلویزیون ایران و به رهبری فرهاد فخرالدینی و تک‌خوانی اسفندیار قره‌باغی اجرا میشه.

17:12-18:16

چند سال بعد در ساعت پنج بعد از ظهر روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، وقتی نیروهای ارتشی، ساختمان تلویزیون در خیابان جام‌ جم رو خالی کردند و تلویزیون به دست انقلابیون افتاد و کارکنان رادیو‌‌تلویزیون از اعتصاب ۹۹ روزه‌ی خودشون دست کشیدن و به سر کار برگشتند، مطابق معمول، تصویر شیرهای رادیو تلویزیون ملی ایران نشان داده شد که این‌بار گل در دست داشتند.

و به جای سرود شاهنشاهی، سرود ای‌ایران، با صدای اسفندیار قره‌باغی پخش شد و تصویر میرعلی حسینی مجری تلویزیونی در صفحه‌ی تلویزیون پدیدار شد که می‌گفت توجه بفرمایید، این‌جا تهران، صدای راستین ملت ایران، صدای انقلاب است.

ای‌ایران برای سه‌ماه سرود ملی ایران بود تا سرانجام در فروردین ۱۳۵۸ و بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی، سرود دیگری جاش رو گرفت.

19:08-19:34

سرود ای‌ایران پس از اون مورد بی‌مهری قرار گرفت و به نوعی بیشتر توسط اپوزیسیون خارج از کشور استفاده شد. در سال‌های آخر جنگ بود که مسئولین با این سرود آشتی کردند. جبهه‌ها اوضاع جالبی نداشت و برانگیختن غرور ملی واجب بود.

ناصر تقوایی در سال ۶۸، فیلمی با محوریت این سرود ساخت. تیتراژ ابتدایی این فیلم هنوز یکی از زیباترین تیتراژهای ساخته‌شده در سینمای ایرانه.

تیتراژ با سرود ‌ای‌ایران قدیمی بنان و به یاد سه استاد بزرگوار، گل گلاب، خالقی و بنان آغاز میشه. همه‌ی تصاویر با خطوطی سیاه در زمینه‌ی سفید شروع میشه و سپس به سه‌رنگ ملی سبز، سفید و قرمز بدل میشه و سرانجام به عکسی از زندگی روزمره‌ی مردم تبدیل میشه.

از تیله‌های بازی کودکان بگیر تا خیار و سیر و گوجه‌فرنگی و قلم‌های روی میز یا لامپ‌های سه‌رنگ ریسه‌ی جشن، همه و همه نشانی از این سه‌رنگ ملی داره.

+این سرودی که دارید می‌خونید، شعرش مال استاد بنده، سرور بنده، استاد گل گلابه. آهنگش هم استاد بزرگ، استاد مسلط به موسیقی ایران که روانش شاد باد، روح‌الله خالقی ساخته.
این سرود میراث فرهنگیه آقا. بیخودی که این همه معروف نشده. حالا شما برداشتی شعر رو عوض کردی، آهنگ رو عوض کردی. روح اون دوتا استاد بزرگ تو گور داره می‌لرزه آقا. جسارت از این بالاتر؟
-سوءتفاهم شده آقا. این بهترین سرودیه که داریم. بنده هم در حد خودم آقای فارسی، به عنوان یک معلم سرود دارم تجلیل می‌کنم از اون‌ها.
+دست‌خوش، مرحبا. بنده و شما یه الف بچه بودیم آقا این سرود رو می‌خوندیم تو مدرسه
-ولی امروز به جای من و شما، این بچه‌ها نشستن روی نیمکت‌ها. بین اون بچگی با این بچه‌ها خیلی سال فاصله افتاده آقای فارسی.
+هنر کهنه نمیشه دوست عزیز.
-به شرطی که مرتب تعمیرش کنی، نوش کنی. یه نگاهی به این کوه‌ها بنداز دوست عزیز. انگار داره یه اتفاقی میفته نه؟ یه چیزی. یه زلزله، یه زلزله‌ی بزرگ شروع کرده به تکون دادن تمام این سرزمین. فکر نمی‌کنی این سرود هم مجبوره یه کمی جا به جا بشه؟ سرود اولین شعریه که انقلاب میگه.

ناصر تقوایی با جمع‌آوری بازیگرانی مثل غلامحسین نقشینه و محمد ورشوچی و محمود لطفی که از یادگاری‌های همکاری در سریال دایی‌جان ناپلئون بودند، تا حسین سرشار و بازیگران جوان‌تر مانند اکبر عبدی و حمید جبلی، فیلمی ماندگار در ستایش این سرود درست‌ کرد.

موسیقی فیلم از ناصر چشم‌آذر بود و شعرها توسط محمود مشرف آزاد تهرانی، معروف به میم آزاد سروده شد. هرچند بسیاری با تغییر اشعار و ملودی این سرود در فیلم مخالف بودند و اون رو بدعتی نا به جا می‌دونستن‌

از سویی تقوایی و میم آزاد، از این کار دفاع کردن. فیلم با صحنه‌ی پیروزی انقلاب و درحالی که طنین بچه‌های مدرسه در حین خواندن سرود ‌ای‌ایران در کل شهر ماسوله می‌پیچه، به پایان می‌رسه.

22:50-23:42

در سال ۱۳۶۹، گلنوش خالقی، دختر روح‌الله خالقی برای اجرای آثاری از پدرش به ایران اومد. گلنوش خالقی قصد اجرای چندین کنسرت در شهرهای مختلف داشت که به بهانه‌های مختلفی از جمله زن بودن رهبر ارکست، این کنسرت‌ها برگزار نشد.

ولی در عوض یک آلبوم موسیقی خوب با دو کاست از کارهای گلنوش خالقی به نام می‌ ناب به بازار عرضه شد که یکی از زیباترین قطعات این آلبوم، اجرای مجدد سرود ای‌ایران توسط گروه کر و با تک‌خوانی رشید وطن‌دوست بود.

24:18-25:23

ای‌ایران طی این سال‌ها بارهای بار اجرای مجدد شده. از مرضیه، خواننده‌ی صاحب‌نام که ای‌ایران رو در خارج از مرزهای ایران و با گرایش سیاسی متفاوت اجرا کرد بگیر تا محمد خاک‌پور که در فیلم اسکادران عشق با تنظیم بهنام ابطحی اجرا کرد.

دریا دادور، خواننده‌ی اپرا و اجرای گروهی عده‌ای از بازیگران سینمای ایران، اجرای آندرانیک مددیان مشهور به اندی، خواننده پاپ که در آلبوم جاده‌ی ابریشم در سال ۲۰۰۵ اون رو خوند و حتی خواننده‌ی ایتالیایی به نام گیا از اجراهای دیگه‌ی سرود ای‌ایران هستند.

رضا روحانی در آلبوم بذر ماه، قطعه‌ای بی‌کلام بر اساس این سرود داره که در ابتدای این اپیزود پخش شد و بابک امینی هم قطعه‌ای با تک‌نوازی گیتار فلامینکو از ای‌ایران اجرا کرد. به گزیده‌ای از همه‌ی این اجراها گوش می‌کنیم.

26:15-29:10

به خاطر همین جذابیت و ماندگاری سرود ای‌ایران و اقبال عمومی و حساسیت به این سروده که گروه‌های سیاسی زیادی سعی در استفاده از این سرود به نفع خود داشتند و دارند.

از مجاهدین خلق که هنوز این سرود رو به عنوان سرود رسمی خود استفاده می‌کنند بگیر تا طرفداران محمود احمدی‌نژاد که در سال ۸۸ و در کوران انتخابات ریاست جمهوری با استفاده از این سرود و شعر دیگه‌ای برای او تبلیغ می‌کردند و یا سرود اخیر ساخته‌شده توسط آستان قدس رضوی که انتقادات بسیاری هم در پی داشت.

29:43-30:06

نکته‌ی آخر این که این سرود، سرانجام در روز ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶، در فهرست آثار ملی کشور در سازمان میراث فرهنگی به شماره‌ی ۱۳۹۵ به ثبت رسید.




این بود هفتمین قسمت و اپیزود ویژه‌ی نوروزی پادکست مترونوم. برای تهیه‌ی این قسمت از شماره‌ی ۱۲۳ مجله‌ی بخارا، ویژه‌ی بزرگداشت حسین گل گلاب و فیلم مستند مرز پرگهر ساخته‌ی هومن ظریف استفاده شده.

و البته با تشکر مخصوص از آقای هومن ظریف بابت مشاوره و همه‌ی راهنمایی‌های بی‌دریغی که بابت تهیه‌ی اپیزود کردن. موزیک تیتراژ مترونوم کاریست از رضا روحانی و پوستر پادکست از حمید پارساییان.

ای‌ایران هنوز هم سرود ملی غیر رسمی خیلی از ایرانی‌هاست. اون‌ها با شنیدن این سرود در هرجای دنیا از جا بلند میشن و ادای احترام می‌کنند. بسیاری از ایرانی‌ها شعر اون رو از بر هستند.

به قول دوستی اگه دلت از شنیدن این سرود نلرزه، باید در ایرانی‌بودن خودت شک کنی. راز جاودانگی این سرود، همین عشق به ایرانیه که در همه جای اون هویداست.

مهری که این دو استاد بزرگ فارغ از هردسته‌بندی سیاسی و قومی و مذهبی و تنها به عشق کشورشون در هر کلمه و نت این سرود جاری کردن، با این سرود تا ابد خواهد ماند.

تا زمانی که کشوری به نام ایران در نقشه‌های جغرافیایی جهان وجود داره و تا زمانی که گردش جهان و دور آسمان به پاست.



بقیه قسمت‌های پادکست مترونوم را می‌تونید از طریق CastBox هم گوش بدید.

https://castbox.fm/episode/قسمت-هفتم-پادکست-مترونوم---ای-ایران-id1488221-id138233483?utm_source=website&utm_medium=dlink&utm_campaign=web_share&utm_content=%D9%82%D8%B3%D9%85%D8%AA%20%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%85%20%D9%BE%D8%A7%D8%AF%DA%A9%D8%B3%D8%AA%20%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%88%D9%85%20-%20%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-CastBox_FM