کرم پرسشهای سخت و جوینده جوابهای پرسش برانگیز، در اینجا بیشتر از تجربیات و روزمرهها میخواهم بنویسم
گام صفر رهایی از بدهی!
مخاطب: بزرگسال
در مقاله «۶ اشتباه مدیریت بدهی» به تفضیل در مورد اشتباهات بدهی صحبت کردم. حال بهطور خلاصه میخواهم مروری کنم، در مورد تغییر عادت در خرج کردن گفتم که بیشترین نشتی مالی ما در بخش هزینههاست و اگر درست آن را مدیریت نکنیم، نمیتوانیم برای مدیریت بدهیهایمان هم امیدی داشته باشیم.
در بخشهای بعدی از عدم برنامهریزی و مدیریت نادرست صندوق اضطراری گفتم. ما تا زمانی که برای رسیدن به هدفی برنامهریزی نکنیم، آن هدف صرفاً آرزویی بیش نیست، هدف زمانی محقق میشود که برای آن برنامهریزی کنیم. پس تا زمانی که برای کاهش و حذف بدهیهای زندگیتان برنامهای نداشته باشید، اتفاقی رخ نمیدهد. بعد از آن مشکل بزرگ بعدی مدیریت نادرست صندوق اضطراریست. همانموقع که خارج از برنامهای که دارید به صندوق اضطراری مراجعه میکنید.
در ادامه از عدم پیگیری خود گفتم. شما اگر ندانید کجای مسیر قرار دارید، احتمال اینکه از مسیر خارج بشوید زیاد میشود. پس باید خودتان را مرتب چک کنید که کجای مسیر قرار دارید!
دو مشکل بزرگ بعدی که هرکدام به تنهایی میتوانند خانمان برانداز باشند، بهجای مدیریت هزینهها و برنامهریزی طبق شرایط موجود، دنبال ایجاد درآمد جدید و حرکت به سمت شرایط مطلوب و حداقل در کوتاه مدت دست نیافتنی قرار بگیرید. مشکل آخری که در مقاله «۶ اشتباه مدیریت بدهی» به آن پرداختم این است که شما به بدهی معتاد شده باشید. این اتفاق یعنی شما تا بدهی قبلی تمام میشود، دنبال ایجاد بدهی جدید بروید. بهتر است که بهجای آن، به خودتان استراحت بدهید و از زندگی بدون بدهی لذت ببرید.
تغییر نگرش همه چیز است!
گام صفر قبل از اینکه شما مراحل ششگانهای که در مقاله «۶ گام برای رهایی از بدهی» برشمردم، آنست که انتخاب کنید که میخواهید به این چرخه بدهی پشت بدهی خاتمه بدهید یا نه؟ اینجاست که بحث نگرش شما مطرح میشود. یک نفر انتخاب میکند که همیشه بدهی داشته باشد، نفر دیگری انتخاب میکند که هیچوقت بدهی نداشته باشد، نفر دیگری انتخاب میکند که برای زمانی که واقعاً نیاز دارد و نیاز مطابق زندگی هر فرد متفاوت است، بدهی جدیدی ایجاد کند. اینجاست که نگرش شما نسبت زندگی و وضعیت مالیتان مشخص میکند که کدام را انتخاب میکنید. نگرش شما مشخص میکند که گامها را به درستی برمیدارید یا نه؟ اصولاً نگرشها میتوانند مانعساز یا پیشبرنده باشند.
نگرش مانعساز!
نگرش مانعساز همانطور که از نامش مشخص است، برای شما مانع درست میکند. شما را در حریم امنی که دارید نگه میدارد و مانع هرگونه تغییر و تحول در زندگی شما میشود. این نگرش به شما میگوید در شرایطی که هستی بهترین هستی و نمیخواهد تلاشی کنی! تو الان بدهی داری و میتونی با پرداخت دیرتر آن هم سود بیشتری نصیب خودت کنی! غافل از اینکه این نگرش شما را از جامعهای که در آن هستید دور میکند و اعتماد اطرافیان را نسبت به شما از دست میرود. نگرش مانعساز در زمینه مالی برای شما همیشه هزینههای جدید ایجاد میکند در حالیکه بیشتر که فکر میکنید به آن هزینه و خرید جدید اصلاً نیازی نداشتید. این نگرش مانعساز است که شما از رسیدن به اهدافتان دور میکند و به شما میگوید: ٬٬دمی خوش باش!٬٬ نگرش مانعساز برای شما موانعی واقعی و به ظاهر جدیدی ولی غیرضروری ایجاد میکند تا به هدفی که دارید و قدم اولش تصمیم برای خروج از شرایط کنونیست نرسید.
نگرش پیشبرنده!
این نگرش کاملاً برعکس نگرش مانعساز است. به شما انگیزه ادامه دادن و رسیدن به اهدافتان را میدهد. این همان چیزی است که بارها به آن اشاره کردم همان نیرویی که به شما اعتماد به نفس میدهد تا بتوانید تا آخر مسیر که همان رسیدن به زندگی بدون بدهیست ادامه بدهید. این نگرش پیش برنده است که شما را در تنگناهای زندگی یاری میکند تا از پس سختیهای زندگی بربیایید. نگرش پیشبرنده است که در تاریکترین لحظات زندگی جلوی شما نوری روشن میکند تا بتوانید به زندگی ادامه بدهید. این نگرش پیشبرنده است که به شما کمک میکند تا هزینههای خود را آنطور که میخواهید مدیریت کنید و از برنامهای که تدوین کردهاید خارج نشوید. شما به این نگرش نیاز دارید تا در مسیر بمانید.
محمد بیشتر توضیح بده!
چشم!
بگذارید مثالی بزنم، زمانی را در نظر بگیرید که از بانک با شما تماس گرفتهاند که اقساط معوق دارید و چرا پرداخت نمیکنید؟ بعد از تماس هر دو نگرش را میتوانید داشته باشید و این شمایید که باید یکی را انتخاب کنید. نگرش مانعساز اینگونه عمل میکند: حالا اتفاقی نمیافتد تازه دو قسط عقب افتاده فعلاً دنبال کار جدیدی بگرد تا بتوانی همه را یکجا پرداخت کنی! دقت کردید، نگرش مانعساز یک پیشنهاد جذاب داد (ایجاد درآمد جدید) و شما را در همین شرایط فعلی که اقساط معوق دارید نگهداشت. اما نگرش پیشبرنده طور دیگری عمل میکند: با بانک تماس میگیرید یا حضوری به بانک میروید، از آنها در مورد شرایط پرداخت با کمترین کارمزد تاخیر سئوال میکنید. در محل کار زمانی که وقت آزاد دارید در مورد این اقساط با حسابدار شرکت یا همکاری که وامی گرفته و توانسته پرداخت به موقع داشته باشد صحبت میکنید، از آنها راهنمایی و کمک میگیرید و اینطوری نوری جلوی پای خود انداخته و مسیر پیشرویتان را بهتر میبینید و در نهایت با مدیریت هزینههای روزانه و گامهای کوچک ولی مستحکم و موثر بدهی خود را تصفیه میکنید. این تفاوت نگرش میتواند زندگی شما در شرایط وخیم کنونی نگهدارد یا به سمت زندگی بهتر سوق دهد.
امیدوارم که نگرش درستی را نسبت به بدهیهایتان انتخاب کنید…
مطلبی دیگر از این انتشارات
۶ اشتباه مدیریت بدهی
مطلبی دیگر در همین موضوع
لمپنیسم استارتاپ و کارافرینی
بر اساس علایق شما
داستان یک پرداخت؛ مسابقه نویسندگی پیمان در ویرگول