قسمت بیست و پنجم - اشک‌ها و لبخند‌ها

سلام به پادکست مترونوم خوش‌آمدید. من پیام مقدم هستم و در هر قسمت این پادکست در مورد موسیقی و داستان ساخته شدن ترانه‌های مشهور با شما صحبت می‌کنم. این بیست و پنجمین قسمت پادکست مترونوم است که در اردیبهشت هزار و چهارصد ضبط می‌شود و آخرین قسمت فصل اول این پادکست است. ما برای مدتی از خدمتتون مرخص می‌شویم تا در یک سری مطالب پادکست بازنگری داشته باشیم و مطالب جدید جمع‌آوری کنیم و ان‌شاالله اگر عمری بود، در آینده‌ای نه چندان دور مجدداً خدمت می‌رسیم.

یک توضیح کوچکی هم در مورد سوژه‌ی این قسمت بدهم. مترونوم پادکستی موسیقی‌محور است و تمرکز بیشتر روی ترانه‌ها و موسیقی است، ولی از مدتی پیش به همراه چند دوست، پادکست دیگری از جمله پادکست چکاوک و سامانه‌ای به همین نام برای کار حرفه‌ای صدا، قرار شد برای روز بیست و پنج اردیبهشت به‌عنوان روز دوبلاژ و البته به نوعی روز گویندگی، برنامه‌ی ویژه‌ای داشته باشیم.

حالا چرا روز بیست و پنج اردیبهشت؟ داستان از این قرار است که دقیقاً هفتاد و پنج سال پیش، یعنی در روز بیست و پنج اردیبهشت سال هزار و سیصد و بیست و پنج، اولین فیلم دوبله شده به فارسی که به همت دکتر اسماعیل کوشان در ترکیه دوبله و تهیه شده بود، در سینما کریستال خیابان لاله‌زار به نمایش درآمد. این فیلم فرانسوی «نخستین وعده‌ی ملاقات» یا «پیامی در قند» در ایران با الهام از فیلم «دختر لر» به اسم «دختر فراری» به نمایش درآمد و فصل جدیدی را در تاریخ فرهنگ و هنر ایرانی باز کرد. داستان کامل این ماجرا را می‌توانید در پادکست چکاوک که به همین مناسبت منتشر شده، گوش کنید.

حقیقتش دوبلاژ و هنر دوبلاژ فیلم از دوره‌ی بچگی و نوجوانی از علایق من بوده و هست، به ویژه دوبله ایران در سال‌های دهه چهل خورشیدی که سال‌های طلایی دوبله نامیده می‌شود. لیستی از فیلم‌های دوبله شده طی این سال‌ها وجود دارد که بدون شک شاهکار محسوب می‌شوند. در اینجا با توجه به موسیقی‌محور بودن این پادکست، سراغ فیلم‌های موزیکال دوبله شده می‌رویم. فیلم‌هایی مثل «بانوی زیبای من»، «ویلون‌زن روی بام» و البته «اشک‌ها و لبخندها» که بدون شک اسمش در بالای این لیست قرار دارد.

فیلم «آوای موسیقی» (Sound of Music) محصول سال هزار و نهصد و شصت و پنج و به کارگردانی رابرت وایز، با اینکه امسال پنجاه و پنج سال از دوبله این فیلم می‌گذرد، هنوز هم از «اشک‌ها و لبخندها» به عنوان یکی از بهترین کارهای دوبله‌ی فارسی نام برده می‌شود.

فیلم «ساوند آو میوزیک» در سال هزار و نهصد و شصت و چهار در شهر سالزبورگ اتریش و البته استودیوی فاکس در کالیفرنیا به کارگردانی رابرت وایز ساخته شد. داستان فیلم بر اساس یک سری از وقایع حقیقی در سال هزار و نهصد و سی و هشت و در آستانه‌ی شروع جنگ جهانی دوم در کشور اتریش است.

سرگذشت دختری به اسم ماریا که سعی می‌کند راهبه بشود و در یک کلیسا خدمت می‌کند و در عین حال عاشق موسیقی و خواندن است. او از طرف سرپرست کلیسا مأمور می‌شود که به عنوان یک معلم سرخانه به خانه‌ی کاپیتان فون تراپ برود تا از هفت فرزند او که مادرشان را از دست داده‌اند، مراقبت کند. طی اتفاقاتی بین بچه‌های کاپیتان و ماریا رابطه‌ی صمیمانه‌ای شکل می‌گیرد و ماریا موفق می‌شود آنها را به آواز خواندن و موسیقی علاقه‌مند کند. در عین حال عشق پرشوری بین او و کاپیتان فون تراپ شکل می‌گیرد.

همزمان با همه این ماجراها، آلمان نازی اتریش را ضمیمه خاک خودش می‌کند و کاپیتان فون تراپ به خدمت فراخوانده می‌شود. ولی کاپیتان که فردی وطن‌پرست است، مخالف این کار است. برای همین بعد از اینکه خانواده‌ی فون تراپ به همراه ماریا در یک جشنواره‌ی موسیقی محلی اجراهای باشکوهی به انجام می‌رسانند، از طریق کوهستان به سوییس فرار می‌کنند.

فیلمنامه‌ی این کار نوشته ارنست لمن و هاوارد لیندسی بوده و ترانه‌های فیلم به صورت مشترک ساخته‌ی اسکار هامرستاین و ریچارد راجرز است. فیلم در تاریخ دوم مارس هزار و نهصد و شصت و پنج در آمریکا روی پرده رفت و اقبال عجیبی از آن شد. «ساوند آو میوزیک» رکورد پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینما تا آن زمان را شکست و تا پنج سال همین مقام را حفظ کرد. این فیلم در همان سال پنج جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی و بهترین فیلم را گرفت و در بیست و نه کشور جهان رکورد فروش را شکست. در سال دو هزار و شش همین فیلم در رده ششمین بهترین موزیکال تاریخ سینما قرار گرفت.

این فیلم که در ایران به صلاحدید صاحبان فیلم با نام «اشک‌ها و لبخندها» به نمایش درآمد، هنوز هم یکی از آثار بی‌بدیل و فاخر دوبله‌ی فارسی به شمار می‌رود. در تاریخ اسفند هزار و سیصد و هشتاد و چهار، مجله‌ی فیلم در کتاب سال خودش از سی و هشت منتقد و نویسنده سینمایی در مورد بهترین اثر دوبله شده به فارسی پرسید که «اشک‌ها و لبخندها» عنوان بهترین فیلم دوبله فارسی را کسب کرد.


در اوایل سال هزار و سیصد و چهل و پنج، به علی کسمایی، مدیر دوبلاژ مشهور و خبره‌ی سینمای ایران، پیشنهاد دوبله فیلم «اشک‌ها و لبخندها» داده می‌شود. شرکت صاحب فیلم می‌خواست آوازهای فیلم هم به زبان فارسی برگردانده شود.

ده سال از دوبله‌ی اولین فیلم موزیکال به فارسی می‌گذشت. در سال هزار و سیصد و سی و چهار برای اولین بار فیلم «رویای شیرین» ساخته‌ی والتر رایش و به مدیریت سیامک یاسمی در استودیو سانترال دوبله شد و خانم منیر وکیلی و اولین باغچه‌بان در آن آواز خواندند. به دلیل کم‌تجربه بودن دست‌اندرکاران و کادر فنی و ابتدایی بودن وسایل دوبله و البته بالا بودن هزینه‌ی دوبلاژ این گونه فیلم‌ها، نتیجه چندان رضایت‌کننده نبود.

و حالا بعد ده سال بار دیگر فرصت دوبله‌ی فیلم موزیکال دیگری پیش آمده بود. علی کسمایی آن زمان در استودیو دماوند مشغول کار بود. استودیو دوبلاژ دماوند در تپه‌های محله داوودیه آن زمان (بلوار میرداماد فعلی) قرار داشت. روبیک گریگوریانس مدیریت این استودیو را به عهده داشت.

گویا در آن موقع نماینده کمپانی فوکس قرن بیستم اصرار داشته که آوازهای فیلم هم به زبان فارسی برگردانده شود. تجربه‌ی دوبله‌ی آوازهای این فیلم در چند کشور دیگر نتیجه‌ی بسیار خوبی داشته و نماینده‌ی کمپانی می‌خواست این تجربه را در ایران هم تکرار کند.

فیلم و ترانه‌ها ابتدا توسط فیروز فلاحتی ترجمه می‌شود و سپس شعرها و متن ترانه را به کریم فکور می‌دهند. زنده‌یاد کریم فکور ترانه‌سرای مشهور دهه‌ی سی و چهل خورشیدی بود. از مشهورترین کارهای کریم فکور می‌توان به ترانه‌ی «گلنار» با صدای داریوش رفیعی، «الهی ناز» با صدای غلامحسین بنان و «غوغای ستارگان» با صدای پروین نام برد.

کریم فکور با توجه به وزن و حال و هوای ترانه‌های فیلم، اشعاری به فارسی برای آنها نوشت.

همزمان با این اتفاق‌ها، دوبله‌ی فیلم در استودیو دماوند شروع می‌شود. ابوالحسن تهامی‌نژاد گویندگی به جای کریستوفر پلامر را به عهده داشت و زنده‌یاد ژاله کاظمی به جای جولی اندروز و خسرو خسروشاهی به جای ریچارد هایدن حرف زدند.


همزمان با همکاری عنایت رضایی، رییس وقت اپرای تهران، تعدادی از هنرجوهای هنرستان عالی موسیقی برای خواندن این اشعار انتخاب می‌شوند و زیر نظر زنده‌یاد تورج نگهبان تمرین‌های خودشان را شروع می‌کنند. به خاطر کوچک بودن استودیو دماوند و تعداد زیاد خوانندگان، تمرین‌ها و آوازهای دسته جمعی خوانندگان در استودیوی وزارت فرهنگ و هنر انجام گرفت.

در «اشک‌ها و لبخندها» سودابه صفاییه به جای جولی اندروز، رشید وطن‌دوست به جای کریستوفر پلامر و نازیلا زند کریمی به جای دختر بزرگ کاپیتان فون تراپ آواز خواندند.

خوانندگان دیگر عبارت بودند از: سیمین قدیری، آزیتا آذرمی، شمسی شادمان و نسرین آذرمی. در بعضی منابع آقای فریدون معزی‌مقدم به عنوان خواننده نقش کریستوفر پلامر نام برده شده که با توجه به تاکید و صحبت‌های آقای وطن‌دوست و همچنین بر اساس نوشته‌ی آقای هوشنگ گلمکانی در مجله‌ی فیلم سال هشتاد و شش، ایشان به عنوان خواننده‌ی نقش کاپیتان فون تراپ شناخته نمی‌شوند.

همچنین گویندگان مشهوری مثل رفعت هاشم‌پور به جای النور پارکر، مهدی آژیر به جای پسر جوان پستچی، زهره شکوفنده به‌جای دختر بزرگ خانواده فون تراپ و ناهید امیریان به جای گرتل دختر کوچک خانواده فون تراپ در فیلم حرف زدند.

نسل ما صدای ناهید امیریان را با صدای جینا (اردک کارتون پینوکیو) و کارتون سندباد به یاد می‌آورد. خانم امیریان که در آن موقع دوازده سال بیشتر نداشت، علاوه بر گویندگی به جای گرتل، به جای او آواز هم خواند.

فیلم به صورت هفتاد میلیمتری و صدای شش کاناله دالبی استریو ضبط شده بود و به همین منظور نسخه‌ی دوبله هم به آلمان فرستاده شد تا همین کیفیت عالی را داشته باشد و تمام کارهای میکس و مسترینگ دوبله فیلم در آلمان انجام شد.

آقای تهامی‌نژاد در موقع دوبله این فیلم بیست و هفت سال بیشتر نداشت و باید کاری می‌کرد که صدایش وزن و سن یک مرد پنجاه و خرده‌ای ساله نظامی را داشته باشد. می‌گویند در موقع دوبله فیلم پیاده به محل استودیو دماوند می‌رفته تا صدایش پختگی لازم، مناسب با سن کاپیتان فون تراپ، پیدا کند.

سرانجام پس از آماده شدن باند صدا در آلمان و تمام شدن کارهای فنی، فیلم برای اولین بار در تاریخ جمعه چهارم شهریور سال هزار و سیصد و چهل و پنج به عنوان برنامه‌ی ویژه‌ی افتتاح سینما دیاموند تهران به نمایش درآمد. سینمای نوسازی که در آن موقع گفته می‌شد مدرن‌ترین سینمای ایران است.

سینما دیاموند در پایین‌تر از میدان بیست و پنج شهریور آن روزها (میدان هفت تیر امروزی) و در خیابان روزولت قرار داشت. بعد از انقلاب، سینما دیاموند به حسینیه تبدیل شد و هم اکنون مجتمع فرهنگی عرفان جایگزین آن است.

در روز افتتاح سینما دیاموند، خانواده‌ی سلطنتی به همراه دست‌اندرکاران اصلی دوبله فیلم و عده‌ای از هنرمندان در سانس ویژه به تماشای «اشک‌ها و لبخندها» می‌نشینند. آن شب بعد از تمام شدن نمایش فیلم، محمدرضا شاه و ملکه با دوبلرهای نقش اصلی، آقای کسمایی و گریگوریانس و همچنین خوانندگان آوازها دیدار می‌کنند و آنها البته مورد تشویق قرار می‌گیرند. از جمله به خانم سودابه صفاییه که به جای جولی اندروز آواز خوانده بود، به عنوان تشویق، بورس تحصیلی دو ساله در کشور اتریش از وزارت فرهنگ و هنر اعطا می‌شود تا تحصیلات خودش در رشته‌ی اپرا را کامل کند.


ترانه‌های فارسی فیلم «اشک‌ها و لبخندها» مورد اقبال عمومی قرار گرفت و حتی صفحه‌ی ترانه‌های فارسی فیلم به تعداد زیادی به فروش رفت. ترانه‌هایی مانند «چیزهای دلخواه من دارم» و یا «گل یخ» کم‌کم جزو ترانه‌های فرهنگ عامه ایرانی شدند که بسیاری از کودکان چند نسل آنها را یاد گرفتند و خواندند. در سال‌های دهه‌ی شصت و زمانی که ویدیوهای خانگی تنها سرگرمی آن روزها بود، نوار ویدیویی فیلم «اشک‌ها و لبخندها» در خانواده‌ها یکی از فیلم‌هایی بود که بارها و بارها تماشا می‌شد.

این بود بیست و پنجمین و آخرین قسمت از فصل اول پادکست مترونوم که در اردیبهشت هزار و چهارصد ضبط شده. برای تهیه‌ی این قسمت از کتاب سال سینمای ایران از مجله‌ی فیلم منتشر شده در اسفند هزار و سیصد و هشتاد و چهار، فیلم مستند «ستاره‌ی ناهید» ساخته‌ی ابوالفضل توکلی، دایره‌المعارف آنلاین دوبلاژ از سایت چکاوا، ویکی‌پدیای فارسی و سایر منابع آنلاین استفاده شده است.

با عرض تشکر از استاد عزیز ابوالحسن تهامی‌نژاد و استاد رشید وطن‌دوست برای لطفشان بابت مصاحبه و همچنین سرکار خانم پوری بنایی، آقای تورج نصر و همچنین دوست عزیزم آقای محمدعلی محراب بیگی که این مصاحبه‌ها به لطف ایشان و در استودیوی چکاوا ضبط شده. همچنین تشکر ویژه‌ای هم دارم از جناب هومن خلعتبری بابت راهنمایی‌هایشان و البته تأسف بزرگ بابت اینکه سرکار خانم سودابه صفاییه دعوت مصاحبه را قبول نکردند و جای خالی‌شان در این قسمت باقی می‌ماند.

پوستر مترونوم کاری است از حمید پارساییان و موسیقی آرم مترونوم کاری است از رضا روحانی که مثل همیشه زحمت تنظیم و میکس صدا را کشیده است.

در اینجا فصل اول مترونوم تمام می‌شود و برای مدت کوتاهی از شما خداحافظی می‌کنیم. می‌خواستم تشکر ویژه‌ای کنم از همه‌ی شما که طی این مدت با حمایت‌تان باعث دلگرمی ما بودید. همه‌ی آن دوستانی که در سایت «حامی باش» از مترونوم حمایت مالی کردند، عزیزانی که با پیام‌ها، پیشنهادات و انتقادات ما را دلگرم کردند به ادامه‌ی کار امیدوار، و دست آخر همه‌ی شماها که مترونوم را گوش می‌کنید و به دوستانتان سفارش می‌کنید. از لطف بی‌پایان همگی شما ممنونیم.

پس فعلاً روز و روزگار خوش، ایام به کام.



https://castbox.fm/vi/382114961