چطور سرمایه‌گذاری کنم؟ راهنمای جامع سرمایه‌گذاری برای افراد تازه‌کار

از جمله مسائلی که باید به ان توجه ویژه کنیم این است که با مقدار پولی که در اختیار داریم، باید چه کنیم و چطور از آن استفاده کنیم که بعدا محتاج نشده و سرمایه را از دست ندهیم. اصطلاحا باید اجازه دهیم که پول برای ما کار کند، نه ما برای پول. به همین منظور و در آغاز راه به دو چیز نیاز است: ابتدا باید مفهوم پایه‌ای تجارت را بفهمید و در مرحله دوم به خودتان اطمینان داشته باشید و برای بقیه عمرتان برنامه‌ریزی کنید. توجه داشته باشید که این کار خیلی هم مشکل نیست. در واقع خیلی به داشتن سواد دانشگاهی یا نبوغ انیشتین نیاز نیست. در این نوشتار تصمیم داریم شما را با چگونگی و نحوه سرمایه‌گذاری آشنا کنیم.

علت ترس از سرمایه‌گذاری

برای خیلی از ما پول و سرمایه‌گذاری مثل یادگیری الفبا و دوچرخه‌سواری نبوده که در دوران بچگی تمرینشان کنیم و آنها را بیاموزیم‌ و چند نفر بزرگتر هم برایمان دست بزنند و با اهدای «اوجولات» تشویق‌مان کنند که به همین راه ادامه بدهیم. اصلا خیلی از خانواده‌ها گفتگو درباره‌ سرمایه‌گذاری را آنقدر خسته‌کننده می‌دانند که ترجیح می‌دهند صدای تلویزیون را زیاد کنند تا اگر کسی هم حرفش را زد، نشنوند. همین می‌شود که فرزندشان دوران خوب ۲۰ سالگی را به یَللی تَللی می‌گذراند – نهایتش این است که دانشگاهش را تمام می‌کند و وارد بازار کار ‌شود – و تازه وقتی شمع تولد ۳۰ سالگی‌اش را فوت کرد، متوجه می‌شود که اندوخته‌ قابل اتکایی برای آینده ندارد و از الان تا ۵۰ یا ۶۰ سالگی باید یک نفس این زمین دَوار را طی کند تا محتاج نان شب نباشد.

خلاصه که برای عُموم مردم، خانه جایی نیست که بتوانند از درونش استراتژی‌های سرمایه‌گذاری را یاد بگیرند. پدر و مادرها – علیرغم نیت خوب‌شان – جور دیگری فکر می‌کنند و بیشتر توصیه می‌کنند پولتان را ذخیره کنید، اما شما دلتان می‌خواهد سریع‌تر پیشرفت کنید. این دو خواسته‌ متفاوت – میل به احتیاط و میل به پیشرفت – در مقابل هم قرار می‌گیرند و منجر می‌شوند به اینکه سرمایه‌گذار بی‌تجربه‌ی قصه ما بخواهد روی دنده‌ی لج بیفتد و چند شب شام نخورد و به جای کار اصولی بخواهد حقانیت خودش را به والدینش اثبات کند. بعدش هم چون عجله دارد، بدون اینکه هِر را از بِر تشخیص بدهد می‌رود و کل پولش را مثلا برنج پیش‌خرید می‌کند و… . خلاصه که دردسرتان ندهم… او چون اینکاره نیست حسابی ضرر می‌کند و دلسرد می‌شود.

سرمایه‌گذاری کاری آینده‌نگرانه است و هدف دور دست را نشانه می‌رود. سرمایه‌گذاری مثل موشک کروز قاره پیماست نه تفنگ آب‌پاش با بُرد مفید ۳۰ سانتی‌متر. اینکار صبر و حوصله می‌خواهد. باید تا جایی که می‌توانید از بازار اطلاعات کسب کنید و در نهایت با اتخاذ استراتژی‌، ریسک باخت سرمایه‌ی خود را به حداقل برسانید.

سرمایه‌گذاری به چه معناست؟

سرمایه‌گذاری یعنی هر چیزی که آن را می‌خرید تا برایتان سود مالی تولید کند. مثلا همین کیبوردی که من این مقاله را با آن تایپ می‌کنم سرمایه‌ من است، چون وسیله‌ای است که با آن مقاله می‌نویسم و درآمد کسب ‌می‌کنم.

اغلب مردم ۴ چیز را به عنوان انواع سرمایه می‌شناسند:

پول نقد: پولی که در حساب بانکی بخوابانید

اوراق قرضه: پولی که به شرکت‌های دولتی یا خصوصی قرض بدهید

سهام: پولی که برای خرید سهمی از یک شرکت خرج کنید

اموال :پولی که برای خرید خانه و باغ و ماشین خرج کنید

به جز این ۴ نوعِ اصلی سرمایه‌گذاری، چیزهای دیگری هم هستند که روی آنها سرمایه‌گذاری می‌‏شود:

– اجناسی نظیر نفت، قهوه، ذرت، پلاستیک و طلا

– ارز خارجی

– اشیای کلکسیونی نظیر عتیقه‌جات و آثار هنری

– و چیزهای دیگر (مثلا یک شرکت انگلیسی هوای دشت‌های کشورش را داخل شیشه می‌کند و با قیمتی گزاف به چین صادر می‌کند!)

چطور ریسک کار را کاهش دهم؟

هیچ سرمایه‌گذاری را نمی‏‌شناسم که دوست داشته باشد سرمایه‌اش را چشم‌بسته قمار کند، اما واقعیت این است که در سرمایه‌گذاری چیزی به نام «سرمایه‌گذاری بدون ریسک» نداریم. با این حال وقتی قرار باشد روز به روز از ارزش پولتان کم شود، دلیل پیدا می‏‌کنید تا ریسک کنید.

به مجموعه‌ سرمایه‌ها می‌گویند سبد دارایی‌ها. معمولا سرمایه‌گذارها، در چند حوزه‌ی مختلف سرمایه‌گذاری می‌کنند و به اصطلاح با سرمایه‌شان تنوع‌بخشی انجام می‌دهند. این کار را به این دلیل انجام می‌دهند که ریسک از دست رفتنِ سرمایه و ضرر کردن را بر روی چند نوع سرمایه تقسیم کنند تا اگر بازار هر کدامشان خوابید، کماکان ژِتون داشته باشند تا در بازی باقی بمانند.

حتی اگر راجع به سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت و زود‌بازده صحبت کنیم هم باز تکلیف همین است. مثلا اگر من سرمایه‌گذار عاقلی باشم – جدا از اینکه وضعیت بازار چه چیزی حکم می‌کند – و دوست داشته باشم در صنعت پوشاک سرمایه‌گذاری کنم، منطقی است که با بخش بیشتری از پولم شلوار کتان بخرم که در کل سال خرید و فروش می‌‏شود؛ از طرف دیگر قسمت کمتری از پولم را به سرمایه‌گذاری بر روی تی‌شرت تابستانی اختصاص بدهم که سود بهتری دارد اما فصل فروشش محدودتر است و ممکن است روی دستم باد کند.

ابتدای مسیر کجاست؟

هر سرمایه‌گذاری‌ای نیازمند صرف کردن زمان و خرج کردن پول و ارائه‌ خدمات است که قرار است تمام اینها با دریافت سود مالی جبران شوند.

اگر کار می‌کنید و حقوق ثابت دریافت می‌کنید و زیر بار قرض و قوله نیستید و آنقدر پول در حساب بانکی‌تان هست که خیالتان از ۶ ماه آینده راحت باشد، می‌توانید به یکی از کارگزارهای بازار بورس مراجعه کنید و سهام شرکتی را بخرید که ثبات داشته باشد. مشاوران مالی توصیه می‌کنند مقداری از مبلغ سرمایه‌تان را هم خرج اوراق قرضه کنید که ریسک کمتری دارند.

صندوقهای سرمایه گذاری مشترک هم چند سالی می‌شود که در ایران به راه افتاده‌اند. اینها نهادهایی هستند که براساس صلاحدید افراد متخصص در حوزه‌ی سرمایه‌گذاری، با سرمایه مردم اوراق بهادار می‌خرند و سود حاصل از خرید این اوراق را به سرمایه‌گذاران خود پرداخت می‌کنند و البته جاهای مطمئنی هم هستند زیرا تضمین بازگشت سود و اصل سرمایه را هم می‌دهند.

پولتان را روی چیزی بگذارید که می‌دانید چیست

وقتی که پای سرمایه‌گذاری به میان می‌آید، یکی از اشتباه‌ترین تصمیم‌ها این است که بروید پولتان را در جایی خرج کنید که هیچ چیزی راجع بهش نمی‌دانید. بهتر نیست بروید سرمایه‌گذاری را با جاهایی شروع کنید که خودتان هم حسی بهشان دارید؟ مثلا از زمان اختراع آتاری تا الان، همیشه عاشق بازی‌های کامپیوتری بودید و نصف عمرتان را در گیم نت‌ها گذرانده‌اید. حالا هم خبردار شده‌اید شرکتی که کارش تولید بازی‌های ویدئویی است، شروع به عرضه‌ سهامش در بازار بورس کرده است. شما که برای عشق خودتان هم شده اخبار این صنعت را دنبال می‌‏کنید، بدتان هم نمی‌آید در گسترش آن نقشی داشته باشید، پس چه مرضی است که می‌خواهید بروید سهام شرکت تولید شیرفلکه‌های صنعتی را بخرید که اگر پول دستی هم بهتان بدهند حاضر نیستید بروید داخل کارخانه‌اش را ببینید چه برسد به اینکه بخواهید هر دفعه اخبارش را دنبال کنید!

منبع : momtaz.money