با میزیتو شما میتوانید فرآیندهای سازمانی خود را مدیریت کنید و با همکاران خود در لحظه ارتباط داشته باشید. (میزیتو، تضمین رسیدن به اهداف با ایجاد نظم و نشاط گروهی) https://www.mizito.ir
آیا داشتن انگیزه در کار و زندگی موثر است ؟
احتمالا برای شما هم پیش آمده است که بعضیاوقات انگیزهی خود را ازدست میدهید، قدرت نهفته در وجودتان را نادیده میگیرید و نمیدانید چطور دوباره این نیروی جادویی را فعال کنید. اگر عاداتی را که افراد با انگیزهی بسیار زیاد دارند بدانید، شما هم علاوهبر اینکه میتوانید کارهای بهمراتب بیشتری انجام بدهید یا ریسکهای بیشتری بکنید و بهخوبی ازپس روزهای سخت برآیید، میتوانید الهامبخش خود و دیگران برای انجام کارهای فوقالعاده باشید. این نوشته را بخوانید تا ببینید که چگونه با انگیزه زندگی کنیم.
انگیزه چیست؟
تعریف مورد علاقهی من از انگیزهدادن «روح تازهای دمیدن» است. بنابراین داشتن انگیزهی مؤثر یعنی در هرکاری که انجام میدهیم بتوانیم مدام روح تازهای بدمیم. دو نوع انگیزه وجود دارد: انگیزهی درونی و انگیزهی بیرونی.
انگیزهی درونی بیشتر مربوط به پیداکردن محرک درونیمان است و انگیزهی بیرونی براساس پاداش و مجازات کار میکند. کلید اصلی انگیزهداشتن این است که علاقهی درونیمان را بهشکلی مثبت (و ازطریق پاداشدادن) تقویت کنیم.
درادامه به هفت عادت افراد بسیار باانگیزه اشاره میکنیم. عاداتی که بهزمان خاصی محدود نیستند و شما هم میتوانید با استفاده از آنها زندگیتان را از یکنواختی خارج کنید:
۱. چرایی خود را بیابید
افراد با انگیزه هرکاری را با چرا شروع میکنند. چرا این کار را انجام میدهید؟
اگر صرفا به این دلیل که کوهی برای بالارفتن وجود دارد، کوهنوردی میکنید، وقتی به بخش سخت داستان برسید، احتمالا نخواهید توانست ادامه دهید. اما اگر بدانید چرا این کار را انجام میدهید و این کار برای شما بسیار باارزش باشد، در هر موقعیتی میتوانید تواناییهای خود را بروز دهید.
برای نمونه چرایی من ساده است: میخواهم تا جاییکه میتوانم سطح کیفیت زندگی انسانها را بهبود بخشم. من این چرایی را به کار روزمرهام مرتبط کردهام؛ حین کار تلاش میکنم اطرافیانم پیشرفت کنند و مشتریانم به بهترین شکل کارشان راه بیفتد!
۲. عقاید خود را دربارهی ممکنها تغییر دهید
اغلب مردم کمبود انگیزه ندارند، بلکه باورهایی دارند که بسیار محدودکننده است. آنها اغلب کارها را نشدنی میدانند. به همین دلیل مشاهدهی داستان زندگی افراد موفق میتواند بسیار قدرتمند باشد، زیرا این داستانها چشم ما را به دنیایی از امکانات جدید باز میکند.
اگر میخواهید بدانید که انسانها چه تواناییهایی دارند، سری به کتاب رکوردهای گینس بزنید. میتوانید دراطراف خود انسانهایی را پیدا کنید که بهطرز شگفتانگیزی غیرممکنها را ممکن کردهاند. اما اگر این چنین انسانهایی را پیدا نکردید متوقف نشوید؛ با کتابها، فیلمها و داستانهای این چنینی بهخود یادآوری کنید که چه قدرتی در شما نهفته است.
۳. باورهای محدودکنندهتان را تغییر دهید
باورهای محدودکننده به روشهای موذیانهای به ذهن ما خطور میکنند. برای مثال ممکن است زیر لب به خودمان بگوییم: نه، من نمیتوانم! من از عهدهی انجام این کار برنمیآیم.
داستان جالبی وجود دارد که در آن یک کک را درون ظرفی شیشهای قرار میدهند و سر ظرف را میگذارند. کک تمام روز بالا و پایین میپرد تا بتواند از ظرف خارج شود، اما بالاخره خسته میشود. وقتی سر ظرف را برمیدارند، کک فقط داخل ظرف بالا و پایین میپرد و بیشتر از آن جهشی انجام نمیدهد.
آیا الان کک میتواند از ظرف بیرون بپرد؟ بله اما بهشرطی که باور محدودکنندهی فعلیاش را کنار بگذارد.
پس باورهای محدودکنندهی خود را کنار بگذارید و مانند کک درون ظرف شیشهای نباشید.
۴. زمان بیشتری را صرف ارزشهایتان کنید
باانجام این کار، با یک تیر، دو نشان میزنید! هم انگیزهی خود را بالا میبرید، هم از زندگیتان لذت میبرید.
اما قبل از هرچیز باید ارزشهای خود را بشناسید. با شناسایی ارزشهایتان میتوانید میان آنها و کارهای روزانهتان ارتباط برقرار کنید. برای مثال ماجراجویی، یادگیری و برتریداشتن برای من باارزش هستند. بنابراین زمانیکه پروژهای به من داده میشود، من فقط پروژه را انجام نمیدهم، بلکه یک ماجراجویی فوقالعاده را تجربه میکنم.
وقتی پروژهای دارم که از انجام آن لذت نمیبرم، راهی پیدا میکنم تا بتوانم از آن پروژه چیز جدیدی یاد بگیرم. از همهی اینها بهتر بهدنبال کسی میگردم تا میانبرهایی برای انجام بهتر، سریعتر یا ارزانتر آن پروژه به من نشان بدهد. سادهترین ارزشی که میتوانم پیدا کنم، بهترشدن است.
۵. دراطرافتان انسانهایی داشته باشید که به شما انگیزه میدهند
همانطور که بعضی کارها از انرژی شما میکاهند و بعضی دیگر به شما انرژی میدهند، بعضی افراد هم هستند که انگیزهی شما را کم میکنند و برخی دیگر به شما انگیزهی مضاعف میبخشند.
قبلاز هرچیز این را بدانید اولین فردی که میتواند به شما انگیزه بدهد، خودتان هستید. مربی خود باشید، نه منتقد. وقتی شکست میخورید مدام خود را سرزنش نکنید؛ درعوض بهدنبال درسگرفتن باشید. از خود نپرسید: «چرا مرتکب این اشتباه شدم؟» درعوض بپرسید: «چطور میتوانم دفعهی بعد بهتر عمل کنم؟»
بهدنبال چیزهایی باشید که بهحرکت روبهجلوی شما کمک بکند و بهترین شکل را از شما نمایان کند.
نیازی نیست دراینمورد زیاد فکر بکنید. کافی است افرادی را که بهطریقی به شما انرژی میبخشند و کمک میکنند قدرت درون خود را آزاد کنید، بیابید. ممکن است این افراد از طریق تمرکز روی استعدادهای خاص شما این کار را بکنند. ممکن است چیزهایی را ببینند که دیگران به آنها توجه نمیکنند. یا حتی با گفتن جملاتی آنچنان شما را تشویق بکنند که دوباره بلند شوید و بخواهید دنیا را فتح کنید!
۶. چرخهی بازخورد بهتری طراحی کنید
پیشرفت هرچقدر هم کم باشد، پیشرفت بهحساب میآید. اگر بتوانید روی پیشرفتکردن تمرکز کنید، هم خوشحالتر خواهید بود و هم انگیزهی بیشتری خواهید داشت. این یک عادت بسیار قدرتمند است.
برای اینکه بتوانید بازخورد بهتری از فعالیتهایتان بگیرید، موارد زیر را درنظر داشته باشید:
- واقعی باشد: هرچه بازخوردی که میگیرید به فعالیت فعلی نزدیکتر باشد، بهتر است.
- دقیق و مرتبط باشد: اگر بازخوردی که میگیرید مربوط به آن فعالیت نباشد، اشتباه است و اگر دقیق نباشد هیچ کمکی به شما نمیکند.
- کاربردی باشد: اگر بازخوردی که میگیرید هیچ راهحل عملی برای بهبود فعالیت به شما ندهد، هیچ فایدهای ندارد.
تابهحال برای شما پیش آمده است که درانجام کاری به بنبست بخورید و ناگهان فردی قطعهی گمشدهی کار را برای شما نمایان بکند؟ اینجاست که شما بهخاطر این کشف جدید حسابی هیجانزده میشوید و میخواهید هرچه سریعتر آن را امتحان کنید!
سعی کنید با بازخوردگرفتن از دوستانتان راجع به کارهایی که انجام میدهید، از این لحظات بیشتر و بیشتر در زندگی خود ایجاد کنید.
۷. با ایجاد اهداف هیجانانگیز خود را بهجلو هل بدهید
اهداف شما باید بهشکلی باشد که بهطور خودکار شما را به سمت خود بکشند؛ اهدافیکه تصور به حقیقتپیوستنشان شما را حسابی هیجانزده میکند.
اگر احساس میکنید تحت فشار هستید، یعنی یک جای کار میلنگد. ممکن است ارزشها و علایق (درونی یا بیرونی) شما باهم درتضاد باشند. شاید این فشار بهخاطر ترس شماست. ممکن است نیاز به اهداف کوچکتری داشته باشید تا بارسیدن به آنها، انگیزهی مضاعف پیدا کنید یا شاید به هدفی بزرگ و جسورانه نیاز دارید تا انگیزهی بیشتری به شما بدهد.
اگر هدفی به شما تحمیل شد، آن را بهعنوان ارزش نپذیرید؛ بلکه به آن به چشم یک هدیه بنگرید و بهدنبال چالشی باشید که بهشما انگیزه بدهد. مسیر رسیدن به این هدف را به چشم یک ماجراجویی لذتبخش ببینید که پر از فرازونشیب و چالشهای مختلف است. با این دید پی میبرید که شغلها چقدر میتوانند به انسان انگیزه بدهند و الهامبخش باشند. شما برای انگیزهداشتن، نیازی به دیگران یا شرایط اطرافتان ندارید؛ بلکه باید یاد بگیرید که چطور از طریق پیشرفت و مهارتآموزی، بیشترین انگیزه را برای خودتان ایجاد کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مدیریت پروژه چابک و هر آنچه لازم است درباره آن بدانیم
مطلبی دیگر از این انتشارات
درسی که از کار تیمی زنبورها باید بگیریم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا کار تیمی در اکثر کسب و کارها ضعیف است؟