مترونوم پادکستیاست درباره موسیقی و داستان ساخته شدن ترانههای مشهور
قسمت بیستم - امید زندگانی

سلام به پادکست مترونوم خوشاومدید.
(۰۰:۰۴-۰۰:۳۷)
من پیام مقدم هستم و شما به بیستمین قسمت پادکست مترونوم گوش میکنید که در شهریور ۱۳۹۹ ضبط شده. مترونوم پادکستیه درباره داستان ساخته شدن ترانهها و اینکه ترانههای مشهور چه مسیری رو طی کردن تا به گوش ما برسن.
مترونوم رو میتونید روی اپل پادکست، گوگل پلی، پادبینگ، کست باکس، اسپاتیفای و سایر اپلیکیشنهای پادکست گیر گوش کنید. البته پادکست بعد دو روز روی کانال تلگرام مترونوم هم قرار میگیره. با من میتونید از طریق صفحه مترونوم در اینستاگرام و توییتر تماس بگیرید.
ایمیل من هم هست metronompodcast@gmail.com. خوشحال میشم نظرات و پیشنهادهای شما رو بشنوم.
کلیه اپیزودهای قبلی، بر روی وب سایت متن به آدرس www.metronom.co هم قرار میگیره. اپیزودهای مترونوم رو علاوهبر جاهایی که قبلا گفتم، از روی وبسایت مترونوم هم میتونید گوش کنید. به اضافه اینکه متن نوشتاری هر قسمت و عکسها و توضیحات اضافی مربوط به اون قسمت رو روی وبسایت هم میتونید ببینید.
به اضافه اینکه متن نوشتاری هر قسمت و عکسها و موارد مربوط به اون قسمت رو روی وبسایت میذاریم و اگر مطلب جدیدی هم در مورد اپیزودهای گذشته به دستمون رسید، روی وبسایت به روزرسانی میکنیم و اینطوری دسترسی بهشون خیلی آسونتر میشه. طراحی و نگهداری سایت مترونوم توسط چکاوا انجام میگیره. چکاوا پایگاهی هست برای انجام امور صدا به صورت حرفهای. دایرهالمعارف در حال گسترشی هم داره از گویندگان و صداپیشگان ایران و سایر امور مربوط به صدا. اگر وقت کردید سری به وبسایتشون بزنید.
اگه دوست داشتید به مترونوم، میتونید حمایت مالیتون رو به آدرس پیپل مترونوم و یا صفحه مترونوم روی سایت حامی باش برید و از مترونوم حمایت کنید. ممنون از لطف همگی شما به مترونوم.
قبل از شروع قسمت بیستم، دو مورد در مورد اپیزود نوزدهم باید اضافه کنم. یکی اسم آهنگساز سرود مردم متحد که سرجیو اورتگا بود و من به اشتباه دنیل اورتگا گفتم. که مسلما با دنیل اورتگا رییس جمهور نیکاراگوئا یه فرقایی داره.
و مورد دوم، اجرای دیگه بر اساس ملودی همین سرود مردم متحد، از شاعر و خواننده شناخته شده بندرعباسی یعنی ابراهیم منصفی بود که بعد از ساخت قسمت نوزدهم متوجه اون شدم.
(۰۳:۱۸-۰۴:۰۶)
بحث در مورد ابراهیم منصفی، مشهور به رامین، باشه برای قسمت مجزا در آینده و اما بریم سراغ قسمت بیستم پادکست مترونوم. این قسمت، امید زندگانی.
(۰۴:۱۷-۰۴:۴۰)
دیانا شور خواننده، بازیگر و مجری آمریکایی، در سال ۱۹۱۶ متولد شد. او در دهه چهل میلادی، از خوانندگان بسیار مطرح آمریکا بود. زمانی که ارکسترهای بزرگ و یا اصطلاحا بیگ بند «big band» جز موسیقی روز آمریکا بود. او طی سالهای دهه چهل و پنجاه، با ارکستر بزرگانی مثل بنی گودمن «Benny Goodman» و تامی دورسی «Tommy Dorsey» کار کرد و با خوانندگانی مانند باب هوپ «Bob Hope» و فرانک سیناترا «Francis Sinatra» کار مشترک خوند.
(۰۵:۱۲-۰۶:۰۰)
قسمت از ترانه چای برای دو نفر، با اجرای فرانک سیناترا و دیانا شور. دیانا شور بعد از بازی در چند فیلم وارد کار تلویزیون شد و به مدت چهار دهه این کار را ادامه داد و به شهرت بینظیر رسید. به نوعی میشه او را از نظر شهرت و وسعت کار با اپرا وینفری «Oprah Winfrey» مقایسه کرد. اپرایی که به هشت زبان آواز میخونده.
داستان از یک روز در سال ۱۸۶۵ میلادی یا ۱۳۴۴ خورشیدی شروع میشه. وقتی دیانا شور، در یکی از برنامههای خود در شبکه تلویزیونی ام بی سی آمریکا «NBC»، اعلام میکنه، میخواد یه ترانه عاشقانه فارسی بخونه. ترانه گویا تقدیم میشه به سپاه صلح آمریکا. گروهی داوطلب که در همه جای دنیا و به قصد سوادآموزی و خدمات کشاورزی و آموزشی و بهداشتی فعالیت دارن.
(۰۷:۰۰-۰۸:۲۶)
هنوز کسی نمیداند این ترانه چطور به گوش داینا شور رسیده بود و او چرا این ترانه را انتخاب کرده بود? با توجه به سطح روابط دو کشور در اون سالها و آمد , شد آمریکاییها و ایرانیها، این تبادلات فرهنگی خیلی بعید نبود. درست دو سال قبل از این در سال ۱۹۶۳، دوک الینگتون «Ellington» موزیسین افسانهای جاز و ارکسترش، یک تور کنسرت موفق در شهرهای تهران و اصفهان و آبادان برگزار کردند. الینگتون بعدها به یاد این سفر و خاطرات خوش اون، قطعهای به نام اصفهان ساخت که از قطعات شناخته شده جز در قرن بیستم محسوب میشود.
(۰۹:۰۸-۱۰:۰۰)
سالها گذشت. داینا شور در سالها ۱۹۹۴ درگذشت و دیگر کسی به یاد قطعه امید زندگانی نبود. در اواخر قرن بیستم و با همهگیر شدن اینترنت و راهاندازی سایت یوتیوب در سال ،۲۰۰۵ کمکم موسیقیهای قدیمی و فراموششده توسط نسل جدید شنیده شد. در دسامبر سال ۲۰۰۶، شخصی قطعه امید زندگانی را در یوتیوب بارگذاری کرد و مخاطبان بهویژه فارسیزبانان استقبال زیادی از آن کردند. اون روزها کسی دقیقاً نمیدانست خواننده و آهنگساز ترانه اصلی کیست.
در همان سالی که داینا شور در شهر لسآنجلس «Los Angeles» درگذشت، کمی دورتر در شهر پورتلند «Portland» ایالت اورگان «Oregon»، توماس لادریل «Thomas Lauderdale» پیانیست و فارغالتحصیل رشته موسیقی از دانشگاه هاروارد که در ابتدا قصد داشت وارد کار سیاست بشه، گروهی به نام ارکستر کوچک برای اجرای قطعات جذابتر در همایشها و مراسم سیاسی راهاندازی کرد. توماس از چاینافوربس «China Forbes» همکلاسی خود در هاروارد «Harvard» دعوت به همکاری کرد و بدین ترتیب گروه پینک مارتینی «Pink Martini» زاده شد.
سبک این گروه مخلوطی از جاز «jazz» و موسیقی لاتین «latina» و کلاسیک «classical» و پاپ سبک بود. اولین آلبوم آنها سمپاتیک «Sympathetic»، موفقیتی زیادی برای آنها آورد و ترانه سمپاتیک که اسم آلبوم هم بر اساس اون نامگذاری شده بود، هم نامزد بهترین ترانه سال در فرانسه شد. شرکت خودروسازی سیتروئن «Citroën» هم از این ترانه برای تبلیغ خودروهای خودش استفاده کرد.
(۱۱:۴۱-۱۲:۰۳)
بعد از این گروه شروع کرد به اجرای ترانههای بینالمللی با زبانهای گوناگون و همزمان با تورهای دور دنیا شهرت زیادی یافت.
یکی از روزهای سال ۲۰۱۲ وقتی توماس لادرول به دنبال ترانههای جدید برای هفتمین آلبوم خودشون، خوشحال باش، یا Get happy در یوتیوب میگشت، رسید به ویدیو ترانه امید زندگانی با صدای داینا شور.
(۱۲:۳۱-۱۳:۳۲)
توماس بشدت جذب این ترانه شد و کنجکاو میشود که در مورد این ترانه بیشتر بدونه. او شروع به پرسش کردن از دوستان فارسیزبانش میکنه و حتی به متخصصین زبانشناسی در دانشگاههای مختلف نامه مینویسه. ولی کسی مطمئن نیست ترانه مال کیه. عدهای حدس میزنند از ترانههای دلکش باشه و بعضی میگویند از کارهای قدیمی گوگوش بوده.
توماس به یاد دوستش حسین صالحی میافته. حسین صالحی در کنار کتابخانه پورتلند، یک مغازه چاپ و تکثیر داشت و توماس از سالها قبل و از دوران دانشجویی به اونجا میرفت تا کارهای کپی و تکثیرش را انجام بدهد.
حسین صالحی که موسیقیدان و معلم موسیقی ایرانی هم بود. این، او بود که ترانه را شناخت و به توماس گفت که ترانه از کارهای قدیمی الهه، خواننده ایرانیه. البته ولی هنوز کسی نام آهنگساز و ترانهسرا رو نمیدانست.
آقای صالحی و همسرش هجی کلمات و خواندن ترانه را به استورم لارج «Storm Large»، خواننده گروه پینک مارتینی «Pink Martin» یاد میدهند و میآموزند. و همچنین بابک صالحی پسر آقای حسین صالحی و خودشون در هنگام ضبط این ترانه، سنتور و کمانچه و تار مینوازند و بالاخره ترانه ضبط و در آلبوم «گِت هَپی» قرار میگیرد.
(۱۴:۵۱-۱۶:۵۸)
امید زندگانی، آخرین ترانه ضبط شده آلبوم گت هپی بود. توماس میگه این ترانه برای من همزمان شد با یک شکست عشقی عاطفی از پارتنر اون موقعهای من و برای من یادآور آن خاطره است.
در همون دوره زمانی و همزمان با این اتفاقات در شهر پورتلند، به کمی جنوبتر و به پایتخت کالیفرنیا شهر ساکرامنتو «Sacramento» میریم. در جایی که انوشیروان روحانی، آهنگساز نامآشنای ایرانی در اونجا اقامت داشت. شبی در یک مهمانی بهطور اتفاقی دوستی ویدیویی در سایت یوتیوب، به انوشیروان روحانی نشان میده که در آن یک خانم خواننده آمریکایی ترانهٔ فارسی میخونه. این ترانه، امید زندگانی بود و با صدای داینا شور.
«حالا چجوری شد که من متوجه شدم؟ این دوست من گفت بله یه همچین چیزی اومده. شما بیاین بریم بیینیم که این چیه؟ من گوش کردم و دیدم عه آهنگ منه. عه چطور شد؟ من اصلا تعجب کردم. این هیچی. آقا تورج نگهبان نازنین خدا رحمتشون کنه و تعجب کردم و البته ایشون فوت شده بود دیگه. من دستم به جایی نمیرسه دیگه. تموم شد رفت. احتمالا یه جوری، این آهنگ من توسط دانشجویانی که در امریکا میرفتن و میومدن، اومدن ایران؛ مثل تا تعطیلات تابستان. اومدن ایران و این آهنگ رو گوش کردن. نوارش رو بردن با خودشون در آمریکا و چجوری حالا به گوش این خواننده معروف که در اون زمان بود، رسیده؟
این دیانا شور، خودشون حسن یک برنامهای بودن که با پوپ و فرانک سیناترا و تو برنامه ان بی سی بود، در اون زمان. میومدن برنامه اجرا میکردند و ایشون برای اولین بار اومد این آهنگ رو اجرا کرد با شعر فارسی. به عنوان یک لاود ملودی love melody» اینو اجرا کرد. بدون اینکه از من که آهنگساز بودم اسمی ببره. هیچی.
خب. اگر در اون زمان من متوجه میشدم این اتفاق رو، خب اصلا ممکن بود که تغییرات عمدهای تو کار من رخ بده در اون زمان. تا اینکه بعد، یه گروهی به اعتبار البته داینا شور، یه گروهی به نام پینک مارتینی، اومدن و اینو اجرا کردن. این بازم با شعر فارسی. اینا باز اسم آهنگساز ننوشتن. برای چرا؟ برای اینکه دیانا شورم نگفته بود. اینام نمیدونستن چیه. فکر میکردن پاپلیک دامینه «public domain». یعنی از اوناییست که دیگه آهنگسازش اینا نیستن و میتونن که ازش بهره ببرن.
خب من بلافاصله با وکیلم تماس گرفتم و خواهش کردم که آدرسشو اینا. نام وکیلم نامه رسمی فرستاد که این آهنگ در اینجا ثبت شده. در اصل ثبت شده و شما این آهنگ رو از آهنگ ساز خوندی و بازم ذکری از نامش نکردید.
ترانه امید زندگانی در سال ۱۳۴۰ ساخته شده و از نخستین ساختههای انوشیروان روحانی در رادیوست. شعر این ترانه را تورج نگهبان سروده و خانم الهه، آن را خوانده.
(۲۰:۳۶-۲۳:۱۲)
جالبه بدونید یکی از نخستین همکاریهای انوشیروان روحانی و الهه، به ۴ سال قبل از آن، یعنی سال ۱۳۳۶ در فیلم «مردی که رنج میبرد» به کارگردانی و بازیگری محمدعلی جعفری و ایرن برمیگرده. درصحنهای از این فیلم، انوشیروان روحانی ۱۸ ساله پیانونوازی میکنه و الهه آواز میخوانه.
(۲۳:۳۶-۲۴:۴۴)
گفته میشه مجید وفادار، الهه رو به کارگردان فیلم معرفی کرده بود. مجید وفادار که در اپیزود مرا ببوس در مورد او صحبت کردیم نیز در صحنهای از فیلم، وقتی الهه ترانه خنده خنده رو اجرا میکند حضور داره.
(۲۵:۰۰-۲۶:۰۳)
سعی میکنم بعدا این قسمتهای فیلم رو در سوشال مدیای مترونوم آپلود کنم تا ببینید.
به داستان خودمون برگردیم.، ترانه امید زندگانی، همان سال از رادیو ایران پخش شد؛ ولی گویا هیچگاه بر روی صفحه گرام ضبط نشده و البته معمای چگونگی رسیدن این ترانه به آمریکا و دست داینا شور هم هرگز حل نشد.
مدتی بعد با انتشار آلبوم «گت هپی» در سال ۲۰۱۳، ترانه امید زندگانی مجدداً مطرح و بر سر زبانها میافته.
یک سال پس از انتشار، وقتی گروه پینک مارتینی برای تور به کالیفرنیا میآیند و در شهر دیویس «Davis» در نزدیکی ساکرامنتو کنسرتی برگزار میکنند. در پشتصحنه این کنسرت، دیداری بین انوشیروان روحانی و توماس لادردل صورت میگیره و با معلوم شدن سازنده اثر، نام ایشان بهعنوان آهنگساز در روی آلبوم ذکر میشه.
«من تو این شهر ساکرامنتو زندگی میکنم، داشتم یه شب با دوستانم نشسته بودیم و داشتیم که همینطوری میگفتم که برنامه سینا اومدن و اجرا کردن. یهو اون دوست من نگاه کرد توی ادورتایزها و گفت عه اتفاقا این گروه پینک مارتینی دارن میرن ساکرامنتو. حالا وکیل منم نامه نوشته بود و بلافاصله با این دوستان خواهش کردم که یه جایی بگیریم که ما بریم کنسرت اینا رو ببینیم. خلاصه یه جایی گرفتن اون و کنسرت پر شده بود سالن. سه نفر بودیم. همزمان مدیر این گروه، نامه وکیل من رو گرفته بود.
این دوست من به اینها زنگ زد. شخصی که آقا این آهنگی که شما اجرا کردین مال فلانیه. اونم اینجاست الان در ساکرامنتوست و بنابراین مدیر خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و گفت ما همیشه دنبال ایشون میگردیم و پیداشون نمیکنیم. ما از شما اصلا دعوت میکنیم تشریف بیارید به کنسرت. ما سه تا بلیط گرفته بودیم اونجا و اینا ما رو بردن یه جای مناسبی و اینا. من اون شب دیدم این برنامه رو اجرا کردن ولی باز از آهنگ من نخوندن اون شب تو اون برنامه.
خود اون گروه که هست پینک مارتینی، یه پیانیستی داره که خیلیم انسان دوست داشتنی با محبتی است، اسمش هستش که توماس لادردی. ایشونم خدمت شما عرض کنم که نمیدونست که اون شب من دارم میام. منیجره نگفته بود که من میام. اصلا تو شهر ساکرامنتو نیومد. در پورتلند بودن. خلاصه ما رفتیم و من بلافاصله رفتم یه دونه از این سیدیهای اینا گرفتم. من این سی دی اینا رو گرفتم و بعد آخر سر هنرمندان میان، میزی تو اون لابی میذارن و همه میان و هرکسی که دلش میخواد سیدی رو بگیره و میده اینا واسشون امضا کنه.
این دوست من به من گفتن شما سعی کن که شما آخرین نفر باشی که اینا میرن. من رفتم با این دوستمون اون جا و همین آخر سر که داشت میداد که این سی دی رو امضا کنن برای من، یهه دوست من برگشت منو معرفی کرد و گفت این آهنگسازه آهنگه.
اون آقای توماس که خیلی دوست داشتنیست، یهو مثل اینکه برق گرفتش. انتظار نداشت. گفت من همینطور دنبال شما میگشتم؛ ولی نمیدونستم. چون اینا فکر میکردند که این آهنگ رو آقای روحالله خالقی ساخته یا یه کس دیگه ساخته که نیستش الان. اصلا فکر نمیکردن و خلاصه به من همون شب که انقد دیگه محبت کرد، به من گفت فردا صبح شما ساعت نه بیا صبحونه رو با هم بخوریم.
ما صبح رفتیم و اینا و باهاشون صحبت کردیم و باهاشون قرار اجرای کنسرت گذاشتن که من رفتم مثلا در همون پورتلند و سه شب در اونجا برنامه گذاشتیم. بعد اومدیم در اینجا باز برنامه اجرا کردیم. و اصلا دیگه اسم من و بلافاصله گذاشتن توی سیدیهاشون. میدونی بعضی از این در موسیقی بعضی وقتا آدم مرزی نداره. نامحدوده. شما الان یه آهنگ گوش میکنیم که اصلا نمیدونین کجاییست. اما شما رو جلب میکنه. حرفاشم نیستا. چون یه زمانی اجرا میکنن که اصلا شما زبان نمیشناسی؛ ولی ملودی یه طوریست که بلافاصله آدم جمع میشه و من خوشحالم که یه مقداری از قطعاتی که من ساختم مثلا در این زمینه خیلی موفق بوده که مرزی نداشته. همه جا همه میتونستن که خودشون رو با این ملودی یه رابطهای برقرار کنن.»
بعدتر از انوشیروان روحانی دعوت میشه بهعنوان هنرمند میهمان در چند کنسرت، پینک مارتینی را همراهی کنن. ازجمله کنسرت بزرگی به مناسبت شب سال نو ۲۰۱۵ در سالن مشهور دیزنی هال «Disney Hall» شهر لسآنجلس. که توماس لادردل و انوشیروان روحانی با همنوازی پیانو و همراهی ارکستر، این ترانه را اجرا میکنند. امید زندگانی از ترانههای شناخته شده و پرطرفدار گروه پینک مارتینی است. ترانهای که در اکثر کنسرتهای آنها اجرا میشود.
(۳۱:۵۰-۳۴:۴۰)
اما قبل از تمام شدن این قسمت داستان کوتاهی دیگری هم براتون تعریف میکنیم.
در سال ۱۳۵۲ فیلمی به نام کجکلاه خان به کارگردانی صابر رهبر و بازی بیک ایمانوردی و جمیله ساخته شد. کجکلاه خان فیلمی بود در سبک فیلمفارسیهای آن روزگار که همانند همه فیلمها این ژانر، صحنه رقص و آواز کافهای هم داشت.
(۳۵:۰۶-۳۵:۳۳)
رضا بیک ایمانوردی در آن ایام، بازیگر شناختهشدهای در سینمای عامهپسند بود. تیپ کمدی او و صدالبته تیپسازی دوبلور همیشگی او، یعنی منوچهر اسماعیلی، باعث فروش بالای فیلمهایی که بیک ایمانوردی در آن بازی میکرد میشد.
یکی از ترانههای این فیلم آهنگی بود همنام فیلم به نام «کجکلاه خان» از ساختههای بابک افشار، شعر ترانه همانند امید زندگانی سروده زنده یاد تورج نگهبان بود. البته بنا بر ملاحظات و شرایط خاص آن زمان، نام بابک افشار و تورج نگهبان در تیتراژ فیلم ذکر نشد.
(۳۶:۱۲-۳۶:۳۸)
این ترانه با صدای با صدای عهدیه بدیعی و منوچهر اسماعیلی اجرا و ضبط شد و بعد طی فیلمبرداری، جمیله و بیک ایمانوردی در صحنه رقص و آوازی در کاباره باکارا با آن لب میزنند.
(۳۶:۵۰-۳۷:۴۵)
توضیح در پرانتز اینکه باکارا از کابارههای مشهور تهران آن روزگار بود که در طبقه زیرین سینما آتلانتیک اون موقع و سینما آفریقا فعلی قرار داشت، محمد کریم ارباب شوهر جمیله، مالک کاباره باکارا در آن زمان بود.
پس از استقبال از این ترانه، بابک افشار تصمیم گرفت ترانه را یکبار دیگر با صدای گوگوش ضبط کنه. این بار موسیقی ترانه توسط واروژ هاخبندیان، مشهور به واروژان، آهنگساز و تنظیمکننده توانا تنظیم شد و با صدای گوگوش اجرا و بر روی صفحه ضبط شد. بعدتر گوگوش که در آن موقع اجرای شو تلویزیونی چشمک، به کارگردانی فرشید رمزی را عهدهدار بود، در برنامهای به همراه عارف ترانه را بهصورت پلی بک اجرا میکند.
(۳۸:۳۳-۳۹:۴۶)
در سال ۲۰۱۱ پینک مارتینی، آلبومی منتشر کرد. این آلبوم حاصل همکاری پینک مارتینی با سائوری یوکی بازیگر و خواننده مشهور ژاپنی در دهه شصت و هفتاد بود. خوانندهای که توماس، او را باربارا استرایسند ژاپن مینامد.
(۴۰:۰۵-۴۱:۱۵)
توماس لادردل میگه وقتی برای آماده کردن این آلبوم در یوتیوب، به دنبال ترانههای از سائوری یوکی و موسیقی اون روزگار میگشته، به این اجرای ترانه کجکلاه خان میرسه و جذب ملودی و موسیقی ترانه و البته نحوه اجرا و اکتینگ گوگوش میشه و به ترانه علاقهمند میشه.
کمی بعد در سال ،۲۰۱۶ وقتی ترانههای آلبوم بعدی خود یعنی «ژو دی وی» را آماده و ضبط میکرد، ترانه کج کلاه خان نیز در لیست آهنگهای انتخاب شده این آلبوم قرار میگیره. «کجکلاه خان» بهعنوان سومین ترانه آلبوم، با صدای استورم لارج اجرا و ضبط میشه و در کنار ترانههای عربی، فرانسوی، ارمنی، ترکی و انگلیسی آلبوم «ژو دی وی» قرار میگیرد.
(۴۲:۰۸-۴۲:۴۷)
این بود بیستمین قسمت پادکست مترونوم که در شهریور ۱۳۹۹ ضبط شده. در اینجا باید تشکر ویژهای کنم از استاد انوشیروان روحانی برای مصاحبه و روی گشاده که همیشه پاسخگوی سؤالات من بودند. همچنین تشکر میکنم از آقای توماس لادردل، رهبر گروه پینک مارتینی که دعوت به مصاحبه رو قبول کردند و خیلی ممنونم از آقای بابک صالحی بابت اطلاعات و راهنمایی.
(۴۳:۱۶-۴۳:۴۰)
برای تهیه این قسمت از ویدیوی بهترینهای تورج نگهبان از کانال منوتو، وبلاگ گروه پینک مارتینی، ویکیپدیا و سایر منابع آنلاین استفاده شده.
موسیقی مترونوم، کاری است از رضا روحانی که مانند همیشه زحمت تنظیم و لول کردن صدا رو هم عمده دار بوده و البته صحبت با استاد انوشیروان روحانی بدون حضور او ممکن نبود. پوستر این قسمت هم مانند گذشته، کاری است از حمید پارساییان.
توماس لادردل تاکید میکنه که به همکاری با گوگوش خیلی علاقمنده. خدارو چه دیدی؟ شاید وقتی شرایط کرونا تموم شد و اوضاع دنیا بهتر شد، یک آلبوم مشترک هم با هم دادن. فعلا که چارهای نداریم جز منتظر بودن.
روز و روزگار خوش و ایام به کام!
(۴۴:۳۵-۴۵:۰۸)
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت نهم- آفتابکارانجنگل
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت هجدهم- شب بود بیابان بود
مطلبی دیگر از این انتشارات
قسمت چهارم- مهتاب مونس عاشقان