کارمندانی که قصد سرمایه‌گذاری دارند، به این ۸ نکته توجه کنند/ قسمت دوم

سرمایه‌ گذاری نکات زیادی دارد، خصوصا برای طبقه کارمند که برخلاف طبقه‌ مرفه، این امکان را ندارند تا از خدمات تخصصی مشاوران مالی استفاده کنند. اگر کسی می‌خواهد سرمایه‌ گذاری مناسبی داشته باشد، باید بازار را مانند کف دست خودش بشناسد و بداند چه زمانی سهام بخرد و چه زمانی بفروشد. ولی چه کنیم که برای کسب آگاهی در مورد سرمایه ‌گذاری بایستی زمان زیادی گذاشته و کوشش کنیم. کارهایی که شاید برای سبک زندگی کارمندی، ممکن نباشد. در قسمت قبلی به تعدادی از نکات اشاره کردیم و در ادامه بقیه موارد و نکات را با یکدیگر می‌ خوانیم.

۶. خریداری مقداری اوراق قرضه در کنار سهام

خیلی از سرمایه‌ گذارها به این دلیل دنبال خرید سهام هستند که خیلی برایشان هیجان‌انگیز است، اما بد نیست کارمندان اوراق قرضه را هم در لیست خریدشان یادداشت کنند. هرچند که اوراق قرضه چندان جلب توجه نمی‌کنند، اما خریدنشان مثل خرید سهام ریسک خیلی زیادی ندارد. برای تشخیص اینکه چقدر از سرمایه‌تان را به اوراق قرضه اختصاص بدهید، می‌توانید از این قاعده‌ سرانگشتی استفاده کنید: سن‌تان را از عدد ۱۰۰ کم کنید. عددی که به دست می‌آید، درصدی از کل سرمایه‌تان است که می‌بایست خرج خرید سهام کنید. یعنی اگر ۳۰ سالتان باشد، ۷۰ درصد از پول‌تان را سهام بخرید و ۳۰ درصد دیگر را اوراق قرضه بخرید. اگر به این فرمول پایبند باشید، زمین سفتی برای خود درست کرده ‌اید که هر چه رویش بالا و پایین بپرید، ترک نمی ‌خورد.

۷. انتظار منطقی برای بازگشت سرمایه

این را دیگر «مَشتی ماشالله» هم می ‌داند که کسب آخرین اطلاعات و اخبار از بازار سرمایه خودش یک کار تمام‌ وقت است. برای کسانی که نه خودشان بچه‌ کف بازار هستند و نه آشنایانشان دلارفروش‌ های دور میدان فردوسیِ تهران، سر درآوردن از اینکه برای هر سرمایه‌گذاری چه چیزی عایدشان می‌شود کاری است دشوار. اینکه خیلی‌ها نسبت به بازگشت سرمایه ‌شان زیادی خوشبین هستند یک واقعیت است. اما کار وقتی بیخ پیدا می‌کند که طرف با مراجعه به بازار کامپیوتر، لب به لبِ باربند یک نیسان گاوی، مادِربورد سوخته بخرد، به امید اینکه آنها را در بالکن خانه‌اش، توی تشتی پر از تیزآبِ سلطانی بخواباند تا طلاها و نقره‌های به کار رفته در آنها در گوشه‌ای از تشت ته‌نشین شده و به اذن خدا به حالت شِمش درآیند. یارو آنقدر از سرمایه‌گذاری خود مطمئن است که از همین حالا چک خرید تلویزیون ۹۰ اینچی را هم کشیده است. دریغ از اینکه در طی این عملیاتِ بازیافتِ پیچیده، حتی به اندازه‌ی پول ورود به دستشویی عمومی هم عایدش نمی‌شود.

واقع‌ گرایانه این است که اگر الگوی رشد سهامی در ۲۰ سال گذشته ثابت مانده باشد، سرمایه‌گذار می‌تواند انتظار داشته باشد (با فرض نرخ تورم ۱۵ درصد) ۲۰ تا ۲۵ درصد سود به سرمایه‌اش تعلق بگیرد. پس قبل از ذوق کردن و چک کشیدن یک بار دیگر این اعداد را خوب به خاطر بسپارید.

۸. پیدا کردن کسی که این کار را برای شما انجام بدهد

شاید بهترین راهکار برای کارمندانی که وقت سر خاراندن ندارند این باشد که «کار را به اهلش بسپارند». داستان این است که انتخاب سهام خوب مثل انتخاب هنداونه‌ خوب است و آدم اینکاره می‌ خواهد. در واقع به خیلی‌ها باید این توصیه را کرد که:‌‌ "آقا جان، شما رو چه به سهام خریدن؟ به جایش پولت را بده به صندوق‌های سرمایه‌گذاری تا برایت سرمایه‌گذاری کنند."

شاید هیجان این کار به اندازه‌ی هیجان خرید و فروش سهام توسط خود آدم نباشد، اما فکر کنم هیجان را بتوان با دیدن فیلم مستند «فرار قورباغه از دست مار گرسنه» هم به دست آورد، بنابراین به هیچ عنوان خطر و ریسک نکنید.

منبع : سایت ممتاز سرمایه