آشنایی با اختیار معامله و کاربردهای آن در سرمایه‌ گذاری/قسمت دوم  

متخصصان بازار سرمایه، تطبیق‌پذیری و توانایی اختیار معامله برای برقراری ارتباط با سرمایه‌های سنتی‌ مثل سهام شخصی را از جمله فواید با اهمیت اختیار معامله می‌دانند. این خصوصیت موجب این می شود تا موقعیتتان را مطابق با شرایطی که امکان دارد در بازار روی دهد، تنظیم کرده و بچینید. مثلا می‌توانیم از اختیار معامله به ‌عنوان یک سپر دفاعی در مقابل بازار بورسِ در حال رکود بهره بگیریم تا بتوانیم ضرر کاهش ارزش سهام را کم کنیم یا همچنین می‌توانیم از آن برای پیش‌بینی استفاده کنیم. پس با این اوصاف بهره‌گیری از اختیار معامله را می‌توان به ‌عنوان قسمتی از برنامه‌ریزی گسترده‌تر سرمایه‌گذاری ذکر کرد.

قرارداد حق خرید و قرارداد حق فروش

قرارداد حق خرید ممکن است به‌عنوان ودیعه برای هدفی در آینده در نظر گرفته شود. برای مثال توسعه‌دهنده‌ی زمین ممکن است حق خرید یک پارکینگ عمومی خالی را در آینده داشته باشد، ولی فقط می‌خواهد در صورتی از این حق استفاده کند که قوانین منطقه‌بندی خاصی تصویب شوند. توسعه‌دهنده می‌تواند حق خرید پارکینگ را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار از زمین‌دار در هر مقطعی در سه سال آینده خریداری کند. البته زمین‌دار چنین اختیاری را به رایگان نمی‌دهد و توسعه‌دهنده باید مبلغی بپردازد تا آن حق را به‌دست بیاورد. در مورد اختیار معامله این هزینه اجرت نام دارد و مقدار آن قرارداد اختیار معامله است. در این مثال، اجرت ممکن است ۶ هزار دلار باشد که توسعه‌دهنده به زمین‌دار می‌پردازد. بعد از دو سال قوانین منطقه‌بندی تصویب شده‌اند. توسعه‌دهنده از اختیار خود استفاده می‌کند و زمین را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار می‌خرد حتی اگر ارزش آن در بازار دو برابر شده باشد. در شرایطی دیگر قانون منطقه‌بندی تا چهار سال بعد تصویب نشده است، یک سال بعد از انقضای قرارداد اختیار معامله. حالا توسعه‌دهنده باید قیمت بازار را بپردازد. در هر صورت زمین‌دار ۶ هزار دلار را نگه می‌دارد.

اما قراردادهای حق فروش را می‌توان به‌عنوان بیمه در نظر گرفت. توسعه‌دهنده‌ی زمین مقدار زیادی سهام مرغوب دارد و نگران است که در دو سال آینده رکود اقتصادی اتفاق بیفتد. او می‌خواهد اطمینان داشته باشد که اگر سهام بازار سقوط کند سهام او بیشتر از ۱۰ درصد ارزش خود را از دست نمی‌دهد. اگر سهام S&P ۵۰۰ در حال حاضر با ارزش ۲۵۰۰ دلار خرید و فروش می‌شود، او می‌تواند قرارداد حق فروش را خریداری کند که به او این حق را می‌دهد که شاخص را در هر زمانی در دو سال آینده به قیمت ۲۲۵۰ دلار بفروشد. اگر ظرف ۶ ماه بازار ۲۰ درصد سقوط کند، این فرد با ۵۰۰ سهم توانسته است ۲۵۰ امتیاز به‌دست بیاورد چون شاخصی که ۲۰۰۰ دلار قیمت داشته را با قیمت ۲۲۵۰ دلار فروخته است. ضرر کلی آن با توجه به قرارداد حق خرید ۱۰ درصد بوده است. در واقع حتی اگر بازار به صفر برسد، او فقط همان ۱۰ درصد را ضرر می‌کند. خلاصه اینکه خریدن اختیار معامله هزینه‌هایی را در بر دارد (اجرت آن) و اگر بازار در طول این دوره سقوط نکند اجرت آن از بین می‌رود.

این مثال‌ها چندین نکته‌ی مهم را نشان می‌دهند. اول اینکه وقتی اختیار معامله را خریداری می‌کنید، این حق را دارید که با آن کاری انجام دهید ولی اجباری در کار نیست. همیشه این امکان را دارید که اجازه بدهید تاریخ انقضا رد شود، در این‌صورت اختیار معامله بی‌ارزش می‌شود اما اگر این اتفاق بیفتد شما ۱۰۰ درصد سرمایه‌گذاری را از دست می‌دهید؛ این در واقع همان مبلغی است که برای اجرت اختیار معامله پرداخت کرده‌اید. دوم اینکه اختیار معامله فقط یک قرارداد است که به دارایی مربوطه مربوط می‌شود. به همین دلیل این اختیار از نوع مشتقات است. در این آموزش، دارایی‌های مربوطه معمولا سهام یا شاخص سهام هستند ولی اختیار معامله همیشه در مورد همه‌ی انواع اوراق بهادار مالی مانند اوراق بهادار، ارز، کالاهای مصرفی یا حتی مشتقات دیگر معامله می‌شوند.

معامله‌ قرارداد حق خرید و قرارداد حق فروش

داشتن قرارداد حق خرید به شما موضع معاملاتی خرید در بازار می‌دهد؛ بنابراین فروشنده‌ی قرارداد حق خرید، موضع معاملاتی فروش را دارد. قرارداد حق فروش به شما موضع معاملاتی فروش را در بازار می‌دهد و فروش قرارداد حق فروش، شما را در موضع معاملاتی خرید قرار می‌دهد. فهمیدن این چهار نکته خیلی اهمیت دارد چون به چهار چیزی مربوط می‌شود که می‌توانید با اختیار معامله انجام بدهید: خریدن حق خرید، فروختن حق خرید، خریدن حق فروش، فروختن حق فروش.

افرادی که اختیار معامله را می‌خرند خریدار (Holder) و کسانی که آن را می‌فروشند فروشنده (Writer) نام دارند. تفاوت اصلی بین خریداران و فروشندگان این است:

خریداران حق خرید و خریداران حق فروش (خریداران) اجباری ندارند که خرید یا فروش انجام بدهند. آنها می‌توانند اگر بخواهند از حقوق خود استفاده کنند. این ریسکِ خریداران اختیار معامله را محدود می‌کند، به این‌صورت که بیشترین ضرری که ممکن است متوجه‌ آنها باشد از دست دادن حق اجرت اختیار معامله است.

اما فروشندگان حق خرید و فروشندگان حق فروش (فروشندگان) مجبور هستند بخرند یا بفروشند. به این معنا که فروشنده ممکن است به قول خود برای خرید یا فروش عمل کند. این یعنی فروشنده‌ی اختیار معامله ریسک نامحدود دارد، یعنی ممکن است خیلی بیشتر از قیمت اجرتِ اختیار معامله را از دست بدهد.

منبع : سایت ممتاز سرمایه