??
نامه ای به همه ی آنهایی که در رنج هستند
اگر تو اینجایی ،توی روز های اول، و تمام دنیا از هم پاشیده شده و همه چیز تغییر کرده است.متاسفم که اینجا هستی. خیلی های دیگه هم قبل از تو اینجا اومدن ، ولی این چیزی رو عوض نمی کنه.
خوب اون روز های اول رو به یاد دارم
وقتی که زندگی ای که در ذهنت تصور می کردی ناپدید میشه؛ خاکستر می شه.
وقتی که دنیا از هم می پاشه و هیچ چیز منطقی نیست.
وقتی که همه ی آدم ها فقط حرف خودشون رو می زنن،بدون اینکه به حالت فکر کنن.
وقتی که همه ی آدم ها فقط نصیحتت می کنن و تلاش می کنن با حرف هایشان قانع ات کنن.
و تو نه تنها دگر سر از حرف هاشون در نمیاری بلکه دیگه به آنها اهمیت هم نمی دهی.
همه چیز کاملا عادی بود اما حالا....
وقتی که یک مرگ بی موقع وارد زندگی ات میشه، همه چیز عوض می شه.
مثل این می مونه که توی یک سینما ی شلوغ باشی. و بعد درست همان فیلمی که تبلیغش را کرده بودند،همان که برایش بلیط خریده بودی، دقیقا با همان تصاویر شروع شود.
اما ناگهان، پرده از وسط میشکند!
خرد و خاک شیر می شود و یک فیلم کاملا جدید شروع می شود.این یکی عجیب و غیر واقعیه، یک فیلم ترسناک که تا حالا وجود نداشته.شخصیت ها عوض شدن، صحنه به هم خورده .توی یک آسمان سه تا ماه ظاهر میشوند. اما قرار نبود این فیلم تخیلی باشه.
اما بد ترین چیز _بد تر از همه_ اینکه نه تنها فیلم عوض شده، بلکه جز تو هیچ کس متوجه این تغییر نمیشه!
به نظر نمیاد کسی متوجه از هم پاشیدن صفحه شده باشه و فهمیده باشه که الان همه چیز فرق کرده.
اگه صحبتی کنی،اگه بگی:« وایسا!صبر کنین.این اشتباهه!» بقیه روی شونت میزنن و می گوین:
«هیسسس!کجاش مشکل داره؟! فیلمه دیگه، خیلی هم خوبه.عجب داستانی داره، بیا پفیلا بزن!»
شما می دانید آنچه که شاهدش هستید واقعی نیست.همه ی اینها فقط نمایشی از نور و سایه هستند که هر لحظه ممکن هست بایستند......هر لحظه، در هر زمان.....
اما مردم تا وقتی که پرده نمایش تو رو نبینن هیچ چیز را درک نخواهند کرد.
اگر یک مرگ بی موقع وارد زندگی ات شده باید اینها رو بدونی؛ روزهای اولیه سوگواری این شکلیه؛ سقوط دوباره و دوباره در واقعیتی که نمی تونه واقعی باشه.شاهد از هم پاشیدن پرده زندگی بودن بدون هیچ هشداری؛مجبور بودن به تماشای نمایشی که در صحنه ای اجرا میشه که ظرفیت تحمل آن را ندارد.
هیچ نقشه ی دقیق و شسته رفته ای وجود نداره.برای این عالم پیچیده هیچ قانون واحد و مشخصی وجود نداره
الان وقت برنامه ریزی برای آینده نیست.الان وقت این نیست که باهم راجب این گفت و گو کنیم که آیا در آینده حالت بهتر میشه یانه.در حال حاضر آینده یک موضوع کاملا بی ربطه
تنها چیزی که وجود دارد همین الانه.
اگر به این خاطر اینجایی که به تازگی همه ی دنیات از هم پاشیده و همه چیز عوض شده،متاسفم که به اینجا نیاز داشتی.آدم های زیادی قبل از تو آمدند و رفتند.اما این واقعا مهم نیست.تنها چیزی که مهمه اینه که برای تو هیچ چیز سر جایش نیست،آسمان سر جایش نیست، زندگی سرجایش نسیت و تو به کسی نیاز داری که اینها رو ببینه،تصدیق کنه. کسی که بگه همه چیز واقعا به همین مزخرفی هست که تو فکر می کنی.
تو به کسی نیاز داری که وقتی در سوسوی وحشت ،خیره به گودالی که روزی تمام زندگی ات بوده است ایستاده ای، دست هایت را بگیرد.
و همه چیز را تصدیق کند.
بیا رو راست باشیم.
این خیلی مزخرفه.همش اشتباهه.هیچ چاره ای جز تحمل کردن این وحشت وجود نداره.
همه چیز به طرز وحشتناکی اشتباهه.و از صمیم قلب متاسفم که تو هم اینجایی.
_ مگان دیواین
مطلبی دیگر از این انتشارات
اولش سخته!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من دلم برات تنگ شده...
مطلبی دیگر از این انتشارات
یازدهم لعنتی