11 قانون برای کمک به همه ی آنهایی که عزیز از دست دادند

سلام.ممنونم که روی لینک این پست کلیک کردی.


وقتی که آدم کسی را از دست میده خیلی از آدم ها از ته دلشون میخواهند به کسی که عزادار هست کمک کنند.معمولا تو این جور شرایط آدم نمی دونه باید چی بگه و زبونش بند میاد.بعضی از آدم ها از اینکه حرف اشتباهی بزنند می ترسند و برای همین ترجیح می دهند که کلا نه چیزی بگند و نه کاری بکنند.هیچی نگفتن هم یک انتخابه ولی قطعا گزینه ی خوبی نیست.با وجود اینکه هیچ راه و روش مشخص و واحدی برای حمایت کردن از کسی که دوستش دارید و به او اهمیت می دید وجود نداره،یک سری قوانین کلی وجود دارند که باید بلد باشید.


1- سوگ مال شخص سوگواره

نقش شما در سوگ دوست تان نقش یک حمایت کننده است نه هدایت کننده.شاید گفتنش عجیب باشه.خیلی از پیشنهاد ها،نصیحت ها و کمک هایی که فرد سوگوار دریافت می کنه بهش میگه که باید متفاوت عمل کنه یا احساس متفاوتی داشته باشه.

سوگ یک تجربه ی کاملا شخصی است و به طور همه جانبه به فرد سوگوار تعلق داره.شاید با خودتون فکر کنید که اگه این اتفاق برای شما افتاده بود واکنش متفاوتی نشان میدادید.آروز می کنیم که هیچ وقت شانس تجربه کردن و ثابت کردنش نصیبتون نشه.این سوگ مال دوست تون هست:تحت رهبری و کنترل او حرکت کنید.


2- واقعیت را بگویید.

وقتی که وضعیت فعلی دوست تون خیلی درد داره ممکنه وسوسه شوید تا راجب گذشته یا آینده صحبت کنید.شما نمی دونید آینده ی خودتون و دوست تون چجوری خواهد بود.شاید با "گذر زمان" حالش بهتر نشه.مبادله ی گذشته ی خوبِ دوستتون با دردِ فعلی اش معامله ی منصفانه ای نیست.کنار دوست تون در "حال" بمانید،حتی اگه سراسر رنج ودرده.همچنین ممکنه وسوسه بشید تا با گفتن یک جمله ی کلی وحکیمانه به دوست تون تسلا بدین.شما نمیتونید بفهمید که عزیز دوستتون"اینجا کارش تموم شده" یا "الان جای بهتریه".این حرف های آینده محور،همه جانبه و کلی نگر کمک کننده نیستند.بچسبید به حقیقت:خیلی درد داره.من دوستت دارم و به خاطر تو اینجام.


3- تلاش نکنید درد بی درمان را درمان کنید.

فقدانِ دوست شما نمی تونه درمان یا حل بشه.خودِ درد نمیتونه بهتر بشه.لطفا به قانون 2 نگاه کنید.هیچ چیزی که سعی بر درمان یا رفع درد دراد را، به زبون نیارید.داشتن دوستی که تلاش نمیکنه درد رو از آدم دور کنه به طور غیر قابل توصیفی آرامش بخشه.


4- آمادگی دیدن زخمِ زجر آور و دردِ غیرقابل تحمل را داشته باشید.

انجام دادن قانون 4 و تمرین کردن قانون 3 سخته.اما برای دوست تون خیلی ارزش داره.


5- تقصیر شما نیست.

همراهی کردن کسی در رنج، کار آسونی نیست.شاید با این پدیده ها رو به رو بشید:استرس،سوال،خشم،ترس و گناه.احساسات شما خدشه دار خواهند شد.شاید احساس کنید بهتون توجه نمیشه یا قدر زحمات تون دونسته نمیشه.دوست تون نمیتونه وظیفه ی خودش، در دوستی شما را درست نشان بده.لطفا به خودتون نگیرید و بهش فشار وارد نکنید.لطفا دنبال آدم هایی باشید که برای این موقعیت به آنها تکیه کنید.مهم هست که وقتی در حال حمایت هستید حمایت شوید.وقتی که گیج شدید،به قانون 1 برگردید.


6-نپرسید،پیش بینی کنید.

نگید "اگه کاری داشتی زنگ بزن"،چون دوست شما این کار را نخواهد کرد.نه اینکه کاری نداشته باشه؛بلکه توان،علاقه یا انرژی لازم برای شناسایی یک نیاز،پیدا کردن شخص مناسب و برقراری رابطه ی تلفنی خیلی بیشتر از ظرفیت یک آدم سوگوار است.در عوض پیشنهاد های مشخص ارائه بدید.«دوشنبه ها ساعت 6 میام دنبال بچه ها و میرسونم شون مدرسه».«هر روز که میخواهم برم سرکار میام و سگ را می برم پارک».قابل اطمینان باشید.


7- کارهای روزمره را انجام بدهید.

شما نمی توانید سنگینی و زجر سوگ را تغییر دهید.(قانون 1 را نگاه کنید).اما می توانید زجر نیازهای یک زندگی "عادی" را کم کنید.کارهای روزمره و خسته کننده ای هستند که شما بتوانید آن را انجام دهید؟کار هایی مثل به پارک بردن سگ، خرید نسخه و شستن لباس ها می توانند انتخاب های مفیدی باشند.به روش های ساده و معمولی از دوست تون حمایت کنید.این کارها، نشانه های مملوسی از عشق و علاقه هستند.

لطفا هیچ کار برگشت ناپذیری را (مثل شستن لباس ها و مرتب و تمیز کردن خانه)بدون هماهنگی با دوست تون انجام ندهید.

شیشه خالی نوشابه ی پشتِ راحتی شاید شبیه آشغال باشه اما شاید توسط همسر دوست تان در روز قبل از فوتش آنجا گذاشته شده باشد.لباس های کثیف شاید آخرین چیزی باشند که بوی اون فرد را بدهند.منظورم را می فهمید؟چیز های نرمال و عادی هم حساس هستند.اول بپرسید.


8- کارهای اساسی را باهم انجام دهید.

بسته به شرایط شاید کارهای سختی باشند که کمک و یاری شما برای انجام آنها لازم باشه.کارهایی مثل هماهنگی بهشت زهرا و کارهای کفن و دفن،برگزاری مراسم های یادبود،رفتن به سردخانه،جمع کردن وسایل شخص فوت شده.آمادگی خودتون برای کمک را اعلام کنید و اگه ازتون خواسته شد دنبالش را بگیرید.برای این امور فقط به حرف دوست تون توجه کنید.حتی حضورتون به تنهایی تاثیر گزار و مهم هست.معمولا حرف زدن لازم نیست.قانون 4 را به یاد داشته باشید. شاهد درد بودن را تحمل کنید و حضور داشته باشید.


9- نقش دوست تون را انجام بدید.

برای کسی که تازه عزادار شده،ازدحام آدم هایی که می خواهند کمک شون را نشون بدهند واقعا گیج کننده است.زمانی که باید کاملا شخصی و خصوصی باشه میتونه شبیه زندگی توی یک تنگ ماهی شیشه ای باشه که همه می توانند داخلش را ببینند.شاید راه هایی وجود داشته باشه که بتونید برای مراقبت از دوست تون به کار بگیرید و سپر او باشید.مثلا می توانید رابط باشید:کسی که اطلاعات را به آدم های بیرون میرسونه و یا کمک خیر خواهان را مدیریت میکنه.


10-یاد بدید و دفاع کنید.

شاید ببینید که بقیه دوستان،اعضای خانواده یا اقوام راجب دوست تون سوال می پرسند.در این جایگاه شما می تونید یک مربی بزرگ و درعین حال ماهر باشید.می تونید سوگ را با همچین پاسخ هایی به همه یاد بدهید. «بعضی وقت ها حالش خوبه بعضی وقت ها نه.یه چند وقتی همین جوریه.یک همچین اتفاق و از دست دادنی می تونه همه ی جزئیات زندگی را تغییر بده»اگه کسی راجب برنامه ی دوست تون برای آینده پرسید می تونید همچین جوابی بدید«سوگ هیچ وقت تموم نمیشه،بلکه باید به روش های مختلفی با خودت حمل کنی.»


11- عشق بورزید.

جدا از همه ی این نکات،علاقه تون رو نشون بدید.حرفی بزنید.کاری بکنید.آماده باشید که کنار شکافی که در زندگی دوست تون ایجاد شده بدون اینکه فرار کنید یا روی برگردانید وایسید.آماده باشید که هیچ جوابی ندهید.گوش بدین.کنارش باشید،حضور داشته باشید.مثل یک رفیق باشید.عشق اون چیزیه که می مونه....

https://www.aparat.com/v/lwnUD

منبع:

https://refugeingrief.com/helper-overview/