کتاب بازی و اوقات فراغت در کاردرمانی

همه‌ی دیدگاه‌ها و تعاریفی که در روان‌شناسی بازی مرور کردیم، در طی سالیان از ذهن کاردرمانگران نیز گذشته است. از زمانی که کاردرمانی به عنوان یک حرفه نام گرفت، آدولف مِیِر  بازی/اوقات فراغت را یکی از سه دسته اصلی اکوپیشن‌ها (در کنار کار و فعالیت‌های روزمره زندگی) قرار داد. اما اولین کسی که در سال 1960 به طور جدی مبحث بازی را در کاردرمانی مطرح کرد، مری رایلی  بود. او با توصیف تحولات بازی در زندگی، «مدل رفتار اکوپیشنال» را به عنوان اولین مدل در کاردرمانی مطرح کرد. فرد دیگری که به طور ویژه به بازی پرداخت، آنیتا باندی بود. او در سال 1993-1991 مدل بازی‌گرایی را مطرح کرد که چارچوبی جامع از ویژگی‌های انجام فعالیت به صورت بازی در کاردرمانی ارائه می‌دهد. در ادامه به بررسی نظرات رایلی و باندی در مورد بازی و بازی‌گرایی پرداخته می‌شود. نکته: «رویکردهای خاص بازی‌درمانی» که ریشه در روان‌تحلیل‌گری دارند (مانند بازی‌درمانی کودک محور، بازی-درمانی رفتاری-شناختی و فیلیال تراپی) و «رویکردهای مبتنی بر بازی» دیگر (مانند فلورتایم ، سان رایز  و روش درمان پاسخ محوری ) ممکن است هر یک در کاردرمانی به عنوان یک رویکرد مکمّل در کنار رویکردهای درمانی دیگر استفاده گردند. لازم است این دو موضوع کاملاً متفاوت از بحث «استفاده‌های بازی در کاردرمانی با اهداف اکوپیشنال» که شامل استفاده ابزاری از بازی برای کسب اهداف درمانی مختلف و تقویت بازی به عنوان اکوپیشن می‌باشد، در نظر گرفته شوند.

مدل بازی‌گرایی

بازی به عنوان رفتار را می‌توان از ابعاد مختلف مانند شکل انجام، مهارت‌های درگیر و تجربه ذهنی بررسی کرد. به عبارتی شاید بهتر باشد به جای این که فقط به شکل بازی توجه شود، به یک سری ویژگی‌های ذاتی که در درونِ این انجام نهفته است نیز توجه شود. یکی از این ابعاد، میزان بازیگونه بودن یا «بازی‌گرایی» رفتار است. این بُعد از بازی را می‌توان از مهمترین ویژگی‌های آن برشمرد؛ چرا که ارتباط بالایی با میزان انطباق‌پذیری و سازگاری دارد. بازی‌گرایی به طور ساده، تمایل به بازی تعریف شده است. در حالی که بیشتر منابع در مورد بازی، بیشتر از بازی‌گرایی نوشته‌اند و بیشتر افراد وقتی این قبیل فعالیت‌ها را مشاهده می‌کنند، فقط بازی را می‌شناسند. بازی‌گرایی که برای دهه‌ها تعریفی عمومی از آن می‌شود، هنوز مفهومی مبهم است. در بررسی‌های گسترده و ترکیبی از متون روان‌شناسی رشد، بازی به طور معمول مجموعه‌ای از ویژگی‌هایی است که آن را از سایر فعالیت‌ها جدا می‌سازد. ویژگی‌های زیادی در تعریف بازی استفاده شده است؛ اما سه مورد از آن‌ها در همه‌ی تعاریف مشترک است که عبارتند از کنترل درونی ، انگیزه درون‌زاد  و آزادی برای دگرگونی واقعیت. به عقیده‌ی نیومن  (1971)، هر موقعیتی که این سه شاخص در آن وجود داشته باشد، بازی است. این بدان معنی است که مردم و افرادی که به طور مداوم کنترل درونی، انگیزه درونی و دگرگونی واقعیت را در تعاملات روزانه خود نمایان می‌کنند، ویژگی بازی‌گرایی را در رفتار خود دارند. هر چند به اندازه کمی به طور مستقیم در مورد بازی‌گرایی نوشته شده است؛ بسیاری از متون در زمینه بازی، به همان اندازه به بازی‌گرایی هم توجه داشته‌اند. برخی از نویسندگان، بازی و بازی‌گرایی را مترادف با هم به کار برده‌اند.

چهار شاخص با یکدیگر مفهوم بازی‌گرایی را که اساس ارزیابی در مدل بازی‌گرایی است، تشکیل می‌دهند. این مفهوم در شکل 2-3 به صورت شماتیک ترسیم شده است.


ادامه مطلب در لینک زیر:

معرفی کتاب بازی و اوقات فراغت در کاردرمانی