ظن باشکوه یک آهنگساز: موسورگسکی

هیچ‌وقت در استفاده از ضرب‌المثل‌های ایرانی موفق نبوده‌ام. معمولا آنها را در جای اشتباه به کار می‌برم و اطرافیانم با ایما و اشاره و حرکات بالا روندۀ ابروان اظهار می‌دارند که: «این جاش اونجا نیست.» مگر دست من است که ایرانیان تصمیم گرفتند سر باید درد کند، کله بوی قرمه‌سبزی دهد و تن باید بخارد؟ ولی موقعی که داستان آهنگسازیِ مودست موسورگسکی از نقاشی‌های ویکتور هارتمان را شنیدم تنها این ضرب المثل یادم آمد: "هرکسی از ظن خود شد یار من".

علاقه‌ای به بدگویی پشت فردی که مرده‌است ندارم ولی خب، مثل اینکه کارهای ویکتور از دیدگاه هنرهای تجسمی خیلی قابل تمجید نبوده‌اند. او سه سال قبل از مرگ زودهنگامش در سی و نه سالگی، با آهنگساز معروف روسی، مودِست پتروویچ موسورگسکی آشنا می‌شود. (چون طولانی بودن اسم‌های روسی همیشه متن زده‌ام می‌کند او را مودِست صدا می‌زنم) آن‌ها دوستیِ عمیقی باهم برقرار می‌کنند و مودست آثار بصری دوست عزیزش را، با توجه به حسی که در او ایجاد کرده‌اند به صوت درمی‌آورد.

«مردم آن چیزی هستند که می‌خواهم تجسم ببخشم. وقت خواب آن‌ها را می‌بینم، وقت خوردن و نوشیدن به آن‌ها فکر می‌کنم و می‌توانم پیش رو مجسمشان کنم: یکپارچه، عظیم، پاک و منزه، بی هیچ خدشه»
مودِست پتروویچ موسورگسکی

شاید تنها چنین دیدگاه روشنی نسبت به افراد بتواند از یکسری نقاشی ساده، اثری پدید آورد که بعد از گذشت سال‌ها همچنان شورانگیز می‌نماید و دست به دست آهنگسازان بزرگ برای تنظیم دوباره می‌چرخد؛ سوئیت پیانو تابلوهای نمایشگاه. تصوری که مودِست آفریده چنین است: ما با او در موزه‌ای از کارهای ویکتور قدم می‌زنیم، کنار هر تابلو می‌ایستیم و او برایمان از آن اثر می‌گوید. جای ناامیدی است که برخی از نقاشی‌های نام‌برده مفقود شده‌اند و ما به معنای واقعی فقط قادر به شنیدن "صدا"ی این آثار هستیم. این اثر از ده موومان (بخش) تشکیل شده‌است. من فقط به معرفی موومان‌های پنج، شش، هشت، نه و ده که نمونۀ تصویری آنها موجود است می‌پردازم. ناگفته نماند موومان اول که promenade _ به معنای پیاده‌روی و گردش _ نام دارد میان بخش‌های ساخته‌شده برای تابلوها تکرار می‌شود؛ مانند فاصله‌ای که برای دیدن تابلوی بعدی در موزه قدم می‌زنیم.

5. بالۀ جوجه‌های سر از تخم درنیاورده

sketch for the ballet Trilby
sketch for the ballet Trilby


قبل از اینکه با یک "برو بابا! تو گفتی قراره باشکوه باشه." بدرقه‌ام کنید و صفحه را ببندید اجازه بدهید از خودم دفاع کنم. تصویری که می‌بینید یک نقاشی از بالۀ تریلبی (براساس رمان تریلبی از شارل نودیه) است. اگر موومان‌های قبلی را گوش داده باشید، بخش مربوط به این طراحی برای‌تان مضحک به نظر می‌رسد ولی بیایید مودِست را برای ساختنش تحسین کنیم: Ballet of Unhatched Chicks

6. ساموئل گلدنبرگ و شموئیل

The Rich Jew
The Rich Jew


The Poor Jew
The Poor Jew


این موومان برای دو نقاشی از ویکتور ساخته شده‌است: یهودی ثروتمند و یهودی فقیر. منبعی که برای نوشتن این متن دنبال می‌کردم اشاره داشت که مودِست از آهنگسازان یهودستیز روسیه بوده است و تفکرات "یهودستیزانه"اش را طی این موومان به نمایش می گذارد؛ ولی راستش را بخواهید واقعا سر درنیاوردم چگونه می شود با چیدن چند نت کنار هم، یهودستیز بود! البته یکی از دلایلش نامگذاری‌ای است که مودِست برای این موومان داشته؛ او ساموئل را را "ساموئل" نوشته است. اشاره به اینکه " آره مثلا تو چون ثروتمندی به خودت میگی ساموئل ولی همون شموئیل هستی و هردوتون عین همین و اینا". خلاصه که بیایید بدون تفکرات نژادپرستانه آن‌را گوش دهیم.

8. دخمه‌های پاریس

Paris Catacombs
Paris Catacombs


موومان موردعلاقۀ خودم. کاتاکومب‌ها دخمه‌های باقی‌مانده از زمان صدر مسیحیت هستند؛ زمانی که این دین پذیرفته نشده‌بود و پیروان آن پنهانی و زیرزمینی به فعالیت‌های خود می‌پرداختند. حسی که از این بخش می‌گیریم کاملا با نقاشی هماهنگ است. ساده اما گویا، تاریک و مانند پژواک صدا در همان دخمه‌ای که درحال دیدنش هستید.

9. کلبه‌ای روی پاهای پرنده (بابا یاگا)

The Hut on Fowl's Legs.
The Hut on Fowl's Legs.


بابا یاگا یک جادوگر افسانه‌ای در ادبیات اسطوره‌ای روسیه است (از همان‌هایی که والدین بچه‌ها را با آن تهدید می‌کنند) که کلبه‌اش در جنگل روی دوپای یک جوجۀ عظیم‌الجثه استوار است. موومان به گونه‌ای است که بابا یاگا را درحال شکار کردن یکی از قربانیانش ببینیم.

10. دروازۀ بزرگ شهر کیف

gates in Kiev
gates in Kiev


حسن‌ختام ماجرا که از لحاظ تم شبیه همان موومان اول است. تمام نمونه‌های صوتی که تا الان افزودم، ساخته‌های خود مودست برای پیانو بودند، اصلِ اصل؛ اما معروفیت کل این ماجرا به خاطر تنظیم موریس راول از این اثر برای ارکستر است که شنیدن آن خالی از لطف نیست.

منبع این پست اپیزود دویست و یکم پادکست Sticky Notes می‌باشد.