http://mohammadtaghijavadi.ir
تاریخ عکاسی در ایران
مقدمه
ناصرالدین شاه اولین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیأت حاکمه برای بازدید از تمدن و تکنولوژی غرب عازم اروپا شد. او در طول دوره 50 ساله حکومت خود، 3 سفر در سال های 1290، 1295 و 1306 هجری قمری به اروپا داشت.
بر اساس اسناد به جای مانده، اولین دوربین عکاسی به شکل امروزی آن در دوره ناصرالدین شاه به ایران وارد شد. دوره پنجاه ساله سلطنت ناصرالدین شاه را باید دوره شکوفایی عکاسی در دوران قاجار یا ایران قرن نوزدهم میلادی دانست. او که خود اهل ذوق و هنر بود به عکاسی علاقه مند گردید و بر توسعه این فعالیت در درون دربار همت گماشت. وی با تأسیس عکاسخانه کاخ گلستان و نیز تشویق و حمایت عکاسان، توانست تصاویر یا به عبارتی اسناد هنری و تاریخی گرانبهایی از ایران آن روز را ثبت نماید.
تمایل شخص ناصرالدین شاه به عکاسی موجب شد تا عکسهای بسیاری به دست خود وی برداشته شود. موضوع اغلب این عکسها شخص وی، زنان حرمسرا، وقایع روزمره در کاخ سلطنتی و چهره برخی رجال درباری است. آنچه از یادداشتهای شخصی ناصرالدینشاه به دست آمده نشانگر آن است که وی با روشهای علمی و فنی عکاسی و طرز کار دوربینهای مختلف آشنا بودهاست و اغلب از دوربینهای بزرگ با سهپایه استفاده میکردهاست. قدیمیترین عکسهای ناصرالدینشاه عبارتست از پرترهای که از خودش گرفته و پرترهای تمام رخ از مادرش.
یادداشتها و مدارک برجای مانده در کاخ گلستان، حاکی از آن است که ناصرالدین شاه با ظهور فیلم و چاپ عکس آشنا بوده و از طرفی دستخط و توضیحات وی در حاشیه بسیاری از عکسها و عبارت معروف «خودمان انداختیم» نشان از فعالیت عکاسی او دارد.
ناصرالدین شاه یکی از عکاسانی بود که به گرفتن عکس سلفی بسیار علاقه داشت و ذوق آن را داشت که سوژه و عکاس خودش باشد. سلفی های جالبی که در زمان قاجار توسط شخص ناصرالدین شاه گرفته شده و این سلفی ها با توجه به زمانی که عکاسی پیشرفت زیادی نداشت در نوع خود بی نظیر می باشند. یکی از اولین سلفی های تاریخ عکاسی ایران توسط ناصرالدین شاه در کاخ صاحبقرانیه گرفته شده است. این عکس در اسناد این مجموعه موجود است و شاه با خطی زیبا در زیر آن نوشته در “نیاورون خودم انداخته ام”.
– تاریخ عکاسی در ایران
پیدایش عکاسی و رواج روشهای گوناگون این فن در ایران، با اختلاف حدود سه سال از اعلام موجودیت عکاسی در فرانسه روی دادهاست. صنعت عکاسی بر روی کاغذ حساس در سال ۱۸۳۹ میلادی به وجود آمد و در سال ۱۸۴۱ میلادی پلاکهای شیشه برای عکاسی اختراع گردید و از قرائن موجود این اختراعات و همه انواع وسائل عکسبرداری دو تا سه سال پس از اینکه به بازار میآمد بهطور هدیه به دست پادشاه ایران میرسید.
در منابع گوناگون از شاهزاده ملک قاسم میرزا (۱۸۶۰ – ۱۸۰۷ میلادی) که یکی از پسران فتحعلیشاه قاجار و حکمران ارومیه بوده به عنوان نخستین فرد ایرانی نام برده شده که به روش داگرئوتیپ* بر روی صفحه نقرهاندود عکاسی کرده، اگر چه همانطور که پیشتر اشاره شد، به دلایلی خاص، تاکنون هیچ داگرئوتیپ ایرانی باقیمانده از آن دوران یافت نشده است. او حتی آلبومی از عکسهایش را به ناصرالدینشاه تقدیم کرد.
همچنین بر اساس اسناد و پژوهشها، محمدشاه قاجار، خانواده سلطنتی و احتمالاً گروهی از درباریان در یک روز پاییزی اواخر آذرماه سال ۱۲۲۱ خورشیدی در کاخ سلطنتی تهران روبروی دوربین یک دیپلمات روسیهی تزاری قرار گرفتند. به گواه این منابع «نیکلای پاولوف» دیپلمات جوانی بوده که از سوی دربار تزاری آموزش عکاسی دیده و به درخواست دولت ایران در مأموریتی ویژه برای عکسبرداری به تهران اعزام شده تا به شیوه داگرئوتیپ از شاه و درباریان ایران عکاسی کند. این رویداد با فاصلهای تقریباً ۳ ساله از اعلام رسمی اختراع عکاسی در فرانسه صورت گرفته است. ظاهراً این ماجرا نخستین روبرویی ایرانیان با عکس و عکاسی بوده اگر چه هنوز نشانی از داگرئوتیپهایی که این عکاس روس در آن روز پاییزی در کاخ سلطنتی تهران گرفته، پیدا نشده است.
– دوره ناصری
به هر حال پس از آن بود که عکاسی به مرور جای خود را در میان شاهزادگان و درباریان ایرانی باز کرد و حتی در زمان حکمرانی ناصرالدینشاه قاجار به دلیل علاقه شخص اول مملکت به این فن تازه وارد، عکاسی از حمایتی شاهانه نیز برخوردار شد. در سالهای طولانی سلطنت ناصرالدینشاه عکاسان ایرانی و خارجی بسیاری در سراسر ایران به ثبت زندگی اجتماعی و سیاسی در کشور پرداختند و اکنون آرشیو بزرگ و متنوع ولی پراکندهای از این آثار در منابع و مراکز مختلف برجای مانده است. این عکسها مجموعهای مستند از چهره ایران آن روزها هستند که امروزه برای مطالعات ایرانشناسی، مردمشناختی و تاریخ عکاسی میتوانند بسیار ارزشمند باشند.
اما تاریخ عکاسی ایران بیش از نام هر حاکم دیگری با ناصرالدینشاه (۱۲۷۵- ۱۲۱۰ خورشیدی) گره خورده است. طبق برخی اسناد یکی از نخستین برخوردهای او با عکاسی زمانی بوده که طبق اعلام بعضی منابع [احتمالاً] در ۱۳ سالگی و هنگامیکه به عنوان ولیعهد ایران در تبریز اقامت داشت در آذرماه ۱۲۲۳ خورشیدی سوژه دوربین ژول ریشار فرانسوی شد. او با دوربین اهدایی ملکه ویکتوریا از ولیعهد جوان عکاسی و ناصرالدین میرزا را از دیدن تصویر خود سخت ذوق زده کرد.
ظاهراً این آشناییهای اولیه سبب علاقه ولیعهد جوان به عکاسی شد به طوریکه پس از رسیدن به سلطنت در شهریورماه ۱۲۲۷ خورشیدی همواره یکی از حامیان اصلی گسترش عکاسی در ایران لقب گرفت.
به عبارتی، ناصرالدین شاه در شمار اولین افراد از خانواده سلطنتی بود که پیش از بر تخت نشستن، تصویرش بر صفحه داگرئوتیپ ثبت شد. شاید همین موضوع، بعدها شیفتگی بیش از حد او به عکاسی و حمایتهای گسترده او از این فن و هنر را در سالهای طولانی سلطنت را به دنبال آورد و زمینهساز رواج گسترده عکاسی در ایران و کاربردهای گوناگون آن شد. خود او عکاس توانایی بود و نه تنها از افراد خانواده سلطنتی عکس میگرفت، بلکه چهرههای بسیاری نیز از خود به جا گذاشتهاست.
ناصرالدین شاه کنجکاو بود و محیط اطراف خود را با دقت زیر نظر میگرفت و از آنها عکاسی میکرد . عکسهای او از زندگی دربار و ساختهای گوناگون زندگی اجتماعی و سیاسی ایران برای مورخین بسیار جالب است . نخستین عکسها از روضهخوانی و تعزیه و شکار و سرگرمیها و بازیها و حتی زنان حرمسرا در حالات گوناگون و با لباسهای متفاوت بخشی از کارهای تصویری ناصرالدین شاه را در بر میگیرد. به کمک همین عکسهاست که ما تصور نسبتاً روشن تری از جامعه ایران دوران ناصری در مقایسه با دوران پیش از اختراع دوربین در دست داریم. این ذوق و علاقه باعث شد ناصرالدین شاه وقتی 19 سال داشت دستور دهد با دوربین عکاسی از تخت جمشید گزارش تصویری بگیرند و برای او بیاوردند.
ورود “فرانسیس کارلهیان” فرانسوی به ایران در پاییز ۱۲۳۷ خورشیدی به نوعی سرآغاز آموزش و گسترش عکاسی در کشور دانسته میشود. هرچند که فعالیت ناصرالدین شاه به درون دربار و تربیت عکاسان درباری محدود گردید ولی تأسیس رشته عکاسی در مدرسه دارالفنون، نشان از اهتمام او به این امر دارد. ناصرالدین شاه به عکاسی علاقمند شد و آن را نزد “کارلهیان” فرا گرفت. از آن پس شاه برای انجام کارهای عکاسی اش و احداث تاریکخانه برای ظهور، چاپ و تهیه شیشههای حساس، حیاط و عمارتی از ساختمانهای سلطنتی را به عکاسخانه دربار اختصاص داد و اینگونه بود که “عکاسخانه مبارکه” بنیاد یافت.
شاه برای اینکه عکاسخانه مدیرمسئولی هم پیداکند آقا رضا خان اقبالالسلطنه (۱۸۹۰ – ۱۸۴۳ میلادی) پسر میرزا اسماعیل، پیشخدمت سلام و برادر علی نقی حکیم الممالک را که از محرمان و نزدیکان شاه بود و بنا به امر شاه فن عکاسی را نزد کارلهیان به خوبی یاد گرفته بود، عکاسباشی و مدیر عکاسخانه مبارکه همایونی کرده، به این فن جدید صورت جدی و رسمی داد و از این پس از همه اردوکشیها، ییلاقها، سفرها، مراسم سلام، اسب دوانیها و شهرها و طبقات مختلف مردم و رجال عکسهای فراوان متعدد گرفته در آلبومها قرار داده شد و در آلبوم خانه سلطنتی درکاخ گلستان در شمس العماره گرد آمد.
به عبارت دیگر، اقبال السطنه پس از یادگیری این فن، در حوالی ۲۰ سالگی به دریافت لقب «عکاسباشی» مفتخر گردید و شاه مکان مستقلی را در کاخ گلستان با عنوان «عکاسخانه» به فعالیتهای وی اختصاص داد و از این رو از آقارضا عکاسباشی، به عنوان نخستین عکاس حرفهای ایران نام میبرند. خود آقارضا بعدها شاگردانی از جمله عباسعلی بیک را تربیت کرد و هماکنون بخش مهمی از آلبومهای به جای مانده از دوره ناصری به عکسهای این عکاس ایرانی و شاگردانش اختصاص دارد. آقارضا عکاسباشی همچنین نخستین کسی است که از آستان قدس رضوی در مشهد و نیز بسیاری از بناهای تاریخی کشور عکاسی کرده است. او همچنین در سالهای ۱۸۷۳ و ۱۸۷۸ میلادی از همراهان ناصرالدینشاه در سفر اروپا بود و عکسهایی از مناظر و همراهان شاه گرفته است.
از عکاسان دربار بهجز او میتوان از عبدالله میرزا قاجار نام برد. وی از دانشآموختگان دارالفنون بود و عکاسی را در فرانسه فرا گرفت. وی در آموزش عکاسی حرفهای در ایران نقش مؤثری برعهده داشت.
حمایت ناصرالدین شاه از عکاسی در ایران، موجب رشد و گسترش زمینههای گوناگون این فن و هنر در سالهای آغازین پیدایش آن شدهاست. به اختصار این زمینهها عبارتند از:
– زمینه پیدایش و رشد و گسترش عکاسی مستند و گزارشهای تصویری از سراسر ایران
– ترویج اصولی عکاسی و توجه به آموزش این فن به صورت رسمی در دارالفنون
– ایجاد عکاسخانه سلطنتی و فراهم آمدن تعداد بسیاری عکس از جنبههای گوناگون زندگی و معیشت در عصر قاجار
– پایهگذاری نوشتن شرح بر عکس ها
– توجه به رشد و گسترش دانش نظری و فنی عکاسی و تألیف و چاپ کتابهای مربوط به آن
– توسعه عکاسی در میان درباریان و خانوادههای اشراف
– ابداع لقب عکاسباشی به عنوان عالی ترین رتبه فنی در این حرفه
– اعزام برخی محصلان مستعد دارالفنون به اروپا، برای کسب مهارتهای فنی و هنری در این زمینه
بی شک، با بررسی همهجانبه عکسهای باقیمانده از این زمان، میتوان برتری ناب بودن زمینههای تصویری این هنر در دوران قاجار را دریافت. زیرا عکاسان ایرانی در سالهای نخستین، بدون تقلید است زمینههایی همچون نقاشی غربی و معیارهای زیبا شناختی حاکم بر آن و تنها با رویارویی مستقیم با موضوعات، اقدام به عکسبرداری از آنها میکردند. نگاه خالص و بدون صحنهآراییهای معمول در عکسهای این سالها را میتوان به روشنی دریافت. کیفیت این امر در سالهای بعد، با گسترش ارتباط با غرب و تقلید از شیوهٔ کار عکاسان اروپایی، رو به افول گذارد.
تأثیر عکاسی بر کار نقاشان دوره قاجار نیز آشکار است. در نگارههایی که خانزاد اسماعیل از ناصرالدین شاه کشیده، شاه با همان کتی نشان داده شده که در عکسی از همان دوره دیده میشود.
عکاسان دوره قاجار را سه دسته تشکیل میدادند:
– عکاسانی که برای مؤسسات کاوشهای علمی و جغرافیایی اروپایی کار میکردند
– عکاسان بومی که برای سرگرمی به عکاسی میپرداختند
– عکاسان حرفهای که از این راه امرار معاش میکردند
مبنای کار نخستین عکاسان اروپایی توجه به فرم و اصول زیباشناختی بود اما عکاسان ایرانی، اروپائیان را سرمشق خود قرار میدادند. آنچه از روی آثار و نوشتههای دوران قاجار بهدست آمده نشان میدهد که ایران در اواخر قرن نوزدهم در حال دگرگونی بودهاست و جامعهٔ سنتی ایران در تلاش برای انطباق خود با علوم و فنون و اندیشههای غرب به سر میبردهاست.
– تاریخ پیدایش اولین عکاسخانه عمومی
عکاسی که در سالهای ورود به ایران بیشتر در اختیار شاه و دربار بود کمکم با گشایش عکاسخانههای عمومی به میان مردم هم گسترش یافت. نخستین عکاسخانه عمومی ایران به دستور ناصرالدینشاه و به سرپرستی عباسعلیبیک (از شاگردان آقارضا عکاسباشی) فروردینماه ۱۲۴۸ خورشیدی در خیابان جباخانه تهران تاسیس شد.
از دیگر مواردی که سبب همگانی شدن بیشتر عکاسی در ایران شد میتوان به آغاز آموزش آن در مدرسهی دارالفنون تهران اشاره کرد که ظاهراً نخستین مدرس آن هم فرانسیس کارلهیان بوده است. این مدرسه از حدود سال ۱۲۴۰ خورشیدی آموزش عکاسی را در میان رشتههای آموزشی خود قرار داد و بعدها در بهمنماه ۱۲۵۵ خورشیدی هم عکاسخانه ویژهای برای استفادهی طبقات مختلف جامعه به راه انداخت.
همزمان با معرفی و گسترش استفاده از عکاسی در ایران رسالهها و کتابهایی هم در این زمینه به دستور و با حمایت دربار قاجار و اکثراً توسط معلمان دارالفنون از روی منابع اروپایی به فارسی تألیف یا ترجمه شدند. از رساله «داگرئوتیپ» اثر مؤلفی ناشناس که دربرگیرنده نکاتی درباره روش صفحه نقره یا داگرئوتیپ و چگونگی و دشواری های فنی عکاسی با این روش در آغاز عکاسی ایران بوده و در حدود سال ۱۸۴۲ میلادی تألیف شده و همچنین رساله «فتوگرافی» نوشته مؤلفی ناشناس (طبق برخی فرضیهها ملک قاسم میرزا) مربوط به ۱۸۵۳ تا ۱۸۵۸ میلادی و «کتاب عکاسی» تألیف و ترجمه محمدکاظم ابن احمد محلاتی به سال ۱۸۶۳ میلادی به عنوان چند نمونه از نخستین و پیشروترین تلاشهای ایرانیان برای تهیه منابع مکتوب آموزش فن و نظریه عکاسی نام برده میشود. جز معدودی از این دستنوشتهها و کتابها که با نگرشهای فلسفی یا هنری نوشته شدهاند غالب آنها بیشتر به جنبههای فنی و شیمیایی عکاسی و دستورالعملهای مختلف چاپ و ظهور عکس پرداختهاند.
لوییجی پشه، سرهنگی اهل ناپل ایتالیا و معلم پیاده نظام ارتش ایران، در اردیبهشت ۱۲۳۷ خورشیدی برای نخستین بار با هزینه شخصی به جنوب ایران رفت و به روش “کلودیون تر” عکسهایی از تخت جمشید و پاسارگاد تهیه کرد و کمی بعد نسخههایی از آنها را در آلبومی به ناصرالدینشاه تقدیم نمود که میتوان آن را نخستین گزارش تصویری در ایران که دارای تاریخ مشخص است به شمار آورد.
بخش مهمی از آثار این عکاس پرکار ایتالیایی امروزه در آلبومخانه کاخ گلستان و همچنین در شماری از کتابخانهها و بایگانیهای مهم دنیا موجود است. آنتوان سوریوگین، روسیخان، ژول ریشار، فرانسیس کارلهیان، ارنست هولتسر، مسیو پاپاریان، لوییجی مونتابونه، ژاک دمرگان و آلبرت هوتز از دیگر غیرایرانیانی هستند که طی سالهای اولیه ورود عکاسی به ایران تصاویر بسیاری با موضوعات مختلف از زندگی اجتماعی و مناظر و معماری ایران آفریدند یا دستی در آموزش عکاسی داشتند.
– پدر عکاسی ایران
محمدرضا بیگی، نگارنده کتاب تهران قدیم، نام عده ای از عکاسباشیان پایتخت را به ترتیب قدمت و مسئولیت برشمرده است: «حاج میرزاعلی عکاسباشی – آقا رضای پیشخدمت (اقبال السلطنه)، عزیز خواجه (متصدی تاریکخانه و ظهور عکس)، عباسعلی بیگ (ناظم عکاسخانه)، معتمدالسلطان (رئیس عکاسخانه)، حسنعلی (عکاسباشی)، عبدالله قاجار (عکاسباشی مدرسه دارالفنون)، محمدحسین قاجار و میرزا جهانگیرخان.
در این میان حسنعلی عکاسباشی و عبدالله قاجار از کسانی بودند که عکاسی را در اروپا آموخته بودند و به سایران آموزش می دادند». اما تاریخ، عبدالله قاجار را پدر عکاسی ایران می شناسد و عکس های متعلق به دوران قاجار که توسط وی تهیه شده است باعث ترقی و پیشرفت وی در این رشته بیش از سایر رشته ها شد.
– اولین عکاس زن
به دلیل عمومیت یافتن عکاسی در خانواده های اعیان و اشراف، چند نفر از زنان و دختران نیز به تجربه کردن این صنعت نوظهور پرداختند و معروف ترین آنها که نامش به عنوان اولین عکاس زن ایران به ثبت رسیده، “اشرف السلطنه” همسر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه بود که عکاسی را از شاهزاده محمدمیرزا آموخته و راسا به فعالیت می پرداخت. اما نخستین زنی که به عکاسی عمومی پرداخت، خانم حداد بود که زنان برای گرفتن عکس به عکاسخانه وی در میدان شاهپور می رفتند.
– نخستین عکسی که در شب انداخته شد
در تهران قدیم، عکس ها همگی در روز و توسط نور آفتاب برداشته می شد اما نخستین عکاسی که در شب عکس گرفت، جعفر خادم بود. ابتکار جالب وی به این صورت بود که پودر منیزیوم را در ظرف درازی ریخته و دو طرف پودر را به سر سیم لخت برق وصل کرد و با آماده شدن عکس، کلید برق را زده منیزیوم مشتعل و تولید نور درخشان می کرد در این هنگام فلاش به کار می افتاد، خادم نخستین عکس در هنگام شب را از چهارراه حسن آباد گرفت و به دلیل نبود رقیب، عکس شب بسیار گران و تقریبا سه برابر قیمت عکس های روز بود. این عکاسخانه به نام خادم با آویختن تابلویی به نام «عکاس شب و روز» باعث حیرت و اعجاز مردم شد. جعفر خادم که از دوستان رضاخان بود بعد از به سلطنت رسیدن وی به خدمت دربار او درآمد و عکاس مخصوص دربار شد و پسرش به نام علی خادم نیز بعدها جانشین پدرش شد.
– قیمت عکس
قیمت عکس و شرایط پرداخت در آن دوران به این گونه بود که عکاس در ابتدا پیش پرداختی دریافت نمی کرد. بعد از تحویل عکس، پول را نقداً می گرفت. شش عکس شش در چهار فوری از یک قران تا دو قران و غیرفوری سه تا چهار قران و اگر همراه با کارت پستال بود برای مشتری پنج قران تمام می شد.
*پی نوشت: داگرئوتایپ یا داگرئوتیپ (به فرانسوی: daguerréotype) نخستین روش موفق در ثبت عکسهای دائمی و استفادهٔ تجاری از عکاسی است. در این روش، به صفحهٔ نقرهای مدتی بخار ید داده تا قشر نازکی از یدور نقره بر روی آن قرار گیرد سپس این صفحه را در دوربین گذارده و عکسبرداری میکنند. این روش را لوئی داگر مخترع و عکاس فرانسوی در سال ۱۸۳۷ میلادی اختراع کرد.
منبع: https://mohammadtaghijavadi.ir/تاریخ-عکاسی-در-ایران/
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکاسی چیست؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
Inware نمایش مشخصات موبایل
افزایش بازدید بر اساس علاقهمندیهای شما
پیرامون تقدس آب و ایزدبانوی آبها در ایران باستان | آناهید و جشن آبانگان